* دوست دارم، خانه ما جایی نباشد که روزی 80 هزار تا ماشین از کنارش رد بشود، ما دیوانه بشویم و برویم تیمارستان.
* دوست دارم، خانه ما جایی نباشد که پستچی هم پیدایش نکند.
* دوست دارم منزل ما روی تپه باشد و رودخانهای از زیرش جاری باشد؛ یعنی خانه شاعرانه!
* راستش من دوست دارم خانهای داشته باشیم که مال خودمان باشد و صاحبخانه نداشته باشیم که سر برج مدام بیاید و سرک بکشد و اگر اجاره عقب بیفتد، مامان ناراحت شود.
* دوست دارم خانهای داشته باشیم که باغچه داشته باشد.
* دوست دارم سقف اتاقهای خانه بلند باشد. آخر زیر سقف کوتاه، دلم میگیرد.
* دوست دارم خانهای داشته باشیم که آشپزخانه خوبی داشته باشد و مامانم ذوق کند.
* دوست دارم نقاش بودم و خانهمان را نقاشی میکردم.
* دوست داشتم خانهمان ایوان داشت، عصرها توی آن مینشستم به آسمان نگاه میکردم.
* کاش خانه ما حیاط داشت!
* دوست داشتم خانه ما اتاقهای زیادی داشت تا هرکدام از خواهر و برادرهایم یک اتاق داشتیم؛این طوری حتما کمتر دعوا میکردیم.
* دوست دارم وقتی بزرگ شدم، مهندس ساختمان شوم و خانهای را که دوست دارم، بسازم.