حسن روشن، حسین ضرابی، محمود گلشنی، نادر صری، مهدی رضابیگی و مهدی دینورزاده از فوتبالیستهایی هستند که در دوران نوجوانی در این زمین خاکی پا به توپ شدهاند. «مهدی دینورزاده»، بازیکن اسبق تیمملی خاطرههای بسیاری از این زمین خاکی دارد. او معتقد است رونق ورزش در محلهها میتواند به کشف استعدادهای ورزشی منجر شود. با او درباره خاطراتش از محله قیطریه و همبازی شدن با کسانی که اکنون از چهرههای ورزشی نامدار به شمار میآیند گفتوگو کردهایم.
- کارنامه ورزشی «مهدی دینورزاده» پیشکسسوت فوتبال ایران:
- متولد ۲۲ اسفند سال ۱۳۳۳ در تهران
- بازیکن اسبق و مربی فوتبال تیمهای فوتبال ایران
- امتیاز ۲۶ بازی ملی فوتبال
- سال ۵۱ عضو تیمملی جوانان
- سال ۵۲ حضور در مسابقات آسیایی
- سال ۵۲ مسابقات استان مشهد و تیم شمیران
- سال ۵۳ تیم فوتبال شمیران قهرمان آموزشگاههای ایران
- سال ۵۶ با حضور در تیم پاس قهرمان لیگ تختجمشید
- حضور در هفتمین دوره جام ملتهای آسیا در کویت با حضور در تیمملی ایران
- از قدیم برایمان بگویید، از روزهایی که برای بازی فوتبال در محله با دوستان قرار میگذاشتید؟
محله اختیاریه در سالهای ۱۳۴۰ بیشتر گندمزار بود با خیابانهای خاکی و در حاشیه خیابانها درختان و جوی آب جاری بود. آن زمان هنوز ساخت برج و آپارتمان در محله مد نشده بود. هر کجای محله با چند آجر و سنگ بزرگ دروازه درست میکردیم و مشغول بازی میشدیم. زمینها حصار و دیوار نداشت. آنهایی که دوچرخه داشتند با دوچرخه به در خانه بچههای محله میرفتند و درباره بازی یا تمرین و مسابقات محلی به همدیگر خبر میدادند.
- اما هنوز زمین فوتبال اختیاریه خاکی است و به نظر میآید از ساختوساز در امان مانده است.
این زمین را اهالی با چنگ و دندان نگه داشتهاند تا حداقل با ساخت برج، خاطرههای قدیمی و پاتوق خوب و صمیمی اهالی به فراموشی سپرده نشود. محله اختیاریه و سایر محلههای اطرافمان زمینهای خاکی بسیاری داشت که تبدیل به برج شده است. زمینهایی را که محل بازی ما بود و اکنون برج شدهاند به خوبی به یاد دارم. با توجه به رشد جمعیت منطقه ۳ لازم بود که برخی از این زمینها تبدیل به ورزشگاه شوند.
- کدام زمینها به برج تبدیل شدهاند؟
زمین نخستوزیری در خیابان دیباجی، اکنون تبدیل به ساختمان بزرگی با بیش از ۵ بلوک شده که به نگین اختیاریه معروف است. محله پاسداران، نوبنیاد، محله حسنآباد زرگنده، محله دروس، محله حکیمیه، حصار بوعلی و مهر زمینهای خاکی بسیاری داشت که پیش از انقلاب به خانهباغ و محل ییلاق بازاریهای تهران تبدیل شد و الان همان خانهباغها تبدیل به برجهای بزرگ شدهاند. اما زمینهای خاکی محله قیطریه، محله چیذر و زمین خاکی محله نیاوران هنوز پاتوق اهالی برای ورزش کردن است. این چند زمین برای ساختوساز از بین نرفتهاند اما از متراژهایشان کاسته شد.
- چرا زمین خالی فوتبال اختیاریه خاکی است و چمنکاری نمیشود؟
حدود ۱۵ سال پیش شهرداری با کمک اهالی اطراف مجموعه را دیوارکشی کردند و دیوارها همه رنگآمیزی شد. به مروز زمان تعداد زیادی وسایل بدنسازی و زمین والیبال اضافه شد و موجب دلخوشی بچههای محله قیطریه شد، اما طولی نکشید که سازمان اوقاف مانع از ادامه اقدامات شهرداری شد و حضور اهالی هم در مجموعه کمرنگ شد. زمین به این خوبی در محله داریم اما اهالی مجبورند به محلههای دیگر بروند. تیمهای نوجوانان اختیاریه در محله مبارکآباد زمین اجاره کردهاند و از امکانات آنجا استفاده میکنند.
الان سبک زندگی و سبک بازی بچهها تغییر کرده است. همه دلخوشی روزهای ۱۱سالگیام این بود که به زمین مهر بروم و بازی فوتبال داییام را تماشا کنم. در روزهای تمرین توپهایشان را جمع میکردم و شب که به خانه بر میگشتم سرتاپایم خاکی بود. اما الان بازی در زمین خاکی غیربهداشتی است و تا زمین چمن، سرویس بهداشتی و اتاق رختکن نباشد نوجوانان حاضر به ورزش و بازی نمیشوند. برای تجهیز این زمین نیاز است تا اهالی دوباره با هم متحد شوند و امکانات موردنیاز محله را از سازمانهای مسئول مطالبه کنند.
- پس میتوان نتیجه گرفت، ستاره شدن شما تحت تأثیر حضور داییتان در رشته فوتبال بوده است؟
بله، داییام و جو محله موجب شد تا فوتبال را جدی دنبال کنم. فوتبال برایم همیشه غیرقابل پیشبینی و جذاب بود. بازی با بچههای محل مثل برادران سلیمی، برادران عابدینی، حسن روشن، حسین ضرابی، محمود گلشنی، نادر صری، مهدی رضابیگی، علی کرمسوری و غلامحسین نوریان همه انگیزه فوتبالی شدن من بودند. این ستارهها در همین زمین خاکی اختیاریه به اوج رسیدهاند و همین دلیل محکمی است که اهالی دلشان میسوزد زمینی که سال ۱۳۳۶ تأسیس شد به راحتی از بین برود و هویت محله اختیاریه را خدشهدار کند. در سالهای گذشته دانشآموزان از مدارس مختلف برای ورزش به این زمین میآمدند و صبحها در این زمین ایستگاه تندرستی و ورزش صبحگاهی برپا میشد. اما اکنون به دلیل مشکلاتی که وجود دارد نمیتوان از این زمین بهرهمند شد و جای نوجوانان و جوانان در این زمین فوتبال خالی است.
- یادی از درخت توت زمین خاطرهها
«مهدی دینورزاده» پیشکسوت فوتبال، از روزهای کودکی و نوجوانیاش در محله اختیاریه و زمینهای خاکی محل، خاطرات بسیاری دارد. او درباره درخت توت این زمین خاکی میگوید: «این درخت توت را همراه بچههای محله در اینجا کاشتهایم. دور تا دور زمین بیابان بود و هیچ درختی نبود که بتوانیم زیر سایهاش استراحت کنیم. همین شد که این درخت توت را کاشتیم و الان بیش از ۳۰ سال است که این درخت بار میدهد و میتوان زیر سایهاش ساعتی استراحت کرد. » او از این زمین خاطره دیگری دارد که برایمان نقل میکند: «به یاد دارم که در مسابقه محلی تیم ما و تیم بچههای شمیران، ما ۲ بر صفر برنده شدیم و داور سوت پایان بازی را نمیزد و میگفت دقایقی وقت اضافه دارید. همه سعی داور این بود تا بازی ادامه داشته باشد تا تیم ما از تیم بچههای شمیران ببازد. آنقدر این وقت اضافه طولانی شد که همه تماشاچیها یکی یکی از زمین خارج شدند و ما برنده اعلام شدیم. این خاطره شیرین و خوب را هیچوقت فراموشش نمیکنم. »
نظر شما