هم‌محله‌ای ما در محله فلسطین تهران، شاگرد سال‌های دور دکتر قریب و پزشک حاذق قلب و عروق امروز، ۲ هفته یک بار شال و کلاه می‌کند می‌رود کهریزک، اما چرا؟ این گزارش را بخوانید، متوجه می‌شوید.

قارونی

همشهری آنلاین - نصیبه سجادی: «منوچهر قارونی» ٧٢ساله است، سرحال و قبراق و با همان دست‌فرمان ٤٠ سال پیش، پیگیر کار و زندگی و ساختن لحظه‌های خوب برای مردم. با همه دغدغه‌های ریز و درشت، می‌گوید  امکان ندارد ورزش روزانه‌اش را فراموش کند؛ هر روز، از ساعت ۶ صبح تا یک ربع به ۸.

خواندنی‌های بیشتر را اینجا دنبال کنید

از مدرسه تا دانشگاه

خانه پدری‌اش در میدان فلسطین است، همان‌جا که هر شب پاتوق او با دوستان قدیمی‌اش است، از سرهنگ و مکانیک تا مغازه‌دار و همسایه سابق، همه با هم می‌نشینند و از هر دری گپ می‌زنند. از حال هم که باخبر ‌شوند و کم‌و زیاد هم را ‌بفهمند و خیال‌شان راحت شود به خانه‌های‌شان می‌روند. کودکی‌هایش را در این محله گذرانده، همین‌جا هم درس خوانده تا دوره دبیرستان که به مدرسه البرز رفته که آن هم فاصله چندانی تا محل زندگی‌اش ندارد. از دوران دبستان، غیر از کلاس اول که معلمش را خیلی دوست داشت، خاطره خوبی ندارد،

دوران دبیرستان اما بهترین دوران تحصیلی دکتر قارونی است و به دلیل سختکوشی‌های خودش و دلسوزی‌های معلمان این مدرسه، همان سال اول بعد از پایان دبیرستان، وارد دانشکده پزشکی می‌شود و تخصص قلب و عروق می‌گیرد. در دانشگاه باعلاقه بسیار درس خوانده و حالا پزشکی شده که بیمارانش او را یکی از بهترین پزشکان کشور در تشخیص بیماری معرفی می‌کنند. مثل «حسین پیرزاد» که از ۲۵ سال پیش از مراجعان این دکتر است و حاضر نیست برای درمان پیش پزشک دیگری برود.

شاگرد ممتاز دکتر قریب در کهریزک

پزشک خوشنام محله ما سال‌ها شاگرد دکتر محمد قریب، پزشک حاذق کودکان، بوده و از او خاطره‌ها به یاد دارد. می‌گوید: «دکتر قریب به تمام معنا انسان بود. مردم‌ دوستش داشتند. یک بار دکتر قریب رفته بود فرزند شاه‌ را در دربار ویزیت کند، وقتی که معاینه تمام شده، گفته ویزیت من در منزل می‌شود ۱۵ تومان. ویزیت درمانگاه آن زمان ۱۰ تومان بود. این را گفته بود تا بگوید برایش فرقی بین مردم عادی و شاه وجود ندارد. او برای مردم نیازمند دل می‌سوزاند و رایگان درمان‌شان می‌کرد.»

شاگرد ممتاز دکتر قریب درس استادش را خوب پس می‌دهد. بیش از ۳۶ سال است ۲ هفته یک بار می‌رود آسایشگاه کهریزک. سالمندان آنجا را رایگان معاینه می‌کند، مشاوره پزشکی می‌دهد و در صورت وجود مشکل، آنها را برای ادامه درمان به بیمارستان معرفی می‌کند: «هر بار که به کهریزک می‌روم، درس زندگی می‌گیرم. فکر نکنید آنجا فقط آدم‌هایی فقیر و ندار هستند، نه. مادری در کهریزک هست که پسرش الان در کانادا بهترین زندگی را دارد. دکتر و مهندس‌ها و آدم‌هایی که روزگاری برای خودشان کسی بودند، الان در کهریزک هستند.»

دکتر قارونی بعد از فوت مادرش تصمیم می‌گیرد هر هفته به کهریزک برود. در این ۳۶ سال هفته‌ای نیست که این کار را پشت‌ گوش بیندازد، حتی اگر سفر یا کاری برایش پیش بیاید با مسئولان کهریزک هماهنگ می‌کند و قبلش سری به آنجا می‌زند: «وقتی می‌روم آنجا سالمندان همه سلام و صلوات می‌فرستند. اگر یک هفته‌ نروم، سراغم را از مددکاران مرکز می‌گیرند. وقتی می‌توانم با رفتنم دل‌شان را شاد کنم، چرا این کار را نکنم؟! این کار را می‌کنم برای خودم. برای دل خودم. تا همیشه شاد و سرحال باشم. تا حالا نشده افسرده شوم یا مشکلی که در زندگی‌ام پیش می‌آید ذهنم را برای مدت زیادی درگیر کند.»

آقای دکتر محله ما خیر مدرسه‌ساز هم است. مدرسه دخترانه و پسرانه‌ای در مناطق محروم سیستان‌وبلوچستان ساخته و آن را تقدیم کرده به کودکان و نوجوانان این سرزمین که می‌گوید نباید به هیچ دلیلی از حق تحصیل محروم شوند.

 

کد خبر 734958

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار زیر پوست شهر

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha