تا آنجا که بر اثر اجرای همین طرحها برخی گونههای نادر گیاهی و جانوری کشورمان در معرض انقراض قرار گرفته است ؛ این معضلی است که بسیاری از کشورهای در حال توسعه با آن دست به گریباناند.
خطر انقراض گونههای گیاهی و جانوری اینک به یکی از مباحث اصلی کارشناسان محیط زیست تبدیل شده است تا آن جا که چندی پیش شهر بن آلمان میزبان کنفرانسی جهانی با همین موضوع بود. در این کنفرانس که با حضور 5000 شرکتکننده از سراسر جهان برگزار شد علل اهمیت حفاظت از گونههای جانوری و گیاهی از زوایای مختلف بررسی شد. آنچه درپی میآید گزارشی است از این کنفرانس با نگاهی به جایگاه حفظ گونههای گیاهی و جانوری در کشورمان.
در سال 1870 آخرین «کواگا» (گور خر قهوهای نیمه راه راه از نژاد استپ) در نتیجه شکارهای بیرویه ساکنان اروپایی جنوب آفریقا برای همیشه از سطح کره زمین محو شد. در سال 1883 نیز واپسین گونههای جانوری وحشی در آمستردام هلند منقرض شد. پارک ملی کویر کشورمان که روزگاری بزرگترین زیستگاه گورخر ایرانی محسوب میشد هماکنون خالی از اینگونه شده است.
هم چنان که در منطقه بیستون کرمانشاه که تا چند سال پیش زیستگاه بیش از 10 هزار کل و بز بود اکنون دیگر کسی نشانی از آن گلههای پرشمار نمیبیند. یوز پلنگ ایرانی اینگونه منحصر به فرد حیات وحش هم مدتهاست در لبه انقراض قرار گرفته است.
اما این بلا تنها گریبانگیر حیات وحش کشور ما نیست؛ برای نمونه کرگدن نادر سوماترایی هم در جنگلهای وحشی جنوب شرق آسیا در معرض خطر انقراض قرار دارد.
اینها نمونههایی از روند تأسف برانگیز نابودی گونهها در جهان است.
اهمیت گونههای گیاهی و جانوری
علت اهمیت گونههای جانوری و گیاهی چیست؟ آفریقای جنوبی هم اکنون یکی از ثروتمندترین کشورهای جنوب صحرای آفریقاست ضمن آنکه صنعت گردشگری این منطقه بدون وجود کواگا همچنان بر قوت و رونق پیشین خود باقی است.
تحقیقات نشان میدهد بسیاری از جانوران از نظر دارویی و غذایی هیچ اهمیتی ندارند. کرگدن سوماترایی از جمله همین جانوران است ضمن آنکه انقراض این جانور حتی زیستبوم جنگلهای مرطوب را هم مختل نمیکند. با این اوصاف چرا باید گونههایی از این دست حفاظت شوند؟
به گفته کارشناسان آلمانی در گنجینه دانش بشری شاید هیچگونه دلیل عقلانی برای اهمیت حفاظت از گونههای جانوری وجود نداشته باشد؛ با این همه، حمایت از گونهها در حقیقت نجات بخشی از جهان است که نابودی آن امری جبرانناپذیر محسوب میشود بهویژه که این موضوع با دیگر موضوعات محیط زیست متفاوت است. برای مثال، آلودگی هوا را میتوان برطرف کرد؛ رودخانهها را میتوان لایروبی کرد حتی میتوان از نو در جنگل درخت کاشت اما برای برگرداندن یک گونه از دست رفته هیچ راهی وجود ندارد.
امروزه در سراسر جهان انسانهایی هستند که برای کرگدنها به اندازه آثار نقاشی هنرمندان بزرگ اهمیت قائلاند. احساس این افراد که اریش فروم از آن با عنوان «بیوفیلی» یعنی عشق به موجودات زنده یاد میکند از سوی برخی افراد، تکریم خلقت و از سوی برخی دیگر نوعی احترام در مقابل پیچیدگیهای زندگی تلقی میشود. چنین احساسی عمدتا در جوامع ثروتمند که دوره محرومیتهای مادی را پشت سر گذاشتهاند بروز پیدا میکند. به گفته کارشناسان پس از هزاران سال ترس از طبیعت و صدها سال بهرهبرداری بیرویه از طبیعت هم اکنون بشر در آستانه ورود به تمدن بیوفیلی قرار دارد.
این تمدن نه تنها به جانوران وحشی جنگلها و آبشارها به دیده منابع نمینگرد که آن را یکی از اجزای سازنده سلامتی انسان و گنجینه بیبدیل دانش بشری میداند. از اواسط قرن بیستم روند تهدید گونهها در جهان شکل دیگری بهخود گرفته است. بر این اساس در حالیکه در قرون گذشته مسئله شکار مهمترین عامل نابودی گونهها به شمار میرفت امروزه علت اصلی کاهش بسیاری از گونهها تخریب محیط زندگی آنها است که غالبا با هدف ایجاد زمین برای کشاورزی انجام میگیرد.
احداث جاده در جنگل ابر شاهرود، عبور خطوط لوله گاز در پارک ملی خجیر در تهران، تخریب و تبدیل عرصههای جنگلی به اراضی کشاورزی، قطع گونههای کمیاب جنگلی در مناطق مختلف و تخریب زیستگاههای گونههای حیات وحش و اشغال آن از سوی دامداران در سراسر کشور نمونههایی از این دست است.
تخریب جنگل برای نجات اقلیم؟!
به گفته کارشناسان در حال حاضر هیچگونه آماری از تعداد گونههای موجود در روی زمین وجود ندارد. از این رو، نمیتوان تعداد گونههای درحال انقراض را مشخص کرد. در سالهای اخیر همواره از دگرگونی اقلیمی بهعنوان مهمترین عامل کاهش تنوع زیست محیطی یاد شده است. تا آنجا که در سال 2007 انجمن اقلیم جهانی طی گزارشی اعلام کرد یک پنجم گونههای گیاهی و جانوری در نتیجه دگرگونی اقلیمی در معرض نابودی قرار دارند. این پیشبینی با مخالفت بسیاری از دانشمندان و کارشناسان محیط زیست از جمله «رایشهوف» مواجه شد. وی با تاکید بر اینکه بزرگترین تهدید حیات گونهها نابودی روز افزون جنگلهای قارهای است، اعلام کرد اقلیم گرمتر هرگز به نابودی گونهها منجر نمیشود. ضمن آنکه نتایج ارائه شده از سوی طرحهای زیست محیطی اخیر در جهان حاکی از آن است که در طول تاریخ، دوره گرما همواره زمان غنای گونهها بوده بهطوری که در عصر یخبندان تنوع گیاهی و جانوری با کاهش چشم گیری روبهرو بوده است.
با این حال گرم شدن کره زمین از یک منظر نیز تهدیدی جدی برای حیات بسیاری از گونهها محسوب میشود و آن روند رو به رشد استخراج بنزین طبیعی با هدف حمایت از اقلیم است. تحقیقات اخیر نشان میدهد میزان گاز کربنیک آزاد شده از سوخت حاصل از کلزا (نوعی شلغم روغنی)، نیشکر و نیز نوعی نخل روغنی بسیار کمتر بوده و سازگار با اقلیم شناخته شده است. بر این اساس هم اکنون بخش قابل توجهی از جنگلهای مرطوب مالزی و اندونزی بهمنظور تامین تقاضای اروپا به سوخت طبیعی، تخریب شده و به جای آن درختان نخل روغنی کاشته میشود؛ این امر نابودی زیستگاه صدها گونه نادرجانوری و گیاهی را در پی دارد.
تخریب جنگل برای تامین بنزین طبیعی
کشورهای مالزی و اندونزی گسترش سالانه 12 درصدی کشتزارهای نخل را در صدر برنامههای خود قرار دادهاند. به این ترتیب تا سال 2020مالزی بیش از 5 میلیون هکتار و اندونزی 5/16 میلیون هکتار از اراضی جنگلی خود را تخریب و به کشتزار نخل روغنی تبدیل خواهد کرد.
گونهها، فروشگاه رایگان طبیعت
طبق نتایج ارائه شده از سوی انجمن حمایت از طبیعت، درحال حاضر 16306 گونه در سراسر جهان در معرض تهدید قرار دارد. این در حالی است که تاثیرات 6/6 میلیارد انسان کره زمین بر طبیعت همواره در حاشیه قرار میگیرد. از قرن شانزدهم تا کنون حدود 785 گونه به خاطر تاثیرات مخرب انسانی بر طبیعت از بین رفتهاند. در طول این سالها تنوع گونهها همواره بهعنوان نوعی فروشگاه در خدمت بشر بوده است بهطوریکه هر کس میتوانست بهطور رایگان از روغن، چربی، پوست، کود، گوشت و مواد خام موجود در این فروشگاه از خود پذیرایی کند. این مسئله تنها منحصر به خشکی نمیشد. ناوگانهای غول پیکر همواره در جستوجوی والها، سیلها و مرغان دریایی؛ هزاران گونه نادر از این جانوران را نابود کردهاند.
بسیاری از اقتصاد دانان بهرهبرداری بیرویه از دریاها را که امروزه نیز در بسیاری از اقیانوسها همچنان ادامه دارد ناشی از نبود حق مالکیت میدانند. آنها معتقدند در گذشته در بسیاری از روستاها چراگاههای مشترکی وجود داشته است که همه کشاورزان میتوانستند دامهای خود را در آنجا بچرانند اما از آنجایی که هر کشاورز برای به دست آوردن سهم بیشتر، دام بیشتری را در این چراگاهها رها میکرد این امر منجر به کاهش میزان علوفه دامها میشد. همچنان که در دریاهای آزاد نیز آنچه را که کشتیهای نروژی شکار نمیکنند نصیب کشتیهای ژاپنی و بر عکس میشود.
در سالهای اخیر اقدامات بسیاری از سوی کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی برای حفاظت از طبیعت به ویژه گونههای جانوری صورت گرفته است. ایجاد مناطق حفاظت شده، جنگل داری پایدار و تصویب قوانین حمایتی از گیاهان و جانوران از جمله این اقدامات است. همچنان که در ایران نیز طرحهایی چون تعدیل دام در مرتع برای حفاظت از مراتع به اجرا درآمده است.
اقتصاد گردشگری؛ ناجی طبیعت
کارشناسان شرکتکننده در کنفرانس بن بر این باورند که امروزه حفاظت از گونهها تنها در جایی با موفقیت همراه خواهد بود که سود حفاظت از طبیعت بیشتر از تخریب آن باشد. در این زمینه اقتصاد گردشگری یکی از مهمترین ابزارها محسوب میشود. در مناطقی از جهان که گردشگران برای بازدید از مناظر طبیعی و نیز گونههای جانوری آن ملزم به پرداخت هزینههای بالایی هستند موضوع حفاظت کارکرد جدی تری پیدا کرده است؛ بهطوریکه تعداد مناطق حفاظت شده جهان از سال 1962 تا کنون 10 برابر شده است که این میزان تقریبا 12 درصد مساحت کره زمین را دربرمیگیرد.
منبع:www.welt.de