در بعضی از جایزهها که در سطح ملی برگزار میشود و حوزههای مختلف فرهنگ بر آنها نظارت دارند، ضرورتی بر اعلام جزئیات بخش داوری نیست.
محسن پرویز در توضیح علت این نبود ضرورت میگوید: «وقتی یک نهاد معتبر کاری انجام میدهد، بقیه به اعتبار آن نهاد، نتیجه را میپذیرند.»
البته پذیرش این نتیجه، در طول سالهای گذشته در دورههای مختلف، متفاوت بوده است. به عبارت دیگر، اگر استدلال پرویز را بپذیریم، باید به این نتیجه برسیم که دست کم در ذهن بسیاری از اهالی ادبیات که به نتایج داوریهای جشنوارههای دولتی با دیده تردید مینگرند، اعتبار نهاد برگزارکننده داوری، محل ابهام است. این مسئله را با مقایسه حوزههای مختلف نیز میتوان بررسی کرد؛
اگر صرف انجام کار توسط یک نهاد دولتی که معتبر فرض میشود، برای اعتماد به نتایج یک داوری کافی است، چرا در تمامی جوایزی که در حوزههای هنری یعنی سینما، تئاتر، هنرهای تجسمی و موسیقی برگزار میشود، نخستین اقدام برگزارکنندگان اعلام نام داوران است؟ اگر جشنواره موسیقی فجر، فیلم فجر، تئاتر فجر و حالا تجسمیفجر، خود را ملزم به اعلام نام داورانشان میدانند، چرا شعر فجر باید استثنا باشد؟ و اصولا چرا همواره ادبیات استثناست؟
پرویز در بخش دیگری از استدلال خود که برای اعلام نکردن نام داوران در تمامی جوایز دولتی ادبیات (از جمله کتاب سال، جایزه جلال و شعر فجر) طرح میکند، میگوید: «اعلام نام داوران 2 جنبه دارد؛ یکی اینکه پذیرش داوری، اعتباری برای داوران خواهد بود که توسط یک مرکز فراگیر برای داوری انتخاب شدهاند.»
مراد پرویز، روشن است، اما این پرسش را نیز بهدنبال دارد که حال اگر داوری متواضعانه نخواست از اعتبار حاصل استفاده کند، چه باید کرد؟ پاسخ ارشاد تاکنون روشن بوده است: «در کنار این ماجرا، گروهی از داوران، خود مایل به اعلام نامشان نیستند و به خاطر رایزنیهای ویژهای که با برخی از داوران ممکن است داشته باشیم، به لحاظ سلامت داوری که جشنواره به اعتبار نهاد برگزارکننده دارد، ممکن است ضرورتی به اعلام نام داوران نباشد.»
گذشته از اینها، همان طور که پرویز میگوید در جایزه کتاب سال از داوران برای اعلام نامشان کسب اجازه شد و اکثریت قریب به اتفاق، عطای اعتبار ارشاد را به لقایش بخشیدند. این اتفاق در جایزه جلال هم رخ داده است و در شعر فجر هم. ظاهرا هراس داوران از حاشیهها و انتقادهایی که از رایشان به بار میآید (و البته تواضع)، علت مخالفت آنها بوده است.
اما همچنان این پرسش باقی میماند که آیا آشنا بودن داور، به صحت نهایی کار کمک نمیکند؟ و آیا این خود اهرمی برای دقت بیشتر نیست؟ و اساسا بهتر نیست مثل همه جشنوارههای دیگر، استفاده از اعتبار ارشاد را برای داوران اجباری کنیم؟