او در اولین مرحله از سفرش به دیدار مقامات اسرائیلی و فلسطینی در تلآویو و رامالله رفت. بوش اولین رئیسجمهوری آمریکا بود که از مقر تشکیلات خودگردان فلسطین و سرزمینهایی که هنوز نام فلسطین بر آن باقی مانده، دیدن کرد. او سفر خاورمیانهای خود را با پیام صلح آغاز کرد و در مراحل مختلف این سفر هم تأکید کرد که در ماههای باقی مانده از دولت او رویدادی همراه با صلح در مناقشه دیرینه خاورمیانه اتفاق خواهد افتاد. اما سفر او خوشبینی چندانی در میان تحلیلگران منطقه ایجاد نکرد. مطبوعات آمریکا و اروپا و تحلیلگران رسانهای غرب در 2 روز گذشته مطالب بسیاری در نقد این سفر و بیفایده بودن آن نوشتند.
جورج بوش رئیسجمهوری آمریکا سیاستمدار خوشبینی است. به همین دلیل هفته گذشته برای بهاصطلاح تسریع روند صلح خاورمیانه که به گفته خودش در روزهای پایانی سال 2007 کلید شروع دوباره آن را در آناپلیس زده، وارد منطقه شده است. او همه تلاش خود را میکند تا در این 12 ماه باقی مانده از دوران قدرت وحضورش در کاخ سفید، مشکل و مناقشه 60 ساله خاورمیانه را حل کند. محور تأکید و توجه او هم در این میان، تشکیل 2 کشور مستقل اسرائیل و فلسطین در کنار هم است. اما تا این مرحله از این سفر او دقیقا عکس این را به دست آورده است.
بوش به جای ترمیم شکاف میان اسرائیلیها و فلسطینیان، این شکاف را عمیقتر کرده است. بوش نه تنها روند صلح را تسریع نکرده بلکه ادامه آن را دشوارتر هم کرده است.
رئیسجمهوری آمریکا در همان مرحله نخست از سفر هنگامی که پای بر فرش قرمزی گذاشت که در بیتالمقدس برای او پهن شده بود، کشور مستقل فلسطین را پیش از تولد، دفن و نابود کرد. او روز پنجشنبه در کنفرانس خبری مشترک با محمود عباس در رامالله، وعده داد که فلسطینیان طی یک سال به کشور مستقل خود دست مییابند.
او گفت که متقاعد شده، پیمان صلح میان اسرائیل و فلسطینیان پیش از پایان دوران ریاستجمهوریاش در ژانویه 2009، به امضا میرسد. بوش درحالیکه در کنار عباس سخن میگفت، ابراز اطمینان کرد که با کمکهای مناسب، کشور فلسطین به زودی شکل خواهد گرفت. او همچنین به 2 طرف وعده داد که اگر لازم باشد، یک بار دیگر هم در سالجاری به این منطقه خواهد آمد. کاخ سفید هم اعلام کرده که بوش، سرهنگ ویلیام فریزر را بهعنوان نماینده خود در نظارت بر طرح صلح نقشه راه منصوب کرده است.
اما انتظارات و آرزوهای بوش در شرایط کنونی خاورمیانه تحقق پذیر نیست. سفر بوش نشان داد که این مناقشه تا چه اندازه غیرقابل کنترل و رامناشدنی است. این سفر نشان داد که صلح میان اسرائیل و فلسطینیان به این زودی محقق نخواهد شد. اسرائیل همچنان در برابر اصول اولیه صلح مقاومت میکند و فلسطینیها هم اکنون دچار تفرقه و دودستگی شدهاند.
ضدیتها میان 2 طرف بسیار پیچیده و شدید است. در چنین شرایطی، تنها مدیریت کارآمد این مناقشه میتواند موفقیت تلقی شود. اما حتی این کار هم تا وقتی سرزمینهای فلسطینی چنین جدا شده و دور از هم هستند، دشوار است. محمود عباس در تابستان امسال غزه را از دست داد و تنها کنترل کرانه باختری را در اختیار دارد. غزه اکنون مانند منطقهای جداگانه میماند که تشکیلات خودگردان هیچ نفوذی بر آن ندارد. عباس که همواره در داخل و خارج از فلسطین رهبری ضعیف خوانده میشد، اکنون ضعیفتر هم شده است. حتی درون حزب فتح هم شمار افراد وفادار به او کم شده و فلسطینیها چندان امیدی به او ندارند. اگر ممانعت ارتش اسرائیل نبود، حماس به راحتی میتوانست فتح و محمود عباس را درکرانه باختری هم سرنگون کند.
بوش با برشمردن کوتاهیهای عباس بهطور علنی، او را بیش از پیش تضعیف کرد. هنگامی که عباس به استقبال بوش در رامالله رفت، کلمات دوستانهای میان 2 طرف رد و بدل شد. عباس حتی برای اینکه مبادا به بوش بربخورد، کلاه پشمی روسی که همیشه در زمستانها به سر میگذارد را به سر نداشت. اما همه میدانند که عباس در موقعیتی نیست که بتواند آرزوهای بزرگ بوش را محقق کند. بوش هم باید بداند که عباس از پس این بار سنگینی که بر دوش او گذاشته شده برنمیآید. از تابستان گذشته تا کنون حماس پایگاه قدرت سازمانی و مردمی خودرا در غزه به شدت تقویت کرده است.
اکنون در این شهر تمامی عنوانها و مناصب مهم از پلیس گرفته تا کارمندان و معلمان و قضات ارشد در دست حماس است. این برای عباس به این معناست که او دیگر راه بازگشتی به غزه نخواهد داشت. او بارها از حماس خواسته تا قدرت را در این شهر تحویل تشکیلات خودگردان دهند و به مذاکره بنشینند. اما او بهتر از هر کس دیگر میداند که تا ابد نمیتواند منتظر روزی بنشیند که حماس چنین تصمیمی بگیرد.
بوش در این سفر با هر 2 طرف ابراز همدردی کرد. روز چهارشنبه از درخواست ایهود المرت نخست وزیر اسرائیل برای توقف حملات حماس توسط محمود عباس، حمایت کرد. فردای آن روز در رامالله گفت که شرایط وخیمی که در اثر اعمال فشار اسرائیل بر دولت فلسطین پدید آمده را درک میکند. با این حال المرت بعد از دیدار به بوش گفت که رئیسجمهور از من درخواستی برای دادن امتیازی بیشتر از آنچه تا کنون داده شده، نکرد. این یعنی اینکه فشاری به تلآویو برای توقف روند گذشته وارد نشده است.
شاید تنها نکته تازهای که در سخنان روز پنجشنبه بوش در رامالله وجود داشت و روزنامه واشنگتنپست آن را با عنوان درشت در صفحه نخست خود چاپ کرد، اعتراف به اشغال سرزمینهای فلسطینی توسط اسرائیل بود که این هم نه با درخواست عقب نشینی که تنها با صحبت از پرداخت غرامت همراه شد. بوش گفت که آوارگان فلسطینی باید به خاطر از دست دادن خانه و کاشانه خود در جریان تشکیل اسرائیل، غرامت دریافت کنند.
بوش در گذشته هم یک بار دیگر حضور اسرائیلیها در کرانه باختری را اشغال نامیده بود اما این بار او در اولین سفر خود به سرزمین فلسطین از روی عمد این سخن را به زبان آورد. دولت بیل کلینتون بر دریافت غرامت از سوی آوارگان فلسطینی تأکید میکرد اما بوش بعد از به قدرت رسیدن با این طرح مخالفت کرد. این مخالفت تا همین سفر ادامه داشت اما ناگهان در این سفر او تغییر موضع داد. اما بلافاصله بعد از این سخنان گفت که نمیتوان از اسرائیل انتظار داشت همه سرزمینهایی را که در جنگ 1967 اشغال کرده تسلیم کند.
او 2 طرف را به دستیابی به نوعی مصالحه دعوت کرد که دربرگیرنده واقعیتهای امروز باشد. آنچه اکثر مردم فلسطین از آن بیم داشتند، در سفر اخیر بوش به منطقه محقق شد و آن انتظار آمریکا از فلسطینیان برای این است که باز هم امتیاز بیشتری بدهند. آنها اکنون هم از بوش انتظار ندارند راه حل میانه و بیطرفانهای برای این مناقشه ارائه دهد.
Spiegel.de
10 ژانویه 2007