به تعبیر آنان شهروندان باید مطمئن شوند که این ساماندهی تابع مدیریتی دقیق و کارآمد است، در غیر این صورت طبیعی است که در ذهن مردم این تجمع به عنوان یک کانون خطر تحلیل شود. بنابراین باید ساماندهی بیخانمانها در قالب یک برنامه مدون صورت گیرد تا مردم نیز با احساس این برنامه کنترل شده، از احساس نزدیکی به کانون خطر دور شوند. کنترل و نگهبانی یکی از اصول اساسی استقرار این مراکز است که براساس آن باید روزانه دو گشت پلیس مسئولیت حفاظت و ایمنی اهالی از مخاطرات احتمالی را بهعهده بگیرند. حضور تنها یک یا دو نگهبان در شب و نبودن هیچ گشت و مراقبی در صبح ، اصلیترین عامل نگرانی مردم تهران از حضور چنین مراکزی در نزدیکی محل سکونت آنهاست.
وقتی ما به بیسرپناهان در شب جا و غذا میدهیم که مخاطرات زندگی شبانه آنان را کاهش دهیم، این مسئله نباید به عاملی برای ایجاد نگرانی در شهروندان دیگر تبدیل شود. فقط یک ارگان یا وزارتخانه نمیتواند برای رفع این معضل و رفع مسائل بهداشتی بیخانمانها کار انجام دهد.
بهعنوان نمونه وزارت بهداشت فقط میتواند بیخانمانان مبتلا به HIV+ را در بیمارستان بستری کند یا بیماران عفونی را درمان کند، اما بعد از این مرحله نمیتواند کاری بکند و با رهاکردن دوباره این افراد در سطح جامعه چرخه تکرار میشود.شهرداری، بهزیستی، وزارت کار و وزارت بهداشت باید در قالب یک طرح واحد سیاست مشترکی را در حمایت از بیخانمانها تشکیل دهند. با راهاندازی اردوگاههایی برای کار، میتوان بیخانمان ها را به تولید و یادگیری کار وادار کرد.
همین چند هفته پیش بود که مسئولان شهرداری تهران هم بهعنوان متولی اصلی اسکان بیخانمانان، از آنچه بیتوجهی دیگر نهادهای مسئول در ساماندهی دائمی به این افراد و جلوگیری از بروز آسیبهای بیشتر میخوانند گلایه کردند تا آنجا که نوریان، معاون اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران در این باره گفت: برخی از بیخانمانان دارای بیماریهایی مانند ایدز و هپاتیت هستند با وجود اینکه باید دیگر نهادهای متولی آنان را تحویل بگیرند، اما تاکنون این کار را نکردهاند و شهرداری فقط از بعد انسانی آنها را حمایت موقت کرده است.
گرمخانه یا همان «شلتر»، برای جلوگیری از به خطر افتادن بیشتر سلامت جامعه، امکاناتی همچون محلی برای خواب و استراحت، امکان مشاوره و همچنین استفاده از لوازم بهداشتی برای جلوگیری از ابتلا به بیماریهای مختلف بهویژه بیماریهای خونی را در اختیار مردان و زنان قرار میدهد. شلترهای شهرداری از ساعت 19 تا 7 صبح برای خواب و مشاوره، بی خانمانها را میپذیرند.
در ایران تا امروز 19 گرمخانه وجود دارد که 5 گرمخانه در کلانشهر تهران واقع شده که از این تعداد نیز چهار گرمخانه ویژه مردان و یک گرمخانه برای زنان بیخانمان در نظر گرفته شده است. در همین حال مسئولان شهرداری تهران از ساخت 4 مرکز گرمخانهای استاندارد در سطح تهران خبر میدهند. ظاهرا شهرداری تهران در نظر دارد که این مراکز با توجه به استانداردهای لازم و در فضایی تخصصی برای ارائه خدمات مختلف ایجاد شوند؛ سازههایی که شرایط و نقایص ساختمانهای فعلی را نداشته باشند.
این در حالی است که محمدی، مدیرکل آسیبهای اجتماعی شهرداری تهران با اشاره به آغاز فصل زمستان میگوید: در 3 سال گذشته در مجموع 7 هزار و 571 بیخانمان از خدمات گرمخانههای شهر تهران استفاده کردهاند که اوج فعالیت این گرمخانهها زمستان سرد سال گذشته بود.
این در شرایطی است که ما سال گذشته در 25 دیماه سال 86 نخستین گرمخانه ویژه زنان با گنجایش 35 نفر را راهاندازی کردیم.
با توجه به اینکه الان تعداد زنانی که وضعیتشان بحرانی بهنظر میرسد بیشتر شده و به گفته مسئولان 20 درصد بیخانمانها را تشکیل میدهند یک گرمخانه برای زنان بیسرپناه تهرانی خیلی کم است و در نقاط مختلف تهران یعنی، شمال، جنوب، شرق و مرکز، دست کم به 4 گرمخانه مجهز زنان نیاز است.
به گفته او، بیخانمانهایی که مشکلات جسمی و روانی خاصی دارند و از نقاط مختلف شهر با کمک گشتهای مددکاری جمعآوری میشوند، از افراد سالم جدا شده و به مرکز نگهداری موقت شهرداری تهران برای دریافت خدمات درمانی و بهداشتی ارجاع داده میشوند.
5/17 درصد افراد جمعآوری شده در 3 سال گذشته، بیمار روانی، سالمند و معلولان جسمی و ذهنی بودهاند که به بهزیستی تحویل داده شدهاند، همچنین از مجموع بیخانمانهای مشکوک به بیماریهای روانی و جسمی که برای نگهداری در مراکز موقت شهرداری ارجاع شدهاند، 12 درصد به کمیته امداد، 5/31 درصد به مراکز بازپروری معتادان، 5/1 درصد به وزارت کشور برای طرد از مرز و 37 درصد به خانوادهها تحویل داده شدهاند.
ظرفیت گرمخانههای تهران
یکهزار نفر است که در حال حاضر به گفته مسئولان بهزیستی و شهرداری تهران در هر شب بین 600تا 800 نفر در این مراکز اسکان داده میشوند. مدیرکل آسیبهای اجتماعی شهرداری تهران عنوان کرد: از شهروندان میخواهیم در زمستان امسال هم همچون سال پیش با دیدن بیخانمانان، محل آنها را با شماره «137» به شهرداری تهران گزارش دهند. اما در مرحله بعدی چه تدبیری برای بازگشت به زندگی این زنان اندیشیده میشود.
دکتر مصطفی اقلیما، رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران، میگوید: زنان در این مراکز هرگاه که ما با آنها صحبت میکنیم، میگویند: «حالا ما در اینجا درمان شدیم، ولی از اینجا که بیرون برویم باید کجا برویم؟» چرا که نه خانهای دارند و نه کاری که بتوانند با کمک آن امرار معاش کنند.
اقلیما میگوید:«هیچ سازمانی هم تعهد کاری برای این زنان که اعتیادشان را ترک کردهاند نمیدهد. ما بعد از این مرحله جایی را برای این زنها نداریم. نه سازمان بهزیستی برای آنها جایی دارد و نه حتی دستگاههای دولتی میتوانند برای اینها کار تولید کنند یعنی کمکی که ما میکنیم تنها مسکنی موقتی یا پاک کردن صورت مسئله است.» حال آنکه به گفته رئیس انجمن مددکاری ایران، دولت باید بعد از این مرحله برای ساماندهی وضعیت این زنان تدبیری بیندیشد تا دوباره به آن زندگی برنگردند.
وقتی پشتوانهای نباشد آنان بیتردید برمیگردند. برمیگردند به سوی همان مناسبات و همان معتادان و بزهکارانی که پیش از این با آنها بودهاند.