این منازعه و مذاکره با حضور آمریکا در مرزهای ایران شکل جدیتر و عملیتری نیز بهخود گرفته است. هرزمان که سطح منازعه افزایش مییابد گروههای هوادار صلح فعال شده و به هر طریقی سعی میکنند که از شدت آن بکاهند و هرگاه نیز که شرایط بهتری در روابط فی مابین برقرار میشود کسانی که از این روابط سودی عایدشان نمیشود بر آن میتازند.
در اواخر سال گذشته مذاکرات ایران و آمریکا بر سر عراق آغاز و در 3دور انجام شد. درکنار این مذاکرات اما حوادثی نیز به وقوع پیوست که دور چهارم مذاکرات را تحت الشعاع خود قرارداد. همچنین در اواخر سال گذشته یکی از هواداران صلح در آمریکا سفری به ایران کرد که رسانهها پس از پایان این سفر، خبر آن را دریافت کردند.
هوشنگ امیر احمدی که از سوی برخی رسانه نیز به دلال رابطه با آمریکا نامیده میشود وقتی که میخواست ایران را ترک کند به گونهای سخن گفت که اجازه یافته تا فعالتر برای تشدید روند صلح و مذاکره بین ایران و آمریکا عمل کند. او که یک سازمان غیردولتی را در آمریکا برای ایجاد صلح رهبری میکند از این فرصت استقبال کرد.
در زمانی که امیراحمدی در تهران بود و سخن از صلح میگفت کسی درایران سخنان او را تکذیب نکرد و موضعی رسمی از سوی دولتیان اتخاذ نشد اما اخیرا روزنامه کیهان خواستار موضعگیری در برابر خبرهای مربوط به سفر امیراحمدی به تهران شده است.
این درحالی است که در تعطیلات نوروزی تحولاتی که در عراق به وقوع پیوست نقش ایران در کمک به دولت نوری مالکی درعراق را مهم و حاکی از توان ایران در حل منازعات داخلی عراق و به نوعی اثرگذاری بر خواستههای آمریکا دراین کشور نشان داد.
در کنار این تحولات نشریات خارجی نتیجهای که از انتخابات مجلس هشتم ایران گرفتهاند حاکی از آن است که انتظار دارند این مجلس به نوعی به تلطیف روابط ایران و آمریکا کمک کند.
نشریات اروپایی درباره سه موضوع حوادث اخیر عراق و نقش آن در رابطه ایران و آمریکا، انتخابات مجلس هشتم و نقش آن در این رابطه و تحلیل یک مفسر سیاسی ایرانی که سالها در آمریکا در لابیهای قدرت این کشور رفتوآمد دارد از علت اصلی منازعات ایران و آمریکا و راههای حل این منازعات، مطالبی نگاشتهاند که خواندنی است:
ایران برنده جنگ شش روزه در عراق
نشریه میدل ایست آنلاین درشماره روز اول آوریل خود به نقش ایران در آتش بس بصره که در پی عملیات سرکوب نیروهای مسلح ارتش مقتدی صدر برقرار شد اشاره کرده و ایران و مقتدی صدررا برنده عملیات اخیر درعراق دانسته است.
میدل ایست آنلاین نوشته است: در شروع عملیات نظامی که هفته پیش توسط نیروهای عراقی تعلیم دیده از سوی ارتش آمریکا با دستور نوری المالکی در بصره آغاز شد، جورج بوش طی نطقی اقدام المالکی را یک تصمیم متهورانه خواند.
او افزود: بهنظر من این یک لحظه سرنوشتساز در تاریخ عراق آزاد است. این واقعیت دارد اما نه به شکلی که بوش میخواست. بعد از فرو نشستن غبار این هیاهو در دومین شهر بزرگ عراق، که در قلب منطقه نفت خیز این کشور قرار گرفته، بهنظر میرسد بزرگترین برنده جنگ شش روزه در بصره، کسی جز نیروهای مقتدی الصدر نباشد.
نیروهای ارتش مهدی نه تنها در بصره، بلکه در بغداد و نیز مراکز چهار استان جنوبی شامل کوت، اماره، نصیریه و دیوانیه با ارتش عراق به مقابله پرداختند.
نتیجه اینکه صدر بهعنوان یک رهبر پیشرو در بین توده مردم ضدآمریکایی و یک وطن پرست که خواهان پایان بخشیدن به اشغال عراق توسط ایالات متحده است، به سرعت رشد کرده و اکنون در چنان موقعیت قدرتمندتری قرار دارد که حتی با یک هفته پیش هم تفاوت آشکار دارد. او در بصره فرمانده است.
یک گزارشگر عراقی که برای نیویورک تایمز کار می کند و توانست خود را حین جنگ به بصره برساند، نتیجه گرفته است که هزاران نفر از ارتش مهدی هنوز کنترل تعداد زیادی از محلات را بر عهده دارند. او نوشت: هیچ جایی نبود که سپاه مهدی آنرا در کنترل نداشته باشد، یا حداقل اینکه نتواند به آنجا حمله کند.
برنده بزرگ دیگر این جنگ ایران است.
ایران ظرف 5سال گذشته، در زمینه سیاسی، اقتصادی و نظامی، میخ خود را در عراق محکم کوبیده است و این کار را درست زیرچشم 170هزار نظامی ایالات متحده که اشغالکننده عراق هستند انجام داده است. ایران ارتباطات مستحکمی با دولت شیعه حاکم بر عراق دارد که اکثر اعضای آن از مجلس اعلای اسلامی عراق هستند.
از آن زمان تا کنون، ایران روابط نزدیکی با سپاه مهدی صدر برقرار کرده و خود صدر هم از زمان افزایش نیروهای آمریکا در ماه ژانویه، بیشتر اوقات خود را در ایران گذرانده است.
اینکه صدر پیروز میدان شد و ایران در برقراری آتش بس برنده نام گرفت، یک شکست دو طرفه برای ایالات متحده محسوب میشود. ضمناً این وضعیت برای المالکی هم یک فاجعه است، چرا که دولت او همین حالا هم در آستانه فرو ریختن است. یک تهاجم در زمان نامناسب، با تدارک و اجرای نامناسب، به یک شکست مفتضحانه برای المالکی انجامید.
اصلاً چرا این تهاجم آغاز شد؟ با احتساب همه شرایط، المالکی بهعنوان شاخهای از حزب اسلامی الدعوه حاکم به همراه مجلس اعلای اسلامی عراق، از نظر سیاسی و استراتژیک، قصد حذف صدر از صحنه سیاسی بصره را داشت.
از نظر سیاسی، جنبش صدر خواهد توانست پیروزی چشمگیری در انتخابات برنامه ریزی شده برای اکتبر در استانهای جنوبی به دست آورد و این به معنای پایان دولتی متشکل از اتحاد الدعوه و مجلس اعلاست. از نظر استراتژیک نیز شهر بصره، در واقع ماشین اقتصادی عراق محسوب میشود.
مرکز شرکت های نفتی جنوب عراق که به استخراج و صدور بخش اعظم نفت عراق مشغولاند در بصره است. سال هاست که بصره تحت کنترل نظامیان وفادار به صدر و حزب منشعب شده از او به نام حزب فضیلت هستند. فرماندار بصره هم از حزب فضیلت است.
سال گذشته المالکی سعی کرد او را برکنار کند، اما محمد الوالی با بیاعتنایی از خواست او سرپیچی کرد.
المالکی با پرواز هفته گذشته به بصره برای نظارت شخصی بر حملات به نیروهای صدر، دچار اشتباه محاسباتی شد. در واقع او حیثیت خود را بر سر این اقدام نظامی گذاشته بود.
با همه اینها، اوضاع برای ایالات متحده حتی بدتر است.
بوش از زمان شروع جنگ بصره، قویاً به پشتیبانی از المالکی پرداخت. به گفته استیو هادلی، مشاور امنیت ملی بوش، تصمیم برای وارد عمل شدن در بصره بهطور مشترک توسط بغداد و واشنگتن گرفته شده بود.
نیروی هوایی ایالات متحده و حتی تعدادی از واحدهای زمینی هم به کمک نیروهای عراقی آمدند که ضعف و ناکارآمدی آنها را جبران کنند. بعد از 5سال آموزشهای سنگین و تجهیزات و تدارکات آمریکایی، نیروهای نظامی عراق از عهده به دست گرفتن کنترل بصره برنیامدند.
فرضیه غلط 150 ساله
دراواخر سال 85 برخی خبرها از سفر هوشنگ امیراحمدی رئیس شورای ایرانیان آمریکا و از حامیان روابط ایران و آمریکا در رسانههای ایران منتشر شد.
وی که ریاست کمیته هواداران صلح را درآمریکا برعهده دارد از جزئیات جلسه شهریور ماه 1386 با احمدی نژاد رئیسجمهوری ایران که به نیویورک سفر کرده بود و از پیشنهاداتی که با وی درمیان گذاشته، خبر داد.
امیر احمدی درپایان سفرش به ایران ادعا کرد که این سفر به دعوت محمود احمدینژاد صورت گرفته است و گفت که درجلسهای که با رئیسجمهوری ایران درنیویورک داشته به ایشان گفته که غرب در مورد ایران یک فرض اشتباهی دارد و آن اینکه یک ایران قدرتمند، خطرناک است. براساس همین فرض غلط غرب به ویژه انگلیسیها بیش از 150 سال است که با ایران رفتار میکنند.
مطالعه تاریخ یکی دو قرن گذشته هم گویای این واقعیت است که هر زمان که ایران در مسیر قدرتمند شدن قرار گرفته غربیها به شکلی ایجاد مزاحمت کردهاند. مثلا در راه انقلاب مشروطه کارشکنیهایی کردند.
از راهاندازی راه آهن در ایران جلوگیری کردند تا اینکه آلمانها راه آهن ایران را تاسیس کردند. دولت مردمی دکتر مصدق را سرنگون کردند. حتی ذوب آهن به ایران ندادند تا مجبور شدیم از روسها ذوب آهن بگیریم. بعد از انقلاب هم جنگ ایران و عراق را راه انداختند و الان هم که داستان غنیسازی را پیش کشیدهاند.
امیر احمدی به احمدینژاد پیشنهاد داده که وزارت امورخارجه و دستگاههای مرتبط روی این فرضیه غلط کار کنند و روشهایی اتخاذ کنند که در عمل نشان دهند یک ایران قدرتمند نه تنها خطرناک نیست بلکه برعکس موجب ثبات منطقه هم میشود. وی گفته است: هدف آمریکا از پرونده هستهای ایران بهره برداری از جو بینالمللی است که علیه ایران ایجاد کرده و اسرائیلیها هم پشت سر این موضوع هستند.
آنها میکوشند در یک سال باقی مانده زمان ریاستجمهوری بوش یک ضربه به ایران بزنند.آنها دوست ندارند این فرصت را از دست بدهند بنابراین ایران باید هوشیار باشد. تمام زور اسرائیلیها این است که منطقه را به آشوب بکشند. اما خاورمیانه فقط اسرائیل نیست. شلیک حتی یک گلوله توپ قیمت رو به افزایش نفت را بازهم افزایش میدهد.
قیمت نفت در آمریکا یک چهارم قیمت نفت در اروپا، چین و ژاپن و غیره است هر چه قیمت نفت بالا برود به سود آمریکا است. اروپاییها هم کاری نمیتوانند انجام دهند حداکثر این است که غر میزنند. در جنگ آمریکا علیه عراق هم غر زدند. ضمن اینکه الان فرانسویها و انگلیسیها بیشتر از آمریکاییها مشتاق فشار آمریکا به ایران هستند.
از نظر امیر احمدی تنها راه حل بحران کنونی این است که آژانس و ایران به قدری همکاری نزدیکی برقرار کنند که آمریکاییها نتوانند بهانهای پیدا کنند.
مسئله غنیسازی را هم باید به شکلی در همان آژانس حل کرد.
سال 1387 سال پایانی ریاستجمهوری بوش درآمریکا و به نوعی سال پایانی ریاستجمهوری احمدینژاد درایران است. باید دید تحولات منطقه و تحرکات طرفداران و مخالفان صلح ایران و آمریکا تا چه حد میتوانند موضوع را درجهت تشدید منازعه و یا پیشرفت در مذاکره تمام کنند؟
انتخابات مجلس هشتم و رابطه ایران و آمریکا
ژورنال دو دیمانش یک نشریهای فرانسوی در شماره 15 مارس خود در تحلیلی از نتایج انتخابات مجلس هشتم نتیجه گرفته که اصولگرایان واقع بین با حفظ تعادل و میانه روی، پیروز انتخابات بودهاند.
این روزنامه نوشته است: برنده انتخابات هر گروه یا دستهای باشد، نکته مسلم آن است که موضوع اصلی همچنان ایجاد رابطه با ایالات متحده خواهد بود. در گزارش جیمز بیکر که حدود یک سال پیش منتشر شد، به مذاکره با ایرانیان بدون پیش شرط توصیه شده بود.
به همین دلیل، اگر فردا مقامات آمریکایی به دولت تهران بگویند که از هیچیک از خواستههای خود چشم پوشی نمیکنند، ولی حاضر به مذاکره هستند، این برای رئیسجمهوری ایران گران تمام خواهد شد.
این روزنامه درگفتوگو با اوبر ودرین یک تحلیلگر غربی، سؤال کرده که آیا ۳ نامزد اصلی ریاستجمهوری ایالات متحده [مک کین، کلینتون و اوباما] مایلند چنین مذاکراتی را آغاز کنند؟
ودرین میگوید: حتی پس از به قدرت رسیدن نامزد جمهوریخواه مک کین، شاهد یک جدایی میان سیاست فعلی و سیاست آتی خواهیم بود. مک کین هم سیاست بوش را در پیش نخواهد گرفت.