البته از ابتدا قصد داشتم فیلمی بسازم که فیلمنامه آن متعلق به خودم نباشد و برای این موضوع نیز فیلمنامههای متعددی را مطالعه کردم، اما نتوانستم به نتیجه قابل قبول برسم. همانطور که میدانید اقتباس از فیلمی موفق بسیار خطرناک است و جسارت میخواهد.
به همین دلیل من هنگام نوشتن فیلمنامه «عاشق» حتی از ساخت آن مطئمن نبودم و برای آنکه بتوانم به نسخه دلخواه و مورد قبول برسم، 7 یا 8 بار آن را بازنویسی کردم. این کار به اندازه نوشتن 3 فیلمنامه متفاوت برای من زمان برد.
«عاشق» با نگاهی به «اشکها و لبخندها» نوشته شده، اما یک فیلم مستقل ایرانی است. برای انتخاب بازیگر نقش گوگو ابتدا با گلشیفته فراهانی صحبت کردم. او فیلمنامه «عاشق» را خواند و از بازی در این نقش استقبال کرد.
اما فیلم با توجه به موضوع آن باید تابستان ساخته میشد و فراهانی در آن زمان درگیر فیلمی دیگر بود که تولیدش طولانی شد. اگر قرار بود از حضور وی استفاده کنیم، فصل را از دست میدادیم. با مشکلی که برای حضور گلشیفته فراهانی در فیلم به وجود آمد، تصمیم گرفتیم از گزینهای دیگر استفاده کنیم.
در این شرایط با هانیه توسلی برای نقش گوگو به توافق رسیدیم. توسلی بازیگر خیلی خوبی است و به نوعی هنر بازیگری را در ذات خود دارد. او در این فیلم شخصیتهایی مختلف از خود ارائه میدهد و به نوعی نقشی چندلایه بازی میکند.
خانم توسلی، بازیگر به شدت توانمندی است و خصوصیاتی دارد که با کلاس رفتن و استفاده از محضر استاد به دست نمیآید. در هنر، چیزهایی است که باید به ذات در دل هنرمند باشد و خانم توسلی این ویژگی و خصوصیت هنرمندی را با خود دارد.
ایشان بازی به غایت زیبایی در «عاشق» داشت. شخصیت فیلم چند لایه است و هانیه توسلی نیز توانست این بازی چند لایه را به خوبی ارائه کند. این نقش مراحل و حالتهای مختلفی دارد و در مقاطع مختلف، تحولات خاص خودش را پیدا میکند.
توسلی به زیبایی این خصوصیت را در لحن، گفتار، نوع راه رفتن و... ترسیم کرده و از عهده این نقش -که نقش سختی بود- به خوبی برآمده است.فیلم سرشار از موسیقی و نوستالژی است و مطمئنا بهدلیل استفاده از موسیقی آذری، برای بیننده آذری جالب است.
سینمای ما تا داشتن فیلم موزیکال راه طولانی دارد اما با تمامی این اوصاف، موسیقی و ترانه در آن نقش تعیین کنندهای دارد و آقای فردین خلعتبری حدود 2 سال برای ساخت موسیقی فیلم زحمت زیادی کشیدهاند.
بهنظر من اگر یک خانواده به تماشای فیلم بروند، پدر و مادر بیشتر از بچهها از دیدن فیلم آموزش میگیرند. در فیلم من بچهها حکم آموزشدهنده را دارند و با زبان بیزبانی و ترانه، به بزرگترها میگویند که ما را دریابید، کوچک نگیرید و آنطور که شایسته است با ما رفتار کنید.
جدا از این نکات فیلم برای بچهها هم مفید است، آنها در فیلم شیطنت میکنند، کسی را که دوست ندارند، اذیت میکنند و به هر حال فضایی مفرح و جاذب خلق میکنند.
شرکت اضافه کرد: یک بخشی از جلوههای ویژه فیلم همان نکاتی است که بهطور معمول در سینما استفاده میشود ولی یکسری جلوههای کامپیوتری در فیلم داشتیم که چندین ماه طول کشید و حاصل همکاری مؤسسه دیدار و یک شرکت کانادایی است. در این بخش نیز سعی کردهایم که خیلی حرفهای کار کنیم.
از زمانی که فیلمنامه به اتمام رسید گروه جلوههای ویژه سر صحنه میآمدند و دقیقا صحنههایی که باید جلوه ویژه در آن دخالت میداشت را با مدیر فیلمبرداری، طراح لباس و من بررسی میکردند و با دقت تمام در مورد جزئیات صحبت میشد.
آنها استوری بورد کشیدند و در صحنههایی که باید جلوههای ویژه میبود، ما یک بار برای خودمان اجرا میکردیم و یک بار با پرده آبی و جزئیات خاص جلوههای ویژه. به همین دلیل انجام جلوههای ویژه، 10 روز فیلمبرداری ما را طولانی کرد.