سه‌شنبه ۱۸ تیر ۱۳۸۷ - ۰۴:۵۵
۰ نفر

مهبد آستانی: «سرخ همچون آسمان» به جز پروانه زرین بهترین فیلم بلند بخش مسابقه بین‌الملل جشنواره کودک و نوجوان همدان، جایزه بهترین فیلم‌نامه و هم‌چنین جایزه داوران سیفژ را هم از آن خود کرد.

این فیلم ایتالیایی را «کریستیانو بورتونه» کارگردانی کرده است و قصه آن براساس یک ماجرای واقعی است. «میرکو مناچی» شخصیت اصلی قصه فیلم- که یکی از برجسته‌ترین صداگذاران سینمای ایتالیا است- در سن ده سالگی بینایی‌اش را در یک تصادف رانندگی از دست می‌دهد. در آن زمان طبق قانون، پدر و مادر میرکو باید او را به مدرسه مخصوص نابینایان می‌فرستادند. اما میرکو به هیچ‌وجه حاضر نیست خودش را معلول بداند و این که در آینده، هر کاری را نمی‌تواند اختیار کند.بورتونه در گفت و گویی اینترنتی درباره فیلمش حرف می زند.

  •    پیدا کردن سرمایه برای ساخت فیلم مشکل بود؟

   بله. این‌طور به نظر می‌رسد که در بین کشورهای اروپایی پیدا کردن سرمایه برای تولید فیلم در ایتالیا، کار خیلی سختی است. من و همکارانم برای ساخته شدن این فیلم تلاش خیلی زیادی کردیم. پس از تولید، حتی پخش فیلم هم با مشکلاتی روبه‌رو بود. سرخ همچون آسمان، یک کار مستقل است و این‌جور فیلم‌ها با شرایط دشواری روبه‌رو هستند. موفقیت فیلم در مراسم‌ اهدای جوایز داخلی، کمک زیادی به پخش وسیع‌تر آن کرد و فیلم توسط تعداد بیشتری از تماشاگران دیده شد. احساس می‌کنم با ساخت این‌جور فیلم‌ها باید اوضاع را تغییر دهیم و شرایطی را فراهم کنیم تا چنین فیلم‌هایی  بتوانند با مخاطب بیشتری ارتباط برقرار کنند. ساخت این نوع فیلم ها مثل یک کوهنوردی سخت و دشوار است، ولی من هم تسلیم نمی‌شوم.

  •    چرا دوران نوجوانی میرکو مناچی را به عنوان اصل قصه فیلم‌تان در نظر گرفتید؟

   مهم‌ترین دلیل این بود که او در همان دوران بینایی‌اش را از دست داد. این اتفاق بزرگ ترین حادثه زندگی میرکو بود که باعث شد تا کل زندگی‌اش تغییر کند. پس طبیعی بود که این بخش از زندگی‌اش ، که سرشار از چالش است، دستمایه فیلم قرار گیرد. او حاضر نمی‌شود عنوان معلول را  روی او بگذارند و تلاش وسیع و سختی را شروع می‌کند تا ثابت کند مثل آدم‌های عادی است. میرکو می‌خواهد مثل بقیه مردم معمولی با او رفتار شود و همین نکته است که قصه زندگی او را از دیگران جدا می‌کند. خودش هم می‌داند که این کار بسیار سختی است، ولی تصمیمش را می‌گیرد و به جلو حرکت می‌کند.

  •    فیلم با آن که تلخ است، ولی سرشار از امید به آینده و زندگی است.

   دقیقاً. قصه فیلم از شخصیت اصلی‌اش الهام و نیرو می‌گیرد. میرکو با آن که با یک فاجعه روبه‌رو شده، ولی می‌خواهد به زندگی ادامه دهد و آینده را روشن می‌بیند؛ او دشمن ناامیدی و یأس است و نمی‌خواهد در تاریکی زندگی کند. این روحیه برکل قصه فیلم حاکم می‌شود و فضای آن را پر از امید به زندگی و آینده می‌کند.

  •    قصه فیلم به تماشاچی نوجوان خود هم پیام امید و استقامت می‌دهد.

   اما نه به شکل مستقیم و شعاری. ما قصه زندگی نوجوانی را تعریف می‌کنیم که با وجود سن کم باید مشکل بسیار بزرگی را تحمل کند. او در برابر تمام سختی‌ها ایستادگی می‌کند و هیچ‌وقت امیدش را از دست نمی‌دهد. در طول فیلم او هیچ وقت شعار استقامت نمی‌دهد. حتی بعضی جاها خسته می‌شود و به فکر عقب‌نشینی هم می‌افتد. اما در پایان موانع را پشت سر می‌گذارد. بیننده نوجوان با دیدن فیلم متوجه می‌شود در دنیای امروز کسانی هستند که با مشکلات و سختی‌ها مبارزه می‌کنند تا بتوانند یک زندگی طبیعی و سالم داشته باشند.

کد خبر 56582

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز