وی گفته است که تلاش میکند تا محبوبیت خود را بهانه کرده و کمکهایی را برای این کودکان جمعآوری کند. در ایران هنوز این اتفاق نیفتاده است. نه هنرمندان، نه ورزشکاران و نه حتی بودجهگذاران نیز به این قضیه توجه چندانی ندارند و بهزیستی هم که میگوید دستش باز نیست.
دکتر صفاریفر، از 2 سال پیش معاون اجتماعی سازمان بهزیستی استان تهران است. او قبل از این سمت نیز بهمدت 3 سال معاون اجتماعی بهزیستی شهر تهران بوده است. وی میگوید که آماری از کودکان خیابانی نمیتواند در اختیارمان قرار دهد، چرا که خود نیز آمار دقیقی در اینباره ندارد. او اعتقادی به اقدامات ضربتی یا بهاصطلاح «جمعآوری» کودکان خیابانی ندارد، چرا که بر این باور است که اثر این قبیل اقدامات زودگذر و موقتی خواهد بود.
البته او بهطور تقریبی میگوید که آمار تقریبی این کودکان در سال 82، 26 هزار نفر بوده و این رقم در سال 86 به 5 هزار و 600 نفر رسیده است. البته بیش از 60 درصد این کاهش مربوط به حذف یا نادیده گرفتن کودکان اتباع خارجی است. البته تعدادی از آنها هم کودک کار هستند که جزء کودکان خیابانی محسوب نمیشوند و عدهای هم اصلاً به حساب نمی آیند، چرا که تاکنون پای آنها به بهزیستی باز نشده است. همین چند روز پیش بود که یک استاد مددکاری دانشگاه از اعتیاد 40 درصدی این کودکان به موادمخدر خبر داد و کارشناس دیگری نیز میزان بزه در این کودکان را بالای 50 درصد عنوان کرد. حال دوباره چند وقتی است که که صحبت از جمعآوری دوباره این کودکان است. البته بودجه در نظر گرفته شده برای این کار از سوی بهزیستی کمتر از 5 هزار تومان در ماه است. دکتر صفاریفر توضیحات بیشتری در این باره میدهد.
- کودک خیابانی چه کسی است؟
کودکی که ساعاتی از وقتش را طی روز در خیابانها میگذراند و ارتباطش ممکن است با خانوادهاش بهطور کلی قطع شده باشد، یا حتی به اتفاق خانوادهاش در خیابان زندگی کند و محل زندگیاش را برای ساعاتی یا کل شبانهروز در خیابان بگذراند.
- دیدگاهی وجود دارد در مورد طرحی که با عنوان «جمعآوری کودکان خیابانی» شهرت یافته است و آن اینکه این طرح با هدف زیباسازی شهری دوباره به جریان افتاده است؟
این قضیه به شروع این طرح برمیگردد. از نیمه دوم دهه 70 که در آن زمان این مسئله بهصورت غلیظی وجود داشت، اما به مرور زمان نگاهها تغییر کرده و منعطفتر شده ولی متأسفانه این دیدگاه وجود دارد که نادرست است. بهنظر من باید نگاه عمیقتری به قضیه کودکان خیابانی داشت. من اعتقادی به اقدامات ضربتی یا بهاصطلاح «جمعآوری» این کودکان ندارم، چرا که اثر این قبیل اقدامات زودگذر و موقتی خواهد بود.
- ولی الان هم موضوع «جمعآوری» مطرح شده است. آیا کاربرد این واژه برای این کودکان که به خاطر مشکلات اقتصادی و اجتماعیشان با وضعیت نامطلوبی درگیرند، میتواند درست باشد؟
دیدگاه ما بر پایه جذب این کودکان استوار است. چند روز پیش هم در مصاحبه مدیرکل شهرداری، از جمعآوری متکدیان و کودکان خیابانی با هم و بهطور یکجا سخن گفته شده بود که ما بر سر این مسئله با کارشناسان شهرداری صحبت کردیم و آنها گفتند که اشتباه شده است و منظور جمعآوری کودکان خیابانی نبوده است و ما هم در مصاحبههایمان عنوان کردیم که ما به جذب اعتقاد داریم نه جمعآوری.
- پس رویکرد بهزیستی به سمت جذب این کودکان بوده است. میخواهم بپرسم چه تعداد از این کودکان اصلاً از وجود چنین خدماتی از سوی بهزیستی مطلع هستند؟ با توجه به اینکه این کودکان اکثراً از خانوادههای فقیر و طبقات پایین اجتماعی بوده و معمولاً با فقر و شکاف اطلاعاتی نیز مواجه هستند؟
ما نیروهایمان را در مناطقی که محل حضور کودکان خیابانی بیشتر است، مستقر کردهایم. ما در 4 پایانه پایگاههایی داریم که برای جذب کودکان فعالیت میکنند در شرق، غرب و جنوب و منطقه راهآهن. ضمن اینکه در حال حاضر با گسترش شبکه اورژانس اجتماعی دنبال این هستیم که بتوانیم موقعیتهای بیشتری را برای جذب در مراکز مختلف آسیبهای اجتماعی داشته باشیم. با ایجاد پایگاههای خدمات اجتماعی سیار که دقیقاً مثل اورژانس پزشکی اتومبیلهایی با سرنشینان متخصص و البته این بار مددکار اجتماعی است در نقاط مختلف شهر حضور فعالتری داشته باشیم که یک بخش از فعالیت این اورژانسها مربوط به کودکان خیابانی است. از سوی دیگر، در مناطق آسیبخیز، پایگاههای خدمات اجتماعی تأسیس میشود که با کمک سازمانهای مردمنهاد و کلینیکهای تخصصی به افرادی که دچار آسیبهای اجتماعی هستند، یاری میرسانند.
- اولین پایگاه چه زمانی به بهرهبرداری میرسد؟
اولین پایگاه خدمات اجتماعی انشاءالله تا هفته آینده در یکی از مناطق آسیبپذیر کرج دایر میشود. این پایگاهها با کمک نمایندههای سازمانهای مردمنهادی که در رابطه با کودکان و آسیبهای اجتماعی آنها فعالیت میکنند، به اضافه کارشناسان متخصص و مددکاران اجتماعی با استفاده از امکانات محلی بهدنبال توانمندسازی خانوادههای آسیبدیده اجتماعی در این مناطق هستند.
- استفادهکنندگان از این کودکان معمولاً چه افرادی هستند؟
خانوادههایی که کودکان خود را برای تامین معاش یا کسبدرآمد اقتصادی روانه خیابانها میکنند و باندهایی که کودکان را جهت کار به خیابان میفرستند.
- مقابلهای هم با این باندها صورت میگیرد؟
قطعاً، ولی این مبارزه باید از جانب مراجع قضائی و نیروی انتظامی صورت گیرد. ما اطلاعی از جزئیاتش نداریم، چون اصلاً کار ما نیست اما چون کار ساماندهی این کودکان به ما مربوط میشود، این مسائل را بهطور موردی پیگیری میکنیم.
- خانوادهها با چه انگیزهای کودکان خود را روانه خیابانها میکنند؟
اکثراً بهدلیل فقر اقتصادی ولی بعضی مواقع خانوادهها هم با آنکه استطاعت مالی دارند بهدلیل آنکه کودکانشان درآمد خوبی از این کار به دست میآورند، آنها را به این کار وادار میکنند.
- بهزیستی چه اقدامی برای رفع این معضل کرده است؟
ما هدف اصلیمان را در همه زمینهها استحکام خانوادهها و بازگرداندن این بچهها به خانوادههایشان قرار دادهایم و در این راستا برای توانمندسازی خانوادههای این کودکان اقداماتی را انجام میدهیم. برای اینکه خانوادهها بچههای خود را برای کار به بیرون نفرستند، مابازای هر کودک ماهانه 50هزار تومان کمک مالی به خانواده آنها میکنیم و سعی داریم با کمکهای موردی دیگر خانوادههای این کودکان را به جایی برسانیم که نیازی به کار فرزندانشان نداشته باشند.
- درآمد کودکان خیابانی تا روزی 10 هزار تومان و ماهانه 300 هزار تومان برآورد شده است؛ آیا ماهی 50 هزار تومان میتواند پاسخگو باشد؟
نه، ولی اگر مردم ما یاد بگیرند دلسوزی بیجهت برای کودکان نداشته باشند و با تفکر بیشتری عمل کنند و از آنها خرید نکرده و به آنها پولی ندهند، قطعاً خانواده این کودکان دیگر تمایلی به این کار نشان نخواهند داد.
- در این رابطه مردم احتیاج به فرهنگسازی ندارند؟
چرا و متولی این قضیه رسانهها و صداوسیما هستند.
- آیا بهزیستی در این مورد رایزنیای با رسانهها داشته است؟ در مورد تکدیگری دیدیم که مدتی صداوسیما به آن پرداخت ولی دیگر استمرار نیافت.
اعضای کار گروه اجتماعی در جلساتی که معمولاً نمایندههای رسانههای جمعی هم در آن حضور دارند، به این مسئله اشاره میکنند.
- ولی بهنظر کار خاصی در این زمینه از سوی رسانهها و بهویژه رسانه ملی صورت نگرفت.
خیر، چون هنوز ما مسئله کمک به این کودکان را داریم، پس قطعاً این تلاشها کافی نبوده و بیشتر باید روی آن کار شود.
- تعداد این کودکان در حال حاضر در استان تهران چقدر است؟ سال 82، 26هزار نفر برآورد شده بود؟
اکنون تعدادشان به 5 هزار و 625 نفر رسیده است.
- یک افت حدوداً 20 هزار و 500نفری؟
چون آن موقع شهرداری و نیروی انتظامی خیلی فعال عمل کردند و میشود گفت تقریباً اکثریت بچههای خیابانی جمعآوری شدند که البته در بین آنها تعدادی کودک کار هم بودند که حساب آنها با کودکان خیابانی متفاوت است.
- کودکان اتباع بیگانه چطور؟ آنها هم ساماندهی میشوند؟
بله، وضعیت این کودکان پس از تحویل به بهزیستی مورد تحقیق قرار میگیرد. اگر اقامتشان در ایران قانونی باشد، به خانوادههایشان تحویل داده میشوند و از آنها تعهد گرفته میشود که دیگر کودکان خود را در خیابان رها نکنند و درصورت تکرار، به کشور خود عودت داده میشوند. اما در مورد آنها که اقامتشان غیرقانونی باشد، بلافاصله این اقدام صورت گرفته و آنها از کشور خارج میشوند.
- و البته خیلیهایشان دوباره برمیگردند؟
بله، متأسفانه.
- پس این 5 هزار و 625نفر اتباع خارجی هستند، منهای 5/14 درصد آنها که کودکان اتباع ایرانی هستند؟
بله.
- سازمانملل و یونیسف تا به حال کمکی بابت نگهداری کودکان اتباع بیگانه به بهزیستی کرده است؟
خیر.
- باز هم برگردیم سرآمار، با توجه به مشکلات اقتصادی بهنظر میرسد تعداد این کودکان نباید اینقدر کاهش یافته باشد؛ یعنی از 26 هزار نفر در سال 82 به 5 هزار و 600 نفر در امسال رسیده باشد؟
عرض کردم. یک عده اتباع خارجی بودند، یک عده هم به سروسامان رسیدند و عدهای از آنها هم چون محیط شهری تهران را برای فعالیتشان امن ندیدند، راهی شهرستانهای اطراف تهران شدند، لذا هر چند که آمار این کودکان در تهران پایین آمده است، اما در ورامین و کرج افزایش یافته و بهنظر میرسد یک جابهجایی یا انتقال جمعیت در این مورد صورت گرفته و این آماری که ما داریم بیشتر در مورد تهران است، ضمن اینکه قبلاً هم گفتم یک عده از آنها کودکان کار بودند که در زمره کودکان خیابانی به حساب آمده بودند؛ ضمن اینکه ما دیگر رویکردمان در بهزیستی جذب است، نه جمعآوری و کسانیکه تحت مراقبت بهزیستی هستند را جزو آمار قرار دادهایم و باز هم میگوییم که تعداد زیادی از این کودکان، کودکان کار بالای 15 سال بودند که در مقوله کودکان خیابانی نمیگنجند.
- چرا دخترانی که برای مشاغل کاذب مثل فالبینی، فروش تنقلات، اسپند دود کردن و... به استان میآیند جزو کودکان خیابانی محسوب نمیشوند؟
معمولاً آنطور که پسربچهها را در خیابان میبینیم، دخترها را نمیبینیم و دخترها معمولاً با خانوادههایشان در خیابان به سر میبرند، لذا ما بهطور کلی دخترها را وارد آمار کودکان خیابانی نمیکنیم و علت دیگر آن هم این است که تاثیر سوء این عنوان (کودکان خیابانی) روی دخترها بیشتر است، لذا این دخترها اگر سنشان پایین باشد وارد مراکز دائمی و شبهخانوادهها میشوند و اگر سن آنها بالاتر باشد، در خانههای سلامت مقیم میشوند.
- اما اگر بخواهیم با معیارهای جهانی این مسئله را در نظر بگیریم بههر حال دخترها هم جزو کودکان خیابانی محسوب میشوند؟
بله. ولی بیشتر دخترها جزو کودکان کار هستند و اگر دختری در خیابانها باشد، توسط مددکاران وارد شبکه شبه خانوادهها میشود.
- اطلاعی از تعداد کودکان بیمار خیابانی که در شهر به سر میبرند و زیر پوشش بهزیستی باشد، وجود ندارد؟
خیر، متأسفانه وجود ندارد.
- آماری از تجاوز به این کودکان وجود دارد؟
ما شاید نتوانیم در این زمینه آمار دهیم. ولی با شرایطی که این بچهها داشتهاند احتمالاً تعداد زیادی از این بچهها در رابطه با آزار جنسی تجربیاتی داشتهاند.
- در محیط کار؟
بله و حتی درون خانوادهها. نمیدانم این صحیح است که بنویسید یا خیر، ولی خیلی از این کودکان به خاطر آزارهای خانگی که ممکن است در آن آزارهای جنسی هم باشد، از خانه فرار میکنند و دیگر هم نمیخواهند به آنجا برگردند.
- میزان بیماری در این کودکان چقدر است؟ احتمالاً ایدز، هپاتیت و سل در میان آنها وجود دارد؟
ایدز و هپاتیت خیلی کم؛ تعداد کودکان پذیرفته شده بهزیستی مبتلا به این دو بیماری کمتر از 10 نفر بوده است ولی سل و بیماریهای پوستی و کمخونی بهویژه در میان کودکان اتباع خارجی شیوع دارد.
- قبول دارید این کودکان علاوه بر ابتلای خود به این بیماریها میتوانند تهدیدی برای سلامت جامعه محسوب شوند؟
نه، بههرحال این بیماریها در میان بزرگسالانی که مشکلاتی مثل اعتیاد دارند هم زیاد است و مخصوص کودکان نیست و در واقع در مورد این کودکان آسیب اصلی در وهله اول متوجه خود آن کودکان است تا دیگران و تنها آسیبی که از جانب آنها متوجه دیگران میشود، تغییر چهره شهر است و آنها آسیبی را متوجه جامعه نمیکنند.
- میزان بزهکاری در این کودکان؟
با توجه به اوقات زیادی که این افراد در خیابانها میگذرانند و در محیطی با میزان بالای آسیباجتماعی قرار دارند طبعا میتوانند با قرار گرفتن در کنار مجرمهای بزرگتر مرتکب بزههایی مثل سرقتهای کوچک یا درگیریهای جزئی شوند، اما از لحاظ آماری اطلاع دقیقی از آن نیست.
- ولی میتوان گفت با توجه به شرایطی که فرمودید میزان بزهکاری در میان آنها زیاد باشد؟
بله، میتوان گفت امکان بزهکاری در میان آنها زیاد است.
- چه تعداد مددکار برای فعالیت در زمینه این کودکان در اختیار دارید؟
15 نفر نیروی متخصص که تنها به کار در زمینه کودکان خیابانی مشغولند که با احتساب نیروهای کمکی که از سایر بخشها به آنها اضافه میشوند به 100 نفر میرسند..
- اگر فرض را همان 5600 کودکی بگذاریم که تحت پوشش سازمان قرار گرفتهاند، آیا این تعداد متخصص کم نیست؟
چرا، تعداد نیروهای متخصصمان کم است و قصد داریم جهت افزایش کارکنان متخصص اقدام به خرید خدمت از مراکز دولتی کنیم.
- با یک حساب سرانگشتی، اگر بخواهیم این کارمندان متخصص را تماموقت هم حساب کنیم و روزی 8 ساعت کار برای آنها درنظر بگیریم با احتساب 5 روز کار هفته متوجه میشویم که نزدیک 9/2 ساعت کار برای هر کودک میشود و برای هر 100 کودک تنها یک مددکار وجود دارد؟
خب، ببینید همه اینها که یکجا وارد سیستم نمیشوند. ضمن اینکه تعداد مددکارهای جامعه با در نظر گرفتن بالا بودن نرخ آسیبهای اجتماعی در کل جوابگو نیست. ضمن اینکه بحث کوچکسازی دولت هم مطرح است البته به ما اجازه دادهاند که از طریق مراکز غیردولتی مثل کلینیکهای تخصصی به اندازه بودجهمان خرید خدمت کنیم.
- ببینید، وقتی بحث کوچکسازی و کاهش تصدیگری دولت مطرح میشود، باید این کاهش در کنار افزایش و تقویت بخش خصوصی، NGOها و... باشد. درحالی که در زمینه کودکان خیابانی این مسئله چندان به چشم نمیخورد. مگر ما چند NGO داریم که در رابطه با کودکان خیابانی فعالیت میکنند؟
10 مورد.
- چند مرکز برای نگهداری این کودکان وجود دارد؟
در استان تهران، یک مرکز کوتاه مدت یا قرنطینه داریم. 2مرکز میان مدت و بچههایی که نیاز به نگهداری درازمدت دارند وارد سیستم شبهخانوادهها میشوند که در این رابطه 44 مرکز دولتی در استان داریم و 23 مرکز غیردولتی.
- ظرفیت نگهداری این کودکان چقدر است؟
ظرفیت هر مرکز طبق استانداردهای ما 20 نفر است که در کل حدود 1300 نفر ظرفیت نگهداری بلندمدت این کودکان را داریم.
- بخش خصوصی و NGOها چقدر در این زمینه مشارکت دارند؟
مشکلی که با آن مواجهیم این است که NGOها به این توجه ندارند که نیاز دولت و بهزیستی در زمینه کودکان خیابانی چه چیزی است و متأسفانه آنها براساس سلیقهها و عقاید شخصی خود عمل میکنند و مثلا بعضی از آنها در زمینه کودکان افغانی فعالیت میکنند. هر چند که ساماندهی این کودکان نیز در نهایت به نفع جامعه است و اثر مثبت آن به مردم برمیگردد ولی باید نیازهای کودکان خودمان را نیز مورد توجه قرار داد.
- مگر NGOها یا همان سازمانهای مردمنهاد با بهزیستی در ارتباط نیستند و از نیازهای شما مطلع نمیشوند؟
چرا، اما نوع فعالیتشان را خودشان انتخاب میکنند.
- در زمینه ساخت مراکز نگهداری این کودکان تاکنون با NGOها و سایر نهادها مذاکرهای داشتهاید؟
بله، بارها بهزیستی اعلام کرده است که آمادگی این را دارد که به هر NGO و گروهی و حتی به شهرداری اگر بخواهند در این زمینه فعالیت کنند و مرکزی احداث کنند، مجوز داده شود؛ البته تحت نظارت بهزیستی.
- استقبالی هم شد؟
نه متأسفانه، هنوز که نه. این مسئله را خود من بارها بهخود شهرداری اعلام کردهام که ما آمادگی داریم که به آنها و NGOها حتی مراکزی را که فعلا در اختیار داریم نیز واگذار کنیم.
- گفته شده است که 60درصد این کودکان اتباع بیگانه بودهاند؟ پس کاهش این کودکان میتواند ناشی از عدمپذیرش آنها از سوی بهزیستی باشد؟ یعنی آنها وجود دارند؟
5/14درصد کودکانی که از پایانهها جمعآوری کردهاند اتباع، بیگانه بودهاند. اما در رابطه با جمعآوری اتباع دیگر مثل سال 82 اقدام نمیشود، چرا که طبق بخشنامهای که به ما شده است ما دیگر نمیتوانیم برای کودکانی که اقامتشان در ایران غیرقانونی است، خدمات ارائه دهیم.
- بودجه بهزیستی استان برای این کودکان چقدر است؟
در سال گذشته حدود 300 میلیون تومان.
- با احتساب حقوق کارکنان؟
نه تمام کارکنان، اما بیشتر نیروهای ما قراردادی هستند و حقوق کارمندان قراردادی هم بخشی از این بودجه است.
- حتی اگر همین 5600 نفر را بهعنوان تنها کودکان خیابانی استان حساب کنیم، بودجه اختصاص یافته تقریبا برای هر کودک سالانه 53 هزار تومان و ماهانه 4 هزار و 400 تومان میشود. این رقم کم نیست؟
در بحث ساماندهی چون فرآیند طولانیمدت و پرهزینه است، این مبلغ کم است.
- چرا؟
نمیدانم، قطعا مشکلی وجود دارد، این را از مسئولان بهزیستی کشور سؤال کنید.
- چرا این کودکان معمولا استان تهران را انتخاب میکنند؟
میزان بیکاری در استانها بیشتر است و درآمد خانوادهها کمتر و بیشتر بچهها از این مناطق به خاطر کار به تهران میآیند.
- بیشترین این کودکان از چه استانهایی به تهران میآیند؟
جالب است بدانید تنها 9 درصد این کودکان تهرانیاند و استانهای گلستان، کردستان و خراسانرضوی بهترتیب بیشترین کودکان خیابانی را در استان تهران دارند.
- چه اقداماتی تاکنون در زمینه تغییر نگرش منفی مردم به این کودکان انجام شده است؟
بهطور موردی از جانب بهزیستی تاکنون اقداماتی انجام شده است، ولی کار برنامهریزی شده در این مورد متأسفانه انجام نشده است.
- فکر نمیکنید باید روی این قضیه کار کرد؟
چرا، اما فقط سازمان بهزیستی مسئول ساماندهی کودکان خیابانی نیست و 11 سازمان دیگر باید با این سازمان همکاری داشته باشند.
- آخرین برنامهریزی برای ساماندهی کودکان خیابانی؟
آخرین برنامه بهزیستی ساماندهی فعالیت به سمت توانمندسازی خانوادههای این کودکان در مناطق است.
- بهترین راهکار برای ساماندهی این کودکان چیست؟
توجه ما باید به سمت توانمندسازی خانواده این کودکان باشد و اگر خانوادههای این افراد از لحاظ اقتصادی و اجتماعی به مرحله توانمندی برسند، قطعا ما میتوانیم کاهش چشمگیری را در تعداد این کودکان شاهد باشیم. ضمن اینکه مردم باید از برخورد همراه با ترحم با این کودکان خودداری کرده و از کمک مالی مستقیم به آنها یا خرید جنس از آنها اجتناب کنند و با این کار انگیزه آنها را برای ادامه فعالیتشان کاهش دهند، چرا که کمک از سر دلسوزی مردم در رابطه با افزایش کودکان خیابانی نقش بسیار مؤثری دارد.
در خبرها داشتیم«فرهاد دریا» خواننده معروف افغان، حساب ویژهای برای کودکان خیابانی کابل باز کرده است؟ آیا ورزشکاران و هنرمندان ایران هم تاکنون این کودکان را مورد حمایت قرار دادهاند.
من یادم نمیآید. در مورد شبهخانوادهها کمکهای متفاوتی از افراد مختلف دریافت کردهایم، اما در مورد کودکان خیابانی یادم نمیآید.
- میتوانید نام ببرید؟ شاید باعث ایجاد انگیزه برای دیگران شود؟
ممکن است تبلیغ شود ولی بهطور مثال از هنرمندان آقای گلزار و از فوتبالیستها آقای دایی و بعضی فوتبالیستهای تیم ملی کمکهایی داشتهاند.
- برنامهای برای واکسیناسیون این کودکان دارید؟
نه، برنامه مشخصی تاکنون برای این کودکان نداشتهایم. کودکانی که در مراکز کوتاهمدت و میانمدت ما نگهداری میشوند، واکسیناسیون میشوند ولی در مراکز سرپایی خیر. ولی این سؤال شما را بهعنوان یک پیشنهاد مدنظر قرار خواهیم داد و تلاش خود را برای واکسیناسیون این کودکان از طریق نهادهای مربوط انجام خواهیم داد.