و پرسشهای بسیاری را پیرامون موضوع امنیت در موزهها از یک سو و تاثیرات جانبی این قبیل رویدادها بر چگونگی شیوه نمایش آثار را بر اذهان عمومی نشاند. ضمن آنکه موضوع امنیت در موزهها با توجه به سرقتهایی که اخیرا از موزههای کشورمان نظیر موزه رضا عباسی و موزه امام علی(ع) تهران انجام شده (که عاملین آن هنوز دستگیر نشده اند!) همواره محل پرسش و تامل خواننده ایرانی نیز بوده است. از اینرو نگاهی کوتاه به این موضوع از رهگذر سخنان برخی مدیران موزه و شرکتهای بیمه اروپایی خالی از لطف نخواهد بود.
دیوید ویلیام دبیر کل اتحادیه موزههای سوئیس از سرقتهای انجام شده در ماههای اخیر در این کشور با عنوان رویدادی منحصر به فرد و تأسفآور یاد کرده و معتقد است برقراری امنیت و حفاظت مطلق در یک موزه امری امکانناپذیر است، چرا که این امر به وضوح در تضاد کامل با تعریف یک موزه قرار دارد. وظیفه اصلی یک موزه علاوه بر جذب دارایی، نگهداری و تحقیق، نمایش آثار و انتقال فرهنگی به عبارت بهتر در دسترس عموم قرار دادن دارایی یک موزه است. از اینرو مقررات امنیتی افراطی در یک موزه، در حقیقت مختلکننده وظیفه اصلی یک موزه مبنی بر نمایش عمومی آثار محسوب میشود.
ضمن آنکه همه بازدیدکنندگان نیز خود از تنگنای موجود میان برقراری امنیت در یک موزه و کارکرد یک موزه بهعنوان فضایی عمومی آگاهی دارند. گفتنی است به پیشنهاد اتحادیه موزهها در سوئیس از این پس قرار است مراقبتهای امنیتی بدون زیر سؤال رفتن اقدامات امنیتی موجود در تکتک خانههای هنری، افزایش یابد.
به گفته « میشائل کان » کارگزار بیمه هنری برلین، در محوطه ورودی موزههای کشور روسیه، برای نمونه در موزه دولتی پوشکین در مسکو حضور نیروی مسلح ناظر امری کاملا عادی است که از سوی بازدیدکنندگان نیز پذیرفته شده است. وی در ادامه میافزاید: اقدامات پیشگیرانه از سرقت در موزهها میبایست در هماهنگی کامل میان پلیس،موزهها و شرکتهای بیمه مورد بحث و بررسی قرار گیرد. شرکت بیمه آکسا آرت– بزرگترین شرکت بیمه هنری در سراسر جهان- خطاب به مدیران موزه بر این باور است که بسیاری از موزهها میبایست در اقدامات و طرحهای امنیتی خود مطابق با رویدادهای روز تجدید نظر کنند.
بهطور کلی چنین میتوان گفت که موزهها و مؤسسات میبایست اقدامات امنیتی خود را در سه بخش مجزا مد نظر داشته باشند: امنیت سازمانی، امنیت الکترونیکی و امنیت ماشینی. سیستم امنیتی سازمانی که درصورت بروز سرقت نسبت به دو بخش دیگر اهمیت بیشتری پیدا میکند عبارت است از دقت دائمی پرسنل نگهبان، آزمایش روزانه خروجیهای اضطراری و درها از حیث دستکاری و جا دادن اشیای با ارزش در مکانهایی که دسترسی به آنجا آسان نباشد. بر این اساس کارشناسان همواره توصیه میکنند که انتقال اشیای گرانقیمت موزهها، تا جایی که امکان دارد با تاخیر و با دشواری انجام گیرد.
سیستمهای امنیتی الکترونیکی شامل دوربینهای مدار بسته، سیستم امنیتی تک تصویری و برقراری امنیت در خروجیها است. به گفته کارشناسان، تضمین مداخله به موقع نیروهای امنیتی و پلیس پس از به کار افتادن آژیر خطر امری ضروری محسوب میشود. علاوه بر آن نگهداری ماتریالهای ویدئویی نیز در این میان از اهمیت بسزایی برخوردار است چرا که ماتریالهای ویدئویی روند تشخیص هویت عاملان را آسانتر میکند.
سومین وجه از سیستمهای امنیتی، امنیت ماشینی است. این نوع سیستم امنیتی بیش از همه شامل استفاده از پنجرههای دارای شیشههای ضدضربه است که شکستن و انتقال آثار هنری از آن به دشواری انجام میگیرد. علاوه بر آن این نوع سیستم امنیتی در زمینه باز کردن چارچوب پنجرهها و ویترینها نیز کاربرد دارد، اما شاید نکته قابل تامل در این میان آن باشد که موزههای کشورهای اروپایی در حالی درصدد ارتقای سطح کیفی سیستمهای امنیتی موزهها و مؤسسات هنری خویشند که با توجه به غنای بالای موزهها در ایران، برخی از موزههای کشورمان به تازگی! به سیستم دوربینهای مدار بسته مجهز شدهاند.
« اولادزیگر » مدیر عامل دفتر ثبت هنر در آلمان که بزرگترین بانک اطلاعاتی جهان برای اشیای مفقوده یا به سرقت رفته به شمار میرود معتقد است: «جای تأسف دارد که ما در حال حاضر مشغول ثبت خشونت رو به رشدی در امر تبهکاریهای هنری هستیم.»
سرقت از موزه زوریخ در کنار دستبرد به موزه مونش در اسلو که در آگوست 2004 انجام گرفت نقطه اوج سری ضربههای کاری مسلحانه بسیار خشن در اروپا محسوب میشود. سرقت از موزه زوریخ که بزرگترین سرقت هنری انجام شده در تاریخ این کشور است (بیش از 130 میلیون یورو) به مانندسرقت از موزه اسلو بود. گانگسترها در یک روز یکشنبه به موزه حمله کردند. در این سرقت نیز بازدیدکنندگان و کارکنان موزه به شدت با اسلحه مورد تهدید قرار گرفتند. اولادزیگر در ادامه تشریح ماجرا میافزاید: بدون شک ما با نسل جدیدی از سارقان آثار هنری سروکار داریم که ما را با پتانسیل تهدید آمیز غیرقابل تصوری مواجه خواهند ساخت.
وی با ابراز نگرانی از افزایش چنین رویدادهایی میگوید: بهنظر میرسد یک موزه که وظیفه آن در دسترس عموم قراردادن یک دارایی عمومی با صرف هزینه عمومی است به دشواری بتواند در مقابل این بعد جدید از سرقتها مصون بماند. ضمن آنکه نباید افرادی نظیر
«برایت وایزر» را که به جنون دزدی دچار هستند از نظر دور داشت. جالب است بدانیم برایت وایزر ظرف مدت 6 سال موفق شد از اغلب موزههای اروپا بی آنکه کسی متوجه شود بیش از 200 اثر هنری ارزشمند سرقت کند. بر این اساس به گفته زیگر ایجاد واهمه در سارقان و خنثی کردن سرقتهای احتمالی در یک موزه بیش از همه در گرو وجود تکنیکهای امنیتی مدرن و عاقلانه به همراه به کار گیری پرسنل آموزش دیده و آگاه و درصورت امکان استفاده از آثار مونتاژ شده روی دیوار است. اما همانگونه که اشاره شد وجود یک حفاظت و مراقبت مطلق از یک موزه غیرممکن است حتی اگر زندگی بازدیدکنندگان یا کارکنان با تهدید مسلحانه سارقان به خطر بیفتد.
این در حالی است که « برتولت اشمیت» مورخ هنری میگوید:« هرچند که برقراری امنیت مطلق در یک موزه امکان ناپذیر است اما راههایی نیز وجود دارد. تنها راه ممکن برای برقراری امنیت مطلق در یک موزه بهویژه از حیث محافظه کارانه، انبار کردن و نگه داری آثار در مخازن مناسب است، اما افزایش تسلیحات و تجهیز پرسنل امنیتی و ناظر در موزه به سلاح گرم، نمیتواند راه حل درستی باشد. ضمن آنکه در امر محافظت از موزه، امنیت بازدیدکنندگان و کارکنان بر امنیت اشیای به نمایش در آمده اولویت مطلق دارد.»
وی در توضیح نظر خود میافزاید:«در سرقتهای غیرمسلحانه میتوان برای مقابله با مهاجمان، پرسنل امنیتی را درصورت لزوم به اسپری فلفل مجهز کرد. برقراری امنیت و ایجاد محافظت مؤثر در مقابل سرقتها در گرو تجهیز مکانهای هنری با تکنیک امنیتی مناسب و مقتضی است اما خود این امر صرفنظر از برخی مؤسسات، زاینده رویداد دیگری است و آن پایین آمدن کیفیت بازدید و تجربه آثاری است که با سیستمهای امنیتی بالا محافظت میشوند که در این میان برای انجام اقدامات ضروری دو عامل ابزار مالی ناکافی موجود از یک سو و واهمه مدیران و مسئولان از صرف هزینههای تکنیکی لازم برای برقراری یک امنیت بهبود یافته امری ضروری و تعیینکننده به شمار میرود.»
بر این اساس علاوه بر به کارگیری پرسنل ناظر و خدماتی آموزش دیده ،می بایست زمینه بهره گیری از راهکارهای خلاقانه افراد متخصص در حوزه خدمات ایمنی نیز فراهم شود. کارل دوبلین رئیس هیأتمدیره بیمه نیز معتقد است که مردم دوست دارند و باید این امکان را داشته باشند که از نزدیک از آثار هنری بهرهمند شده و لذت ببرند، ضمن آنکه حبس کردن آثار هنری در چارچوبهای امنیتی از جذابیت آثار برای عموم میکاهد. وی در ادامه میافزاید: «از آنجایی که ایجاد اقدامات امنیتی در مؤسسات هنری و موزهها بهویژه برای موزههای کوچکتر که اغلب گریبانگیر مشکلات مالی هستند هزینههای بالایی دارد این امر میبایست از سوی مدیران و مسئولان مرتبط مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
art-magazin