وقتی میگوییم آشوبها و نابسامانیهای اقلیمی، زیستبومهای طبیعی ایران را با خطر روبهرو کرده است و کسی گوشاش بدهکار نیست، ناچاریم شماری از مابازاهای موضوع را در حوزه منافع مستقیم اقتصادی برشماریم؛ شاید که در این میانه یکی کارگر شود.
گزارشها از این حکایت دارند که امسال برای کشاورزان ایرانی یکی از بدترین سالهای دهه گذشته بوده است. در نیمهجنوبی کشور میزان بارش کمتر از نصف متوسط معمول بوده است و نهتنها همه دیمزارها سوختهاند بلکه انتظار میرود کشتهای آبی نیز با افت فاحش میزان محصول روبهرو باشند.
در نیمه شمالی کشور اما آنچه کشتزارها را تلف کرده، سرمازدگی بوده است. یخبندان زمستان گذشته که در مناطقی از شمال و غرب کشور در 40 سال گذشته بیسابقه بوده، بخش عمده محصولات زراعی را از بین برده است... و هم بدینرو انتظار میرود در مناطق روستایی کشور، که بقا و سکونت عمدتاً از سر ناچاری است و ماندگاری اقتصادمحلی به مویی بند است، امسال گروه بسیار افزونتری از هممیهنان ما برای بستن کولهبار و مهاجرت به شهرمجاب شوند.
جز همه دیگر زیانهای این مهاجرت همچنان ناگزیر و همچنان شتابناک، بایسته است که دستاندرکاران به خسران عظیم ناشی از کاهش روزافزون تولید موادغذایی در کشور و وابستگی دمافزون اقتصاد ایران به منابع تجدیدناپذیر نفتی توجه داشته باشند.
براساس اعلام فائو، بشر هماکنون با بزرگترین قحطی تاریخ روبهروست (یک پنجم جمعیت جهان در حال حاضر با خطر مرگ ناشی از گرسنگی روبهرو هستند؛ یعنی جمعیتی افزون بر 2 میلیارد نفر). از سوی دیگر آن تحول تکنولوژیک که در همه ابعاد فعالیتهای انسانی رخ داده، در حوزه کشاورزی مشاهده نشده است، به همینخاطر عملاً در سالهای آغازین قرن بیستویکم و از سال 2000 به این سو، میزان تولید غلات در جهان کمتر از بیشینه تولید آن در واپسین سالهای دهه 80 قرن بیستم بوده است.
از اینرو انتظار میرود غذا روز به روز گرانتر شده و قدرتهای مسلط جهان بهتدریج نه سازندگان مصنوعات و برخورداران از فناوریهای پیچیده بلکه تولیدکنندگان موادغذایی و بهطور سادهتر کشاورزان و دامداران باشند... و در چنین فضایی خوب است مرور کنیم چشمانداز اقتصاد کشاورزی در ایران را و نیز روند قهقرایی حیات روستایی و عشایری و این را که در زیستبومهای از نظر طبیعی بسیار شکننده ایران، تداوم نابسامانیهای اقلیمی از نوع آنچه امسال شاهد آن بودهایم، ممکن است موجب شود جز آنچه در شهرها و پیرامون چاههای نفت هست، در ایران نه از تاک، نشان بماند و نه از تاکنشان.