دیگر محدود کردن و پنهان کردن اطلاعات نیست که اقتدار به بار می آورد. بلکه اقتدار در سازماندهی اطلاعات و به معرض دید و مصرف دیگران گذاشتن تبدیل به یک ارزش شده است. بسیاری از افراد و سازمان ها در دنیای کنونی به کمک تکنولوژی های نوین کوشیده اند تا به دیگران خدمت کنند. آنان صدها ساعت وقت خود را صرف می کنند که به اطلاعات هر چه بیشتری سازمان دهند و آن ها را به صورت رایگان در اختیار دیگران قرار دهند. این نوعی جنون است، جنونی خاص جامعه اطلاعاتی نوین. عملی که در بسیاری از جهات در راستای خیرعمومی و منفعت جمعی عمل میکند.
درست است که بسیاری از سایت های اطلاع رسانی نظیر خانههای شنی هستند که از شن ساحل ساخته میشود و اولین موج آب آنها را میشوید. اما، این درست بخشی از همان جنون است که همچنان ادامه مییابد.
در کشور ما تمایل به راه اندازی دروازههای اطلاعاتی دست کمی از جهان پیشرفته ندارد، اگر چه عده و عُده ما به اندازه آنان نیست. تلاشهای صورت گرفته به ویژه از چند جهت حائز اهمیت است.
نخست، درمانی برای خست و پنهان کاری اطلاعاتی در همه ماست. خستی که به این زودی ها درمان نمیشود. اما، راه اندازی پایگاهها و دروازههای اطلاعاتی میتواند حداقل این مشت فروبسته را اندکی بگشاید.
دوم، زبان فارسی که روزگاری زبان یک امپراطوری بزرگ و زبان علمی روزگار بوده است، امروزه به ایران و مردمان برخی از کشورهای مجاور تبدیل شده است. انگلیسی همه چیز را بلعیده است و حلقه محاصره را روز به روز تنگتر میکند. در چنین فضایی نوشتن در فضای وب مبارزه برای ماندن است. به هیچ وجه نباید آرزو کنیم که انگلیسی جهان گیرتر از این که هست بشود. چه اگربشود و ما در برابر این فشار وا بدهیم، دیگر چیزی از ما نمیماند. زیرا، همان گونه که ویگوتسکی می گوید «زبان همان اندیشه است و برعکس». نوشتن در فضای وب راهی برای ماندن ما است. چینیها که زبانشان به مراتب دشوارتر از ماست، باز هم با سرسختی مینویسند و به حذف زبان چینی تن نمیدهند، ما چرا بدهیم.
سوم، نوشتن یعنی ارتباط برقرار کردن با همه ایرانیانی که در اقصی نقاط جهان پراکندهاند. دایاسپوراهای ایرانی از طریق صفحات وب باز خود را در فضای ایران مییابند. میتوانند «با» و «درباره» ما به این طریق بیندیشند.
چهارم، بدون نوشتن نمی توان به قواعد نوشتن و ارتباط برقرار کردن در این جهان نوین پیبرد. و تأخیر نسلهای بعدی ما را در این خصوص با دشواری روبرو خواهد شد.
پنجم، شفافیت اطلاعاتی پیامد دیگر تولید و سازماندهی اطلاعات در فضای وب است. اطلاع رسانی به این طریق به اطلاع همگان می رساند که ما چه داریم و چه نداریم. چه انجام دادهایم و چه انجام ندادهایم.
ششم، همگانی کردن دانش است. بسیاری از کسان هستند که به دلایل مختلف دسترسی به مراکز و محققان در مرکز و یا دیگر نقاط کشور را ندارند. نوشتن راهی برای آموزش همه کسانی است که می خواهند در آنچه جمع شده است، مشارکت کنند.
هفتم، پیدایش حلقههای تخصصی است. اطلاع رسانی به این شیوه افراد به علاقه مشابه را به یکدیگر آشنا میسازد. بسرعت متوجه خواهیم شد که ما تنها نابغهای نیستیم که دارد راجع به یک موضوع فکر میکند یا مینویسد. بسادگی کسانی را می یابیم که علایقی چون ما دارند و می توانند به همکاران آینده ما تبدیل شوند.
هشتم، جلوگیری از تکرار است. در علوم انسانی منابع مالی و انسانی ما چندان نیست که دست به کارهای تکراری هم بزنیم. چه بسا محققانی که در نیمه یا پایان راه برحسب تصادف متوجه می شوند که رفقای نادیده آنان زودتر جنبیده اند و آن کار را انجام داده اند. چه بسا آثاری که توسط چند مترجم در حال ترجمه است.
نهم، شبکهای کردن دانش است. لینک ها و هایپرلینکها تنها یک مطلب را به مطلب دیگر نمیدوزند، بلکه نوعی شبکه میسازند که پیامد آن بسیار فراتر از لینکهای ساده است. و همین طور ادامه دهید...
همه آنچه گفتیم می تواند توسط سایت مرکز تحقیقات همشهری، کم یا بیش، فراهم شود. مهم نیست که چقدر. مهم آن است که این گام برداشته شده است. خنده دار است اگر بگوییم ارتباط در حوزه محققان و دانشجویان ارتباطات در ایران کمتر از هر جای دیگری است. سایت مرکز تحقیقات همشهری راهی برای ارتباط این اهالی ارتباطات با یکدیگر است.
بزودی این درخت جوان به درخت تناوری تبدیل خواهد شد که همه از فوائد آن بهره خواهند برد. طی یکسال گذشته تلاش قابل ملاحظهای صورت گرفته تا این سایت با لینکها، مطالب، یادداشتها، مقالات و مصاحبههای مفید و مرتبط پر شود.
رشد دانش ارتباطات امروزه تنها با آن چه در درون دانشگاهها انجام میشود، امکان پذیر نیست. نیاز به دیدگاه و مطالب تازه، معرفی مفاهیم و نظریه های جدید، اطلاع سریع از آن چه در حوزه ارتباطات میگذرد، و کنار هم گذاشتن تولیدات محققان و دانشجویان این رشته بیش از پیش احساس میشود.
سایت مرکز تحقیقات توانسته است در مدت کوتاه عمر خویش تا حدود زیادی به اهداف پیش گفته فراهم شود و امیدواریم که هرچه بیشتر در این راه توفیق حاصل کند. آفت کار ما ایرانیان تب کردن و عرق کردن سریع است. کارها را زود شروع میکنیم و زودتر از آن پایان می دهیم. امید است که در پربار کردن این سایت تداوم باشد و سال آینده باز هم چیزهای بیشتری برای گفتن در باره این سایت یا دروازه اطلاعاتی داشته باشیم.
* عضو هیئت علمی دانشگاه تهران