قرارداد ساخت نیروگاه هستهای بوشهر در سالهای قبل از انقلاب تنظیم و مقرر شده بود که این نیروگاه در سال 1982 به بهرهبرداری برسد. در دوران جنگ تحمیلی، طرح ساخت و اتمام نیروگاه بوشهر در وضعیت تعلیق قرار گرفت.
در سالهای بعد از پایان جنگ، زمینه برای فعالسازی طرح ساخت نیروگاه بوشهر در دستور کار قرار گرفت. در چنین شرایطی، شرکت زیمنس، قرارداد خود را با ایران ملغی کرد.
مسئولان اجرایی این شرکت، بهدلیل توصیههای انجام شده از سوی آمریکا و دولت آلمان، تمایل نداشتن خود را به انجام و تکمیل طرح نیروگاه هستهای اعلام کردند.
در چنین شرایط و فضایی، قرارداد تکمیل نیروگاه هستهای بوشهر با کشور روسیه منعقد شد. روسها اجرای این قرارداد را بهدلیل مشارکت ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی و همچنین فعالیت در کمیته خلعسلاح ژنو و کنفرانسهای بازنگری NPT منعقد کردند.
به این ترتیب، تکمیل طرح نیروگاه صرفا بهعنوان اقدامی در چارچوب پادمان هستهای تلقی میشود. اگرچه، ایران تمامی سؤالات فنی آژانس را پاسخگو بوده است و روند شفافسازی را در ارتباط با نهادهای کنترلکننده بینالمللی انجام داده، اما کشور روسیه از «سیاست تأخیر محاسبهشده» در روند تکمیل طرح هستهای ایران بهرهگرفته است.
براساس قرارداد اولیه ایران و روسیه، مقرر شده بود که ساخت و تکمیل نیروگاه بوشهر تا سال 2002 انجام پذیرد. از این مقطع زمانی به بعد، مدیران اجرایی شرکتی که وابسته به وزارت خدمات هستهای روسیه هستند، از سیاست تأخیر در روند اجرای تعهدات خود استفاده کردند.
در هر مقطع زمانی آنان از بهانه خاصی برای نادیده گرفتن وظایف اجرایی خود بهره گرفتند و تکمیل نیروگاه بوشهر را بهتأخیر انداختند.
در این روند، هزینههای پرداختشده ایران به روسیه 8 برابر قراردادی بوده است که با شرکت زیمنس آلمان منعقد کردهاند، اما بهرغم پرداخت تمامی هزینهها، هیچگونه نتیجه مثبت و مؤثری برای ایران ایجاد نشده است.
تأخیر روسیه بهدلیل «بازی با برگ ایران» انجام گرفته است. روسها درقبال دریافت امتیازات بینالمللی نیازهای هستهای ایران را نادیده انگاشته و به تعهدات اجرایی خود عمل نکردهاند.
این امر درحالی انجام گرفته است که دفتر همکاریهای فنی و راهبردی ایران – روسیه فعالیتهای خود را ادامه میدهد. این دفتر تاکنون نتوانسته فشارهای مؤثری بر وزارت خدمات هستهای روسیه وارد کند.
بنابراین روسیه - که هر سال وعده میدهد - نیروگاه را در سال آینده تکمیل کند - در مذاکراتی که توسط رئیس شرکت «اتم استروی اکسپورت» با مقامات اجرایی ایران انجام گرفته، اجراییسازی نیروگاه هستهای بوشهر را به سال 2009 موکول کرده است.
تأخیر در امور را میتوان بهعنوان فرایندی دانست که تعهدات متنوعتری را علیه ایران ایجاد میکند. طبعا روسیه نیز از سیاست تأخیر به مطلوبیت نهایی دست خواهد یافت.
هماکنون افکار عمومی ایران بهگونهای شکل گرفته است که روسیه را بهعنوان کشور غیرمؤثر در حمایت از ایران میداند.
روشنفکران ایرانی همانند نخبگان اجرایی و افکار عمومی کشور نیز رویکرد خوشبینانهای نسبت به سیاستهای تأخیری روسیه ندارند. مدودف، رئیسجمهوری روسیه در ملاقات با رئیسجمهوری ایران وعده تکمیل نیروگاه را داده است.
جامعه ایرانی در انتظار اجراییسازی وعدههای مطرح شده توسط مقامات اجرایی روسیه هستند. سیاست تأخیر، تهدید امنیتی علیه ایران و روسیه را تشدید میکند.
* عضو هیأت علمی دانشگاه تهران