مجموع نظرات: ۰
شنبه ۱۶ آذر ۱۳۸۷ - ۰۵:۵۰
۰ نفر

نرگس رضایی: برای گشودن گرهی از ترافیک تهران، مسئولان اجرایی در این‌حوزه، بارها و بارها به ارائه طرح‌هایی پرداخته‌اند.

که این طرح‌ها نه‌تنها مشکل ترافیک را حل نکرده بلکه گاه در ابعادی وسیع‌تر آن را دامن زده است، به‌گونه‌ای که مشکل در یک نقطه‌ای حل و در نقطه‌ای دیگر صورت پیچیده‌تری به خود گرفته است.

یکطرفه کردن خیابان‌ها یکی از این راه‌حل‌‌های مقطعی بوده که هرازگاهی در نقطه‌ای از شهر اجرا می‌شود و پیامدهایی را به همراه دارد که اغلب آنها منفی بوده و هزینه‌های سنگینی را به شهروندان و متولیان امر تحمیل می‌کند، کما اینکه در ابتدا به‌نظر می‌رسد این طرح‌ها بتوانند مشکل ترافیک را حل کنند؛ موضوعی که علی نوذرپور، کارشناس شهری از آن به‌عنوان مسکن نام برده و معتقد است راه حلی اساسی نیست چرا که مشکل را به نقاط دیگر شهر منتقل می‌کند. آنچه در زیر می‌آید، گفت‌وگوی همشهری با این کارشناس شهری است که سال‌ها سمت اجرایی داشته است.

  •  این روزها زمزمه یکطرفه شدن برخی خیابان‌های اصلی و پرترافیک در شمال شهر به گوش می‌رسد و قرار بر این است که این طرح در آینده اجرایی شود، کمااینکه این طرح پیش از این در نقاط مختلف شهر اجرا شده و به اعتقاد خود مسئولان اجرایی در اولین بازتاب، زمان سفرهای درون‌شهری را افزایش داده و مسائل و مشکلات دیگری را هم‌ به‌وجود آورده که به مراتب ابعاد گسترده‌تری نسبت به این موضوع داشته. فکر می‌کنید چرا این اتفاق می‌افتد و چه پیامدهایی می‌تواند در زندگی شهروندان داشته باشد.

طرح یکطرفه کردن خیابان‌ها برای اینکه بار ترافیک را کاهش دهد یک راه حل موقتی و کوتاه‌مدت بوده که از برخورد غیرکارشناسانه مسئولان با موضوع ترافیک ناشی می‌شود؛ مانند طرح زوج و فرد که قرار بود برای مدت کوتاهی قابل اجرا باشد ولی هنوز ادامه دارد و این ایجاد محدودیت آن هم در شرایطی که در ازای آن امکاناتی در اختیار شهروندان گذاشته نمی‌شود؛ یعنی بی‌توجهی به حقوق شهروندان، چرا که شهروندان در اولین مرحله باید برای انجام سفرهای درون‌شهری زمان زیادی را بگذرانند، هر چند متعاقب آن حجم جابه جایی در شهر افزایش می‌یابد. اما از سوی دیگر به‌علت طولانی‌شدن زمان سفر، میزان سوخت بالا رفته و شهروندان مبالغ بیشتری را برای یک سفر درون‌شهری هزینه می‌کنند و این در حالی است که در مقابل این محدودیت‌ها و افزایش هزینه‌ها هیچ مابه‌ازایی تعریف نشده است.

  • مثلاً چه امکاناتی باید در اختیار شهروندان قرار می‌گرفت تا اثرات سوء چنین طرح‌هایی را تعدیل می‌کرد؟

وزارت کشور متولی حمل‌و‌نقل عمومی بوده به وظایفش عمل نکرد، چه از لحاظ توسعه حمل‌ونقل عمومی که همواره در سخنرانی‌های مختلف اجتماعی، سیاسی مطرح می‌شد و چه از نظر اعتباراتی که باید در بودجه شهرداری لحاظ می‌کرد. براین اساس و با توجه به این موضوع که حمل‌ونقل عمومی هزینه‌های سنگینی را به شهرداری تحمیل می‌کند مدیران شهری به‌واسطه این هزینه‌های بالا به سمت راه‌حل‌های مقطعی می‌روند که اغلب خود این راه‌حل‌ها نیز به علت همه‌جانبه‌نبودن مطالعات آن هزینه بر هستند.

فراموش نکنید که در قانون برنامه چهارم توسعه قرار بود 75 درصد جابه جایی‌های شهری توسط حمل‌ونقل عمومی صورت بگیرد ولی با وجود اینکه به پایان این برنامه می‌رسیم سهم حمل‌‌و‌نقل عمومی از جابه جایی شهری به   50 درصد هم نمی‌رسد.

  •  آیا این موضوع تکرار اشتباهات مدیران شهری را درخصوص طرح‌های ترافیک توجیه می‌کند؟

ینکه آنها بخواهند بدون انجام مطالعات چند بعدی کارشناسانه، طرح‌هایی را ارائه و اجرایی کنند که می‌دانند پیش از این نتیجه عکس داده و مشکلات را دامن زده است.
 صددرصد نه، چرا که آنها صرفاً باید طرح‌هایی را در این‌زمینه پیاده کنند که مشکل را نه‌ به‌صورت مقطعی بلکه برای همیشه حل کند و متعاقب آن کارشناسانه باشد. اما مسئله مهمی که وجود دارد نگاه مدیران شهری به موضوع ترافیک است.

برخی مدیران و برنامه‌ریزان که سعی در حل معضلات کلانشهری مثل تهران دارند مدیران محلی بوده و به مسائل کلانشهری آگاهی ندارند، بنابراین مسائل را در سطح گسترده مورد بحث و ارزیابی قرار نمی‌دهند و گاه دیده شده مدیری که طرحش در یک استان یا شهرستان موفقیت‌آمیز بوده آن طرح را در تهران که به‌مراتب مشکلات آن پیچیده‌تر است اجرایی می‌کند و انتظار هم این است که همان نتیجه را بدهد که در آن شهر یا استان کوچک داده است و ما عملاً می‌بینیم که نتیجه عکس شده، چرا که مشکلات تهران، خاص خود آن است و طرح یکطرفه‌شدن خیابان‌ها که از آن به‌عنوان یکی از طرح‌های کاهش ترافیک یاد می‌شود فقط در شهرهایی با شرایط خاص جواب می‌دهد و در تهران صرفاً مشکل ترافیک را پیچیده‌تر می‌سازد. بنابراین تا مدیری درست انتخاب نشود و مسائل در سطح کلان مورد بررسی قرار نگیرد مشکل به قوت خود باقی خواهد ماند. البته این موضوع در وزارت کشور که از متولیان حمل‌و‌نقل عمومی است به‌گونه‌ای دیگر مطرح می‌شود و در این وزارتخانه تغییر مدیریت‌ها مانع از این شده که مدیری حتی طرح خود را به مرحله اجرا برساند.

  •  علاوه بر مسائل مدیریتی که البته مهم‌ترین عامل در تصمیم‌سازی‌های کارشناسانه در مورد موضوع ترافیک بوده و باید مورد توجه قرار گیرد، فکر می‌کنید در سطوح دیگر چه مسائلی می‌تواند در ارائه چنین طرح‌هایی دخیل باشد؟

هزینه‌ها، چرا که طرح‌های بنیادی در این زمینه به هزینه‌های بالایی نیاز  دارد که گاه از عهده شهرداری خارج است و نهادهای متولی نیز کمک نمی‌کنند.

  • برخی منتقدین طرح یکطرفه شدن خیابان‌های شهر معتقدند که اجرای این طرح در پایتخت باعث می‌شود کلانشهرهای دیگر از آن تقلید کرده و یک طرح اشتباه در چندین کلانشهر تکرار شود و مشکل ابعاد گسترده‌تری پیدا کند.  این ادله را قبول می‌کنید که  ممکن است روزی در کلانشهرهای ما خیابان‌ها به تبعیت از پایتخت برای افزایش حجم جابه جایی یکطرفه شوند؟

بله این امکان وجود دارد چون تصور عامه بر این است که مدیریت در تهران بهتر بوده و طرح‌هایی که اجرایی می‌شود طرح‌های کارشناسی شده‌ای است. البته هستند مدیرانی که در کلانشهرهای دیگر کشور طرح‌های خوب را برای کنترل وکاهش ترافیک ارائه داده‌اند و این‌طور نبوده که پیرو مدیران شهری در تهران باشند اما در یک نگاه کلی باید گفت که اجرای طرح‌های این‌چنینی صرفاً تهران را دچار مشکل نمی‌کند.

  •  در طرح یک‌طرفه شدن خیابان‌ها، ترافیک به‌چه صورت درمی‌آید؟

به خیابان‌های همجوار منتقل می‌شود: یعنی مشکل در یک نقطه و مکان حل و در نقطه‌ای دیگر افزایش پیدا می‌کند و  این انتقال مشکل از جایی به جای دیگر است. شاید ما در نقطه‌ای از شهر به‌راحتی و بدون مانع ترافیک تردد کنیم اما مطمئن باشیم که در نقاط دیگر ترافیک سنگین‌تر از قبل خواهد بود. ضمن اینکه عده زیادی از مسیر مقابل محروم خواهند شد و در یک کلام یکطرفه کردن خیابان‌ها برای حل مشکل ترافیک یعنی تکرار یک آزمون و خطا.

کد خبر 70129

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز