همشهری آنلاین: خلیجفارس جزایر متعددی دارد اما هرمز منحصر به فردترین آنهاست و این را به خاک رنگینکمانیاش مدیون است. شاهکلید ورودی خلیجفارس که در مجاورت تنگه هرمز قرار دارد، انواع کانیها را که شکلدهنده سنگها هستند در خود جای داده تا خاک رنگارنگی به وجود آید و جزیره هرمز نام بگیرد.
البته نام این جزیره، یادگار روزگاری است که مردمانش هنوز بهخاطر هجوم مغولان، بندر معتبر هرموز یا هرمزد را در مصب رود میناب با خلیجفارس ترک نکرده بودند و اینجا ساکن نشده بودند اما قدمت به وجود آمدن این جزیره بیش از اینهاست؛ زمانی که هنوز انسان پا به این کره خاکی نگذاشته بود. مطالب علمی و زمینشناسی این مطلب توسط علیرضا امری کاظمی ـ عکاس، زمینشناس و مدیر طرح ژئوتوریسم سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی ایران ـ جمعآوری شد.
خاک تاکنون این همه طیف رنگی را در خود جای نداده. جزیرهرنگارنگ هرمز برای خود جعبه مداد رنگی کاملی است و رنگهای متنوع آن هر چشمی را خیره میکند. جزیره هرمز، یک جزیره معمولی نیست؛ توده گنبدی بیضی شکل نمک است که از سطح آب بیرون آمده. اگرچه همه سوی هرمز هم مانند همه جزیرهها به آب میرسد اما خشکی برآمدهاش توده بزرگ نمکی است؛ نه سنگ و خاک. هرمز از لحاظ زمینشناسی از مهمترین گنبدهای نمکی در دنیا و از دیدگاه زیباییشناسی بیرقیبترین آنهاست.
نمک شناور
هرمز جزیره پیری است؛ جزیرهای که میلیونها سال به خود دیده تا به این هیبت درآید. اگر بخواهیم سن و سال این جزیره پیر را بدانیم باید به روزگار پیش از پیدایش آن رجوع کنیم؛ یعنی به دوران پالئوزوئیک؛ همان عهد بیمهرگان دریایی، شروع زندگی انواع باکتریها و موجودات زنده اولیه؛ درست زمانی که سطح خشکیها بسیار پایین بود. گنبد نمکی پیر در همین دوران به دنیا آمد؛ ۵۰۰ میلیون سال قبل؛ زمانی که توده نمکی اعماق زمین از سبکی زیاد به لایه بالایی زمین رسیده بود و قصد بیرون آمدن از پوسته این کره خاکی را داشت.
در این میان گسلها که شکستگیهای عمیق و متحرک زمینند، تنها راه ورود این حجم بزرگ شدند و توده نمک که مدتها محبوس پوسته زمین بود، با اختلاف وزن و حجمش نسبت به دیگر سنگها، خود را از اعماق زمین بالا کشید، از گسلها عبور کرد و در این بین، سنگها و کانیهای موجود لایههای زیرین زمین را هم جارو کرد و با خود بر بستر دریا نشاند.
تا این توده نمکی از اعماق دریا به سطح دریا برسد، میلیونها سال گذشت. توده نمکی کمکم به سمت سطح آب حرکت کرد و در حین بالا آمدن از اعماق آب، سنگهای دیگری را هم با خود آورد که سن آنها به دوران سنوزوئیک برمیگردد؛ یعنی زمانی که انواع گیاهان و جانوران شکل گرفته بودند و سطح خشکیها آنقدر گسترده شده بود که کوهها هم کاملا پدیدار شده بودند. این توده مخلوط نمک و سنگ که به آن سنگ مادر میگویند، شد پایه و اساس جزیره.
حالا همه چیز آماده مانده بود تا بارش باران سطح این نمکها را بشوید و تنها سنگهای رنگین باقی بمانند و جزیره هرمز شکل بگیرد. این اتفاق در ۲۰ هزار سال پیش رخ داد و حالا هرمز با همه زیباییاش در کنار بزرگترین جزیره خلیجفارس - یعنی جزیره قشم - آرمیده است.
سنگها و رنگها
هرمز جزیره رنگهاست و قدرت نقاش طبیعت است که هنرنمایی خود را در گنبد نمکی ۶ هزار متری به رخ آدمیان کشیده، تنوع رنگی سنگهای کنده شده از لایههای مختلف اعماق زمین توسط تودههای نمک آنقدر زیاد است که هرمز را به زیباترین و کمنظیرترین گنبد نمکی در دنیا تبدیل کرده تا جایی که از آن به آزمایشگاه سنگشناسی یاد میکنند.
هرمز موزه کانیهای جهان است؛ یعنی همان عناصر اولیهای که از مجموع آنها، سنگها شکل میگیرند. کانیها برای زمینشناسان بسیار باارزشند چراکه از طریق مطالعه آنها نه تنها پی به ماهیت آن سنگ میبرند و میتوانند ترکیب کلی سنگهای منطقه را به دست آورند؛ بلکه میتوانند رابطه خویشاوندی بین لایههای زمینشناسی یک منطقه را هم با مناطق دورتر بیابند. شاید این مطالعات به نتایج شگفتآوری هم برسند؛ مثلا خانوادهای از سنگها که در اثر حوادث طبیعی مانند شکافته شدن یا حرکت لایههای زمین از هم دور افتادهاند به نوعی به هم مربوط شوند.
هرمز از این نظر یک آزمایشگاه تمام عیار است؛ جزیرهای است که ۴۰ نوع کانی را در خود جا داده تا سنگهای این جزیره زیبا از آنها شکل بگیرد. کانیهای هرمز به راحتی به چشم میآیند که مهمترینشان «انیدرید»، «ژیپس»، «کلسیت»، «هماتیت»، «دولومیت» و «اولیژیست» هستند.
این کانیها با خرد شدن سنگهای قدیمی و جریان آب باران به رودخانهها و سپس دریاها رسیده و در آنجا رسوب میکنند، طی سالها به هم میچسبند و سنگهای رسوبی را شکل میدهند. «ریولیت» و «توف» هم که از دیگر کانیهای هرمز هستند، گونههایی از سنگهای آتشفشانیاند.
البته وجود سنگهای آتشفشانی در این گنبد پیر، دلیل بر این نیست که در این جزیره آتشفشانی اتفاق افتاده؛ بلکه این تودههای آتشفشانی که مدتها قبل در اعماق دریا انباشته شده بودند به همراه توده نمکی به سطح آب آمدند و به همراه سنگهای رسوبی، لایههای سنگی آذرین را شکل دادند.
اتفاقات مختلف زمینشناسی سبب شده تا جنوب جزیره هرمز مملو از خاکی باشد به رنگ سرخ که بومیها آنرا «گِلَک» مینامند؛ همان منطقهای که به «گل اخری» یا کانسار خاک سرخ مشهور است. کانسار تجمع مواد معدنی در یک نقطه است که در وقت استخراج، معدن نامیده میشود.
اینجا خیرهکنندهترین بخش جزیره است؛ درست جایی که خاک سرخ، دریای فیروزهای، درخت سبز و آسمان سبزآبی آنچنان هنرمندانه گرد هم آمدهاند تا نقاشی بیهمتای خالق طبیعت شکل گیرد. خاک سرخ این جزیره که همانند هموگلوبین خون انسان، دارای ترکیبی آهندار است، با ورودش به دریا بخشی از آبهای ساحلی را به گونهای قرمز کرده که کوسهماهیان گهگاه فریب آنرا میخورند و خود را به دام میاندازند.
خاک خوردنی
سوغات هرمز خاک آن است؛ خاکی که فقط زیبا و منحصر به فرد نیست. مردم اطراف این جزیره، هرمز را به «گِلَک» اش میشناسند و آنرا میخورند؛ همان خاک سرخ هرمز که با ماهی ساردین و نارنج مخلوط میشود تا آن را روی نان بریزند و خوردنی خوشمزهای به نام «سوراغ» تهیه کنند؛ نانی که از پرطرفدارترین خوردنیها در استان هرمزگان است.
خاک سرخ هرمز ارزش اقتصادی بالایی هم دارد؛ تا همین چهار سال قبل، هزاران تن از این خاک گرانبها به کشورهای دیگر صادر میشد تا در صنایع مختلف رنگسازی، لوازم آرایش، شیشه و سرامیکسازی از آن استفاده کنند. البته آخرین خبرها، از کم شدن این صادرات بیرویه حکایت میکند؛ صادراتی که اگر بخواهد ادامه یابد، به از بین رفتن خاک سرخ هرمز میانجامد.
البته زیبایی و معروفیت هرمز فقط به خاک سرخش نیست، هرمز جزیره رنگهاست. این جزیره دارای خاکهای رنگی بسیاری است که در کنار یکدیگر طیف وسیعی از رنگهای سفید، زرد، نارنجی، قرمز، قهوهای، سبز و حتی طلایی ایجاد میکند. هرمز رنگهای شمارشناپذیری دارد که از طیف رنگی گرم تا سرد را شامل میشود؛ یعنی همه رنگهایی که یک هنرمند برای کشیدن تابلوی نقاشی خود به آنها نیازمند است. همین تابلوی نقاشی است که نه تنها زمینشناسان، هنرمندان و گردشگران ایرانی را مبهوت خود کرده؛ بلکه هر هنرمندی را که به ایران آمده، مجذوب خود کرده است. از جورج استاینمتز و ریکاردو زیپولی عکاس تا آلبر لاموریس فیلمساز.
اما این رنگها از کجا آمدهاند؟ در جواب این سوال باید گفت که مجموع رنگهای این جزیره حاصل یک ترکیب شیمیایی است؛ حاصل یک اتفاق؛ اتفاقی از ترکیب کانیهای مختلف برای شکلگیری سنگ. رنگهای هرمز یا به صورت خاک و کلوخند یا به صورت سنگهایی محکم. البته هرمز سنگهای فلزی هم دارد. مگنتیت، هماتیت و اولیژیست سه سنگ فلزی هستند که در آنها اکسید آهن یافت میشود و سنگ فلزی طلایی رنگی به نام پیریت که به طلای ابلهان یا چشم شیطان معروف است و در خود مادهای به نام سولفید آهن دارد.
هنر و هرمز
جزیره هرمز فقط برای زمینشناسان جزیره شگفتانگیزی نیست. هنرمندان هم بارها شیفته آن شدهاند و برای خلق اثر هنری خود از خاک این جزیره بهره بردهاند. احمد نادعلیان که کارشناس نقاشی و دکترای هنر تزئینات دیواری است و به هنرمند محیطی مشهور شده، از مهمترین آنهاست. «خاک سرخ هرمز را که به دست گرفتم، دستم رنگی شد.
این خاک به قدری رنگ تولید میکند که اگر روی لباستان ریخته شود، با هیچ ماده شویندهای پاک نمیشود». این را نادعلیان وقتی میگوید که مدتها از خلق آثار هنریاش در هرمز گذشته، اما هنوز وقتی یاد آن روزها میکند میشود شادی را در صدایش حس کرد. البته پاک نشدن این رنگها دلیل علمی خاصی دارد؛ خاک سرخ هرمز از ترکیبات رسی تشکیل شده و رس هم چسبندگی بالایی دارد.
نادعلیان برای آنکه بتواند با خاکهای رنگارنگ جزیره آثار هنری خود را خلق کند به مطالعات رنگشناسی آنها روی آورد: «از نظر علمی نمیشود گفت که دقیقا چه رنگهایی را در هرمز میبینیم؛ چرا که تفکیک دقیق این همه رنگ در این جزیره زیبا کار چشم آدمی نیست؛ اما آنچه به ظاهر دیده میشود، رنگهای اصلی به همراه طیفهای مختلف رنگی هستند؛ سفید، زرد، کرم، نارنجی، قرمز، قهوهای و سبز فیروزهای روشن. این رنگها فقط به خاک جزیره مربوط نیستند، بسیاری از این رنگها برای کلوخها و سنگهای شکنندهای هستند که با دست قابل خرد شدنند».
جالب است که به گفته او، رنگ سبز فیروزهای مربوط به خاک نرم و مرطوبی است که چسبندگی بالایی هم دارد.
اما نکته مهمی که باید در استفاده از خاکهای رنگارنگ هرمز همیشه مدنظر قرار داد، تخریب محیط طبیعی این جزیره است و از دست رفتن این خاکها. همین یک سال و نیم پیش بود که برای نشان دادن زیبایی جزیره هرمز، فرشی تقریبا به طول ۱۲۰۰ متر مربع از ۷۰ طیف رنگی بر ساحل جزیره نقش بست؛ فرشی که در طراحی آن از داستانها و طرحهای بومی جزیره استفاده شد. احمد نادعلیان گرچه این کار هنری را بسیار جالب میداند؛ اما خلق آنرا به قیمت از دست دادن خاکهای رنگی و تخریب محیط طبیعی زیبای هرمز، اثری ضد محیطزیست مینامد.
او که بنا به گفته خودش برای نقاشیهایش روی شیشه و غیره از مقدار کمی خاک به اندازه یک قاشق سوپخوری خاک جزیره استفاده کرده میگوید: «بهتر است به جای این کارها، اثری در ابعاد کوچکتر خلق میشد تا خاک این جزیره کمترین آسیب را ببیند. همین بس است که سالها خاک هرمز را صادر می کردند. از این به بعد فرصت آن است که آن را حفظ کنیم»
نظر شما