این شهرها امروزه به کابوس شهرنشینی جهان تبدیل شدهاند. آن هیولایی که همه نظریهپردازان از آن سخن میگفتند رفته رفته امروز جای خود را در جهان پیدا کرده است. با ظهور این ابر شهرها که نشانی از زندگی نوین بشر ندارند، جهان به سوی آیندهای نامعلوم در حرکت است.
پس از تحقق این نظریه زمان آن رسیدهاست که از خود بپرسیم، آیا زمین سیاره حلبیآبادهاست یا جلوهای از پدیده زرین شهرنشینی؟ زندگی شهرنشینی امروزه دستخوش تغییری اساسی شدهاست. از یک سو، مردمی که به تعبیر مارتین ژاگو در قلعه شهرها زندگی میکنند و حاشیهنشینان راهی به زندگی آنان ندارند، و از طرف دیگر کسانی که در حلبیآبادها در حاشیه شهرها زندگی میکنند و به امید تغییر زندگیشان به شهرها مهاجرت کردهاند.
امروزه شهرها نماد این دو نوع زندگی شدهاند. بهویژه شهرهای کوچکتر که در پی این مهاجرتها اشتیاق حیرتآوری برای رشد از خود نشان میدهند و عمده رشد شهرهای جهان نیز در آینده برای آنان رقم خواهد خورد. شهرهای کوچک و گمنام که در آینده به مانند بسیاری از ابرشهرها نظیر نیویورک یا توکیو برایمان شناخته شده خواهند بود. با این تفاوت که دیگر آنان از توسعه سهمی نخواهند داشت. این شهرها که امروزه به نحو شگفتانگیزی در حال رشد هستند، به ابرشهرهایی از فقر و ترس و تنفر تبدیل خواهند شد. شاید این سرنوشت محتوم بسیاری از شهرهای کوچک آفریقا و آسیا باشد که در حال حاضر در جریان رشد قرار گرفتهاند. درست مانند لاگوس پایتخت نیجریه یا برازیلیا که روزگاری نماد همه ابرشهرهای توسعه نیافته بود.
روزگاری شهرها بهعنوان مراکز بزرگ اقتصادی در چشمان ساکنان روستاها منبعی مهم برای تامین شغل تلقی میشدند اما امروزه هنگامی که فعالیت اقتصادی و تولیدی شهرها به رکود رسیده است و بحرانهای مختلف اقتصادی بر آن سایه افکنده است، مهاجران همچنان به سمت این بهشتهای رو به افول میآیند و به امید یافتن درآمد و سرپناهی در آن اسکان میگزینند. این روند سالهاست که در کشورهای مختلف جهان آغاز شدهاست. توسعه شهرنشینی و رشد بیمهار آن در قارهآمریکای شمالی پیشتر از همه جا آغاز شد.
قبل از جنگ جهانی دوم شهرنشینی در این قاره اوج گرفت و موجب مهاجرت عده زیادی از روستائیان به شهرها شد. پس از جنگ جهانی دوم، اروپا شاهد سیل عظیم مهاجران بود. کسانی که به امید یافتن کار و زندگی بهتر به شهرها مهاجرت میکردند. اما در آمریکای لاتین مهاجرت گسترده روستائیان به شهرها از دهه60 آغاز شد. روندی که در آسیا و آفریقا بسیار دیرتر شروع شد و همچنان ادامه دارد.
دیگر شهرهای آسیایی و آفریقایی بهعنوان کانونهای مهم اقتصادی تلقی نمیشوند اما همچنان مهمترین هدف مهاجرت روستائیان دانسته میشود. در واقع این واقعیت دارد که شهرها در گذشته به نیروی کار احتیاج داشتند ولی امروزه جذابیت یک شهر، دیگر از ظرفیتهای اقتصادی آن سرچشمه نمیگیرد. به تعبیر فیلیپ ارینژه رئیس تحقیقات مؤسسه علمی فرانسه برای توسعه و همکاری (ORSTOM) معتقد است: «شواهد متعدد نشان میدهد شهرها میتوانند حتی زمانی که بخشهای اشتغالزایش دچار بحران یا رکود شد، همچنان به جذب مهاجر ادامه دهند.» بنابراین چندان عجیب نیست که امروزه نه شهرهای بزرگ بلکه شهرهای کوچکتر هدف اصلی مهاجران قرار گرفته و آنان در چند سال آینده رشدی حیرتآور را تجربه خواهند کرد.
آسیا و آفریقا میزبان این اتفاق است. اگرچه این پدیده در سایر قارههای جهان نیز رخ میدهد، اما 2 قاره آسیا و آفریقا بهدلیل کمتر توسعه یافتگی میزبان این پدیده است. این در حالی است که در سال 1975 تنها 25درصد جمعیت این دو قاره شهرنشین بود و در سال 1995 این رقم به 35درصد رسید و پس از آن رشد چشمگیرش را آغاز کرد و این رقم در سالجاری به 50 درصد رسید. در واقع در سال 1975 تعداد کلانشهرهای جهان به 11شهر رسید که 6 شهر از آن در کشورهای صنعتی قرار داشت.
تعداد این شهرها در سال 1995 به 23 شهر رسید و تنها 17شهر در کشورهای در حال توسعه قرار داشت و روند توسعه شهرنشینی در این کشورها که عمدتا در قارههای آسیا و آفریقا بود رشد چشمگیرش را آغاز کرد. پیشبینی میشود که تا سال 2020 تعداد کلانشهرهای جهان به 40 کلانشهر برسد و 32 شهر از مجموعه 40 ابرشهر در کشورهای در حال توسعه و تنها آسیا میزبان 22 شهر باشد.این آمار بیش از هر چیز برای مدیران شهری کشورهای آسیایی باید نگرانکننده باشد.
کشورهایی مانند هند و پاکستان که بیشترین میزان رشد در گسترش شهرنشینی را دارند و از سویی امکانات زندگی شهری در آنها بسیار پایین است، پیشروی عرصه توسعه شهرنشینی در جهاناست. بهنحوی که بمبئی و دهلی 2 شهر بزرگ هند با رشد جمعیت حیرت آور، در 2020 بهترتیب دومین و سومین ابرشهر جهان خواهند شد و جای نیویورک را در فهرست ابرشهرهای جهان از آن خود خواهند کرد. 12شهر هند در فهرست 50 شهر سریعالرشد جهان قرار دارند که میانگین درصد رشد این شهرهای 54/3درصد است که همچنان ادامه خواهد داشت.
پاکستان نیز با داشتن 8 شهر در میان 50 شهر سریعالرشد جهان در مقام دوم ایستاده است. رشد شهرنشینی در این کشور به مانند هند، بدون توجه به امکانات زندگی شهری و وجود بهداشت و مسکن و غذا از شهرهای این کشور کابوسی نگرانکننده ساختهاست. توسعه زندگی شهری در این دو کشور بدون کمترین امکانات زندگی نگرانی تمامی نهادهای بینالمللی را برانگیخته است.
گزارش صندوق جمعیت سازمان ملل در این باره، هشدار داده است که جمعیت شهرهای آفریقا و آسیا به 5/1 میلیارد نفر تا سال 2030 میرسد و در حالی که جمعیت شهرنشین کل جهان به 5 میلیارد نفر خواهد رسید. صندوق جمعیت سازمان ملل همچنین به لزوم آمادگی دولتها برای مقابله با این بحران تاکید کرده و میافزاید: اگر دولتها آماده نباشند این رشد به کشورها صدمه میزند و این رشد فرصت و تهدیدهای بسیاری در بردارد.
همچنین در این گزارش بر توسعه شهرنشینی به مثابه ابزاری برای توسعه زندگی صنعتی اشاره شده است. هیچ کشوری در عصر صنعتی به هیچ وجه رشد اقتصادی قابل توجهی بدون رشد شهرنشینی تجربه نکردهاست. این گزارش همچنین یادآور شدهاست که منابع جهان محدود است و کشورهایی در حال حاضر به توسعه یافتگی رسیدهاند و توانستهاند ابرشهرهایی با لحاظ امکانات رفاهی بهوجود آورند و جمعیت زیاد خود را در آن ساماندهی کنند، اما این روند برای کشورهای در حال توسعه ممکن نخواهد بود؛ چرا که منابع موجود در جهان محدود است و شهرهای جدید الورود به عرصه ابرشهری دیگر امکان بهرهمندی از مظاهر جهان متمدن را نخواهند داشت.