همشهری آنلاین-روناک حسینی: کتاب «تابستان»، تعدادی از یادداشتهای آلبر کامو، نویسنده فرانسوی است که سال ۱۹۵۹، انتشارات گالیمار فرانسه آنها را با عنوان «عروسیها به ضمیمه تابستان» منتشر کرد. مضمون یادداشتهای این کتاب اغلب شهر، آزادی، زیبایی و رنج است. کامو در این یادداشتها، بازگشتی به زادگاهش الجزایر دارد؛ گذاری در وهران و نگاهی به تیپازا. از مینوتور میگوید، از پرومته، هلن، درختهای بادام و دریا: «من در دریا بزرگ شدم و فقر همیشه برایم مجلل و فاخر بود، بعد دریا را گم کردم، همه تجملات در نظرم خاکستری شدند و فقر در نظرم تحملناپذیر شد. از آن زمان منتظرم؛ منتظر کشتیهای بازگشت، خانه آبها و روز روشن.»
کامو، برنده نوبل ادبیات در سال ۱۹۵۷، در این یادداشتها، که در سالهای ۱۹۳۹ تا ۱۹۵۳ نوشته شدهاند، از اروپای ملالانگیز میگوید و پاریس که «گاهی میتواند کنج خلوتی باشد برای روح، اما در بعضی ساعات روز، بادی سرکش و عصیانگر از بالای گورستان پرلاشز میوزد و این خلوت را پر میکند از پرچمها و شکوه و عظمتی شکستخورده». او چند شهر اسپانیا، فلورانس و پراگ را هم دچار چنین سرنوشتی میداند و گمانش این است که آدمی اصلا در جستجوی این «تنهایی پر ازدحام» است که به اروپا میآید. اما کامو، پناه میبرد به بیابانهای وهران، به جایی مختص هر نوع درد و رنج؛ کویری که هنوز باری از شعر بر دوش آن نگذاشتهاند، فضایی بیروح و خالی از هر گونه امید و امکان. البته همانطور که کامو تاکید دارد، آنچه او وصف کرده، وهران سال ۳۹ میلادی است، نه وهرانِ امروزیِ چشم به راه گردشگران. او از وهرانی میگوید با کافههایی که پیشخانشان چرک و پر لکه است و صاحبانشان همیشه لبخند به لب دارند و از مغازههای عکاسی که همه یک پرده خاص در پسزمینه دارند؛ نمایی از جنگل. کامو، از وهرانی میگوید که در آن بیش از هر جای دیگر در آن از مرگ، «داستان» میسازند و از این رو، شهر دچار وفور مقدس و روحانی مراکز برگزاری مراسم تشییع و سوگواری است.
کامو در یکی دیگر از یادداشتهای این کتاب، با عنوان درختهای بادام، از غلبه روح بر شمشیر میگوید. او در این یادداشت، نخستین قدم برای این غلبه را، از دست ندادن امید میداند: «نخستین قدم آن است که ناامید نشویم. بیش از حد به سخنان کسانی گوش ندهیم که فریاد به پایان رسیدن جهان را سر میدهند...این حقیقت دارد که ما در جهانی غمزده زندگی میکنیم. اما بسیارند کسانی که غم را با ناامیدی اشتباه میگیرند.» او از قول دی. اچ. لارنس، نویسنده و شاعر بریتانیایی نقل میکند که تراژدی باید لگدی محکم به بدبختی و فلاکت باشد و معتقد است امروزه چیزهای زیادی هستند که شایسته این لگدند. کامو باور دارد که تحت هیچ شرایطی نباید قدرت شخصیت و هویت را در برابر عظمت جبهه مقابل از دست بدهیم: «از آن قدرتهایی حرف نمیزنم که بر سکوهای انتخاباتی با اخم و تهدید همراه میشوند، بلکه از قدرتی حرف میزنم که به کمک فضیلت سفیدی و تقوای شیره نباتی، بادهایی را که از سمت دریا میوزند، تاب میآورد. این همان قدرتی است که موجب نضج و پختگی میوه میشود، در زمستانِ جهان.» اهمیت این نگاه کامو به غلبه روح بر شمشیر و البته برای زمانه او، تانکها و بمبافکنها، به این است که این یادداشت را کامو در سال ۱۹۴۰ نوشته است؛ زیر سایه جنگ جهانی دوم و اشغال فرانسه توسط نازیها. کامو عضو جبهه مقاومت فرانسه بود و با روزنامه زیرزمینی نبرد همکاری میکرد؛ روزنامهای که در سالهای جنگ منتشر میشد.
کامو، کارگرزاده فرانسوی-اسپانیایی زاده الجزایر، پس از پایان تحصیلاتش در رشته فلسفه، به روزنامهنگاری روی آورد. او پس از موفقیت رمان طاعون در سال ۱۹۴۷، روزنامهنگاری را رها و خود را وقف ادبیات کرد. آخرین رمان او، با عنوان مرد اول، با حادثه تصادف اتومبیل در سال ۱۹۶۰ و مرگ نویسنده، ناتمام ماند. مرگی که جووانی کاتلی، روزنامهنگار ایتالیایی، در کتابش با عنوان «مرگ کامو» از آن با عنوان توطئه سازمان جاسوسی شوروی KGB و دولت فرانسه یاد کرده است. در این تصادف، میشل گالیمار، دوست و ناشر آثار کامو هم همراهش کشته شد. میشل گالیمار، پسر ریموند گالیمار بود که به همراه برادرش گاستون، انتشارات گالیمار را بنیانگذاری کرد و میشل نیز در سال ۱۹۴۰ به این شرکت نشر بزرگ پیوست.
انتشارات گالیمار، صاحب مجموعهای از کتابهای جیبی با عنوان €Folio ۲ است که در این قالب، کتابهایی کمحجم و ارزانقیمت شامل تکداستانها، مجموعه داستانها یا بخشهایی از شاهکارهای ادبی جهان چاپ میشد. مجموعهای که موافقانش میگویند این کتابها خواننده را تشویق میکنند که به سراغ باقی آثار نویسندهها و خواندن نسخه کامل شاهکارهای ادبی برود. هر چند که اگر این امر محقق نشود، «خواندن گزیده آثار به مراتب بهتر از نخواندن آنهاست.»
انتشارات ققنوس نیز با انتشار مجموعه پانوراما، برنامهای مشابه دارد. این انتشاراتی امتیاز برخی آثار مجموعه ارزانقیمت گالیمار-آثار نویسندگان معاصر فرانسه- را از ناشر گرفته است و آنها را به علاوه کتابهای کوچک دیگری در این مجموعه منتشر میکند که به نوعی میتوانند بیانگر نوع نگاه و قدرت ادبی نویسندگان باشند و خوانندگان را به پیگیری آثار دیگر این نویسندگان ترغیب کنند. اگر هم چنین نشد، دست کم، باب آشنایی خوانندگان با نویسندگان بزرگ، تا حدودی گشوده میشود.
نظر شما