وقتی بشقاب گل سرخی را میخواهم روی مرمر کابینت بگذارم، یک جوری از میان انگشتانم سر میخورد که انگار از قبل نقشه داشته که بگریزد و یا عمداً خود را بشکند.
گریه نکنم؟ باشد! فکر میکنم به جایش، با بغض اما.
«چت شده، تو؟!»
چهام شده؟! آره، چهام شده؟ جارو را میکشم روی شکستههای بشقاب. تکههای بزرگ و کوچک سفید چینی میآیند کنار هم. گلهای سرخ بشقاب، پرپر شدهاند. با خاکانداز میریزمشان توی سطل زباله. صدای شکستنیها اضافه میشود و سفیدیها روی خرده بلورهای لیوان دیشبی که از روی میز و از میان انگشتانم، پخش زمین شد، مینشیند. با من حرف دارند این شکستنیها، این شکستهها.
«نه بابا، این یک دست و پا چلفتی گری ساده همیشگی است، ازش چیز دیگری برداشت نکن!» و از در آشپزخانه میروی بیرون. دنبالت میآیم. میلنگم: «لیوان دیشب را چه میگویی، شیشه روی میز پریروز را، فنجان قهوه شنبه گذشته...»
برمیگردی و نیشخندی میزنی:« اوه، اوه اوه! نگاش کن! با این همه حواسپرتی، چه حساب روزهاش رو هم داری.» بعد یک وای کشیده و وحشتزده از گلویت میآید بیرون و پشت سرم را نشان میدهی: «این خونها دیگه چیه؟»
برمیگردم. جابهجا، از طرف جای پای راستم، گردی نامنظم سرخی روی کفپوش صورتی راهرو نقش بسته است. کفپایم را میآورم بالا. خون میرود لای انگشتانم. یکی از گلهای سرخ بشقاب، پاشنه پا را دریده و تا نیمه فرو رفته است.
تصویرگری: سمیه ادیبپور
«آخ آخ! درش بیار!»
-«چیرو؟ گل سرخرو؟»
«آره آره، همون گلسرخه رو میگم، درش بیار!»
-«یعنی تو میگی همه حرف این شکستنها همین بوده؟»
کلافهات کردهام. طاقت نمیآوری. مینشینم روی کفپوش. دو زانو مینشینی روبهرویم. مچ پایم را میگیری توی دستهایت. با احتیاط دست میبری به سمت گلسرخ. جیغ کوتاهی میکشم. بوسه میزنی به زخمم. آرام میگیرم:
«نگفتی...»
-«چیرو؟»
«شکستن رو، شکستهها رو...»
بلند میشوی. من هم. میروی به سمت انتهای راهرو. دنبالت میآیم، لنگلنگان: «بگو دیگه!»
-«اینقدر برات مهمه؟»
زخم تیر میکشد: «آره، البته اگه نخواهی دستم بیندازی!»
هنوز دارم دنبالت میلنگم: «رویت را بکن به من لااقل!»
-«که چی؟»
«که جدی جوابم رو بدی.»
فاصلهای نداریم از هم. برمیگردی. ملتمسانه، کودکوار، مشت میکوبم به شانه و سینهات: «بگو، بگو دیگه!»
صدای جیرینگ شکستن و فرو ریختن آینه، سکوت آنی تو را میشکند. تو فرو میریزی، من شکل پازلی نامرتب شدهام. توی آینه، تصویر خنده لبی هویدا میشود که خطی از خون بر آن نقش بسته است.