کسی که حوصله خواندن توصیفات بیش از حد را ندارد، به رمان‌های سینمایی علاقمند است و از تلفیق خشونت و شوخی تارانتینویی خوشش می‌آید، از خواندن آثار المور لئونارد لذت خواهد برد. البته در میان علاقمندان به آثار لئونارد، برای ما کوئنتین تارانتینو از مشهورترین‌هاست.

المور لئونارد

همشهری آنلاین - روناک حسینی: المور لئونارد، نویسنده امریکایی در دهه ۵۰ میلادی کار جدیش را به عنوان نویسنده با نوشتن داستان‌های وسترن آغار کرد. در همین دوران، همکاری‌اش با هالیوود هم شروع شد و امتیاز اقتباس از آثارش را به تهیه‌کنندگان سینما واگذار کرد. فیلم‌های «۳:۱۰ به یوما» ساخته‌شده در سال‌های ۱۹۵۷ و ۲۰۰۷ و «اومبره (مرد) Hombre» با بازی پل نیومن از جمله وسترن‌های اقتباس‌شده از رمان‌های اوست. لئونارد چند فیلمنامه وسترن هم نوشت؛ از جمله «جو کید» محصول ۱۹۷۲ به کارگردانی جان استرجس و بازی کلینت ایستوود.

او در دهه ۱۹۶۰ به ادبیات جنایی روی آورد و تبدیل به نویسنده‌ای مطرح در این ژانر شد. در گونه جنایی هم فیلم‌هایی بر اساس رمان‌های او ساخته شده است. «کوتوله را بیاورید» یکی از رمان‌هایش در ژانر ادبیات جرم یا جنایی است که اقتباس سینمایی آن در سال ۱۹۸۵ با بازی جان تراولتا، ظاهرا اقتباسی مقبولِ نویسنده بود. این رمان را اخیرا محمدرضا شکاری به فارسی ترجمه و نشر چشمه منتشر کرده است. همشهری آنلاین گفتگویی با مترجم این رمان درباره المور لئونارد و «کوتوله را بیاورید» انجام داده است.

  • لئونارد بارها در مصاحبه‌هایش گفته بود که علاقه زیادی به همینگوی دارد ولی جای شوخی و طنز در نوشته‌های او خالی است. شوخی عنصری است که لئونارد در نوشتن ظاهرا زیاد از آن استفاده می‌کرد. چه ویژگی‌هایی در نثر لئونارد باعث شده او را با همینگوی مقایسه کنند؟

المور لئونارد، ارنست همینگوی را مهم‌ترین نویسنده‌ای می‌دانست که روی داستان‌نویسی و نثرش تاثیر گذاشته است. حتما می‌دانید که لئونارد گاه به دستور زبان انگلیسی بی‌اعتنایی می‌کرد تا متنی شسته‌رفته‌تر و موجز داشته باشد. ایجاز یکی از خصیصه‌های نثر همینگوی هم هست. ولی خب همان‌طور که اشاره کردید لئونارد، همینگوی را نویسنده‌ای بدون حس شوخ‌طبعی می‌دانست. از همین جا می‌شود به طنز شخصی لئونارد هم پی برد.‌ همین طنز به داستان‌هایش هم منتقل شده است.

  • استفن کینگ لئونارد را هم‌ردیف ریموند چندلر و دشیل همت، دو جنایی‌نویس مشهور آمریکایی می‌گذارد، هر چند لئونارد کارش را با نوشتن وسترن شروع کرد. این نویسنده بیشتر جنایی‌نویس است یا نویسنده وسترن؟

فقط از نظر ژانر می‌شود این سه نویسنده را با هم مقایسه کرد. این را هم از یاد نبریم که از این نظر لئونارد به نوعی یک نسل بعد از چندلر و همت به حساب می‌آید. داستان‌های چندلر و همت آمیخته به ملودرام است و بدبینی خاصی هم در آن‌ها موج می‌زند، در حالی که لئونارد واقع‌گرایانه‌تر می‌نوشت و سعی می‌کرد با دیالوگ‌های قوی به این منظور نزدیکتر شود. درباره سوال شما باید بگویم از آنجا که لئونارد در اواخر سال ۶۰ میلادی از وسترن به جنایی رو کرد، باید بگوییم خودش هم علاقه‌اش به این ژانر بیشتر بود و با این که وسترن‌های خوب و معروفی هم دارد، امروز بیشتر به عنوان نویسنده‌ای جنایی از او یاد می‌شود.

  • فضای «کوتوله را بیاورید» ما را یاد حال و هوای فیلم‌های تارانتینو و برادران کوئن می‌اندازد. تلفیق خشونت و شوخی و به سخره گرفتن باندهای تبهکاری. باقی آثار او هم همین‌طور است؟

بله. این فیلمسازان از او متاثر بوده‌اند. «کوتوله را بیاورید» هجو هالیوود هم هست. به هر حال شوخ‌طبعی جزئی از نوشته‌های لئونارد است. در یک کتاب بیشتر و در کتابی کمتر اما همیشه به اندازه. این را هم بگویم که انگار واژه «کول» (cool) در زبان انگلیسی ساخته شده برای شخصیت‌هایی که لئونارد آفریده است. مهم‌ترینشان هم چیلی پالمرِ رمان «کوتوله را بیاورید». از تارانتینو اسم بردید، شاید جالب باشد بدانید کوئنتین تارانتینو در نوجوانی چنان شیفته لئونارد بوده که یک بار در فروشگاهی یکی از کتاب‌های او را دزدید تا بتواند بخواندش.

  • قهرمان داستان «کوتوله را بیاورید» عضو یک باند تبهکاری است که وارد هالیوود می‌شود. تلفیقی از زندگی در دیترویت و فضای خلافکاری و همکاری نویسنده با صنعت سینما. ظاهرا همین هم باعث جذابیت این رمان شده. این‌طور نیست؟

جز داستان به نظر من شیوه نوشتن المور لئونارد و روایتش بسیار جذاب است. از همان جمله اول با شخصیت‌ و مکان آشنا می‌شویم و در دل قصه فرومی‌رویم. خودِ داستان هم با حضور گنگسترها و ستاره‌های سینما بسیار جذابیت دارد و بسیار هم پیچیده است. آشنایی لئونارد با فضای هالیوود هم بسیار به او کمک کرده بهتر بتواند رمانش را بنویسد.

  • ترجمه لئونارد به فارسی چه دشواری‌هایی داشت؟

ترجمه هر کتابی به هر حال مشکلات خاص خودش را دارد اما مهم‌ترین نکته در ترجمه رمان «کوتوله را بیاورید» ساختن لحن و فضای کلی و درآوردن طنزهای ظریف و برگرداندن اصطلاحات عامیانه به زبان فارسی بود. خوشبختانه گروه ویرایش نشر چشمه هم بسیار کمک کردند و تجربه بسیار خوبی بود. همین‌جا تشکر می‌کنم ازشان.

  • آیا این رمان با مشکل سانسور هم مواجه شد؟

خوشبختانه این کتاب نکته سانسوری آن‌چنانی که به کلیت اثر لطمه بزند، ندارد. متاسفانه سانسور یکی از موانعی است که کار را برای مترجم سخت می‌کند، مهم‌ترین پیامد منفی‌اش هم بی‌اعتماد شدن مخاطبان است. از تجربه شخصی‌ام بگویم. کتاب «سرشارِ زندگی» جان فانته را که ترجمه کردم حتی یک کلمه سانسور ندارد اما فضا چنان تیره شده در ذهن مخاطب که برایش عجیب است کتابی بدون سانسور منتشر بشود. امیدوارم شرایط بهبود پیدا کند و مترجم بدون واهمه و نگرانی بتواند کتابی را برای ترجمه انتخاب کند.

  • چرا از بین آثار لئونارد این رمان را انتخاب کردید؟

«کوتوله را بیاورید» شاهکار المور لئونارد است. هر چند لئونارد کتاب خوب زیاد دارد اما این کتاب، چیز دیگری‌ است. شخصیت چیلی پالمر شاید بهترین شخصیتی باشد که لئونارد خلق کرده. این نکته که مسئله سانسوری زیاد نداشت هم در انتخابش بی‌تاثیر نبود، چرا که اکثر کتاب‌های لئونارد مشکلاتی برای چاپ در کشور ما دارند.

کد خبر 540852

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha