آفرینشی که ما ایرانیها باید بهخود ببالیم و از خالق یکتا قدردان باشیم که این بوم و بر اجدادی را منزلگاه چنین بومسازگان بیمانندی کرده است.
با این وجود و شوربختانه باید اعتراف کرد آنچه هماکنون در پارک ملی گلستان به بهانه توسعه در حال رخ دادن است، فرسنگها با آنچه باید رخ میداد، فاصله دارد؛ رخدادی که میتواند پیامدهای نامیمون و جبرانناپذیری در زیستمحیط وطن رقم زند. آنچه در پی میآید نوشتاری در همین زمینه است.
با توجه به عزم جهانی برای حفظ محیط زیست، پس از نشست ریو، کشورهای جهان از جمله کشورمان متعهد شدند که 10 درصد از سرزمین بهعنوان مناطق حفاظت شده تحت مدیریت قرار گیرد. کنفرانس سران UNCED و دستور کار 21 (AGENDA21) گزینههایی مانند الگوی توسعه پایدار، پذیرش مسئولیت در برابر حفظ محیطزیست، کوشش برای دستیابی به عدالت اجتماعی و بهویژه توجه هرچه بیشتر به جوامع محلی و دانش سنتی که با کمک آنها میتوان الگوی توسعه پایدار را در مناطق پیاده کرد، در دستور کار قرار داد.
حرکت به سمت الگوی توسعه پایدار، کنوانسیونهای تنوعزیستی، کنوانسیونهای منعقد شده در زمینه مقابله با تغییرات اقلیمی، مقابله با بیابانزایی، مقابله با تخریب جنگلها و مراتع و در نهایت کوشش در جهت عقد پیمانهای بین دولتی و بینالمللی نشان دهنده مسیرهایی هستند که باید پیموده شوند. از آن زمان تاکنون با وجود همه تلاشهایی که صورت گرفته فقط 18/7 درصد از سرزمین مورد حفاظت قرار گرفته که طبق طبقهبندیهای ملی در چهار طبقه، پارکهای ملی، آثار طبیعی ملی، پناهگاههای حیات وحش و مناطق حفاظتشده اداره و مدیریت میشوند. از بین این مناطق پارکهای ملی در کشور درصد ناچیزی را بهخود اختصاص داده است.
ماهیت پارکها
پارکها از نظر شکلگیری و ماهیت عملکرد به دو گروه عمده تقسیم میشوند: گروه اول پارکهایی هستند که در ارتباط با اوقات فراغت شکل میگیرند. فلسفه وجودی و هدف اصلی در این پارکها فراهم آوردن امکانات تفریحی و تفرجی برای شهروندان است. پارکها و بوستانهای محلی، منطقهای و شهری که در اینگونه پارکها گردشگری بهعنوان یک اصل مطرح است از جمله این پارکها محسوب میشوند.
گروه دوم به مناطق طبیعی اطلاق میشود که با هدف حفظ اکوسیستم و تنوع زیستی سرزمین تحت مدیریت قرار میگیرند. در این مناطق، حفاظت اولویت اول بوده و در کنار آن تحقیق، پژوهش، آموزش و گردشگری طبیعی در حد ظرفیت اکولوژیک مجاز شمرده شده است که پس از زونبندی در ناحیه مجاز، زون تفرج گسترده و یا متمرکز برابر ضوابط مشخصی صورت میگیرد.
این پارکها از نظر تعاریف جهانی به مناطقی اطلاق میشود که با توجه به موارد زیر اداره و مدیریت میشوند:
- اکوسیستم منحصر بهفرد در حال تخریب بوده که نیاز به احیا و بازسازی دارد؛
- حفظ یکپارچگی اکوسیستم؛
- حفظ ارزشهای اکولوژیک و چشماندازها؛
- حفاظت و حمایت از حیات وحش و تنوع زیستی؛
- حفظ از هرگونه بهرهبرداری غیراصولی؛
- بهرهوری علمی، آموزشی و گردشگری طبیعی.
پارک ملی گلستان در یک نگاه
پارک ملی گلستان از سال 1336 با نام منطقه حفاظتشده آلمه و ایشکی تحت حمایت کانون شکار قرار گرفت و در سال 1346 بهعنوان نخستین پارک ملی ایران و در سال 1355 نیز بهعنوان ذخیرهگاه زیستکره انتخاب و به طرح برنامه انسان و کره مسکون(MAB) معرفی شد.
این پارک با مساحتی برابر 78402 هکتار در استانهای خراسان شمالی، گلستان و سمنان در منتهیالیه شرق جنگلهای ناحیه خزری با دامنه ارتفاعی 2411-450 متر از سطح دریا و بارندگی متغیر سالانه 700-150 میلیمتر و اقلیم متغیر و متنوع از ویژگیهای تنوع زیستی برخوردار بوده بهطوریکه بیش از 1400 گونه گیاهی در آن شناسایی شده است. این پارک با توجه به ویژگیهای اقلیمی رویشگاه فلور خزری است که از نکات بارز آن وجود جنگلهای پهن برگ همراه با تعدادی از عناصر گرمادوست این ناحیه است.
بخش عمدهای از سطح پارک را عناصر ایرانی-تورانی تشکیل داده و از طرفی نیز 114 گونه بومی خراسان -کپه داغ- از ارزشهای ویژه پارک محسوب میشود؛ به بیانی دیگر ترکیبی است از جوامع با ارزش ارس، جنگلهای انبوه ناحیه خزری، استپهای کوهستانی و جوامع هالوفیت که از غنا و تنوع بالایی برخوردارند. رویشگاه گونههای نادر، گونههای در مرز جغرافیایی، جنگل کهن، حیات وحش و گونههای در معرض خطر و آسیبپذیر، این منطقه را به یک پارک ملی جهانی تمام عیار تبدیل کرده است.
ذخیرهگاه زیستکره گلستان بهعنوان آخرین حد پراکنش جنگلهای هیرکانی افزون بر دارا بودن شرایط منحصر بهفرد طبیعی دارای ویژگیهای تاریخی و باستانی بوده و به سبب دارا بودن ویژگیهایی چون حیات وحش متنوع، چشماندازها، جوامع متنوع گیاهی، سیمای طبیعی، تنوع اکوسیستمها، کانونهای زیستی و سرچشمهها و درهها و آبشارها، در شبکه ذخیرهگاههای زیستکره از جایگاه ویژهای برخوردار است.
معیارهای جهانی برای مدیریت ذخیرهگاههای زیستکره
برای مدیریت ذخیرهگاههای زیستکره در دنیا ده اقدام ملی برای هر کشور توصیه شده که عبارتند از:
1 - تقویت مشارکت ذخیرهگاههای زیستکره در عینیت بخشیدن به تفاهمنامههای بینالمللی در زمینه پیشبرد اهداف حفاظت و توسعه پایدار.
2 - توسعه ذخیرهگاههای زیستکره در محیطهای متفاوت از نظر اکولوژی، بیولوژی، اقتصادی و اجتماعی از مناطق کم و بیش دستنخورده گرفته تا محیطهای شهری و روستایی.
3 - تقویت و گسترش ذخیرهگاههای زیستکره منطقهای و فرامنطقهای و افزایش تنوع موضوعی محتوای ذخیرهگاهها بهعنوان بخشی از شبکه جهانی ذخیرهگاههای زیستکره.
4 - تقویت تحقیقات علمی، پایش محیطزیست و آموزش جوامع محلی.
5 - ارائه شیوه مدیریتی که تمامی زونها در راستای نیل به توسعه پایدار نقش داشته باشند.
6 - گسترش ناحیه انتقالی، گذار یا توسعه پایدار در مناطق مناسب به سمت بهرهبرداری از منابع اکولوژیک و استفاده از ذخیرهگاههای زیستکره بهمنظور نمایش روشهای توسعه پایدار در مقیاس منطقهای. به همین دلیل در آینده باید نسبت به ناحیه مذکور توجه بیشتری شود.
7 - انجام تحقیقات گسترده و عمیق در زمینه حضور انسان و ابعاد فعالیتهای آن در ذخیرهگاه زیستکره. دراینباره ضروری است روابط موجود میان تنوع فرهنگی و تنوع بیولوژیک ردیابی و تبیین شود، دانش سنتی و ذخایر ژنتیک باید حفظ شوند و سهم آنها در توسعه پایدار شناخته شده و افزایش یابد.
8 - پیشبرد اهداف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با شرکت جوامع محلی.
9 - گسترش همکاری تمامی ذینفعان در مقیاس محلی و منطقهای در قالب شبکههای زیستکره.
10 - سرمایهگذاری برای آینده، به کمک ذخیرهگاههای زیستکره و برنامههای مرتبط و بلندمدت باید ادراک ما نسبت به رابطه انسان و طبیعت به ایجاد آگاهی در سطح جامعه، نشر اطلاعات و نیز آموزش عملی و نظری منتهی شده و در نهایت دورنمایی را نمایان کند که نسلهای آینده را نیز شامل شود.
سخن آخر
اداره ذخیرهگاهها نیاز به تحقیق و پژوهش در زمینه شیوه جامع مدیریتی دارد که دستیابی به اهداف حفاظت (حفظ تنوع و یکپارچگی اکوسیستمهای طبیعی، نگهداری جمعیت گونههای گیاهی و جانوری، احیا و ترمیم شرایط زیست محیطی) را تضمین کرده به نحویکه نظام بهرهبرداری هیچگونه تعارضی با اهداف حفاظتی ذخیرهگاه نداشته باشد.
با توجه به آنچه گفته شد حال پرسش اصلی این است که در راستای مدیریت این پارک ملی و ذخیرهگاه زیستکره چه اقدامی صورت گرفته است؛ چرا که امروز بهرهبرداری بیرویه از منابع اراضی پیرامونی و نبود مدیریت هسته مرکزی از یک سو و آغاز فعالیتهای تخریبی جاده درونی پارک از سوی دیگر، زیستگاههای گیاهی و جانوری را تهدید میکند تا آنجا که خطر جزیرهای شدن، حیات وحش موجود در این زیستبوم را با خطر نابودی روبهرو ساخته است.
* استادیار مؤسسه تحقیقات جنگلها