اسم ما هم شهروند است و حقوقمان برابر با دیگران، میخواستیم بگوییم باور کنید خوشبختی انسانها به وضعیت جسمی یا حسی آنان برنمیگردد، به روح بلندشان، اعتقادات و باورهاشان بستگی دارد. باور کنید همه افراد جدا از رنگ پوست، جنسیت، مذهب یا داشتن و نداشتن سلامتی جسمی یا حسی، انسانند و از کرامت انسانی برخوردارند، تن ایشان نیز به جان آدمیت شریف است و همه با هم برابر هستند.
بیاییم همدیگر را بفهمیم و با هم و در کنار هم زندگی کنیم. یاد روزهای اول شروع به کار را گرامی میداریم؛ زمانی که در خانههای خود یا پارکها قرار جلساتمان را میگذاشتیم و برای برپایی کارگاه یا نشستی ناگزیر به مکانهای مختلف مراجعه کرده و درخواست میکردیم به ما فضایی دهند تا در آن مکان همایش یا کارگاهی برگزار کنیم.
البته از حق نگذریم بودند بزرگ مردانی که باورمان را باور کردند، دستمان در دستانشان جای گرفت و تا توانستند یاریمان کردند. از اینان بود دکتر عبایی زمانی که سکان هدایت معاونت فرهنگی اجتماعی شهرداری منطقه 7 به دستش بود و با پیگیری و مناسب سازی مرکز توسعه مدیریت زندگی سبب شد امکان برگزاری جلسات ما در آن مرکز که پایگاه اصلیمان شده بود برقرار باشد. حال بعد از 4سال با مشارکت و حمایت بهزیستی این مشکل باور حل شد و باوریها صاحبخانه شدند تا قدمهای پربارتری در راه اعتلای فرهنگی جامعه بردارد.
از این پس وظیفه ما در قبال جامعهمان سنگینتر است، ما بزرگ شدهایم، نشان دادهایم در جامعه ما نیز میشود کار تیمی کرد، به اختلاف نظرها میدان داده و نظرات مغایر و مخالف را فرصتی برای رشد و پیشرفت کرد. هنوز در ابتدای راهیم میدانیم بینهایت منزل است. این بار رسالت باور قدم گذاردن و پیش رفتن با امید به روزی است که باورمان جهانی شود.