این ژانر که اختصاص به سینمای این کشور اروپایی دارد- و فعلا هیچ کشور دیگری نتوانسته در آن فعالیت کند- تولید فیلمهای انگلیسی است که مضامینی هندی دارند.
موفقیت کلان مادی و معنوی فیلم اسکاری «میلیونر زاغهنشین»، باعث شتاب در تولید اینگونه فیلمها شده است ولی صنعت سینمای انگلستان میگوید که تولید این نوع فیلمها به دوران قبل از موفقیت این درام اجتماعی برمیگردد و نمیتوان گفت که فروش بالا یا دریافت جوایز اسکار، باعث رونق تولید این فیلمها شده است.
سینمای انگلستان برای تولید این نوع فیلمها دلایل قانعکنندهای دارد. سالها تسلط سیاسی استعمار بریتانیا بر شبه قاره هند، باعث نزدیکی فرهنگی و اجتماعی ملتهای هر دو کشور شده است. این روابط فرهنگی و اجتماعی حتی پس از پایان سلطه استعمار بریتانیا بر هند در سال 1947 و استقلال این کشور آسیایی، ادامه داشته است. از سوی دیگر کشور انگلستان میزبان چندصدهزار از شهروندان هندی است و مردم هند یکی از بزرگترین اقلیتهای ساکن این کشور اروپایی را تشکیل میدهند.
اکثر فیلمهایی که صنعت سینمای انگلیس با مضامین هندی تهیه و تولید میکند، شامل موضوعات مختلف و متنوعی میشود که مردم هند و انگلستان با آن روبهرو هستند و به واسطه آنها، در ارتباط با یکدیگر قرارمیگیرند. به همین دلیل است که ما شاهد تولید فیلمهاییهستیم که از یکسو مربوط به دوران استعمار و یا مبارزاترهاییبخشمردم هند هستند و از سوی دیگر به بررسی زندگی شهروندان هندی در داخل انگلستان میپردازند. این فیلمها هم یک مرد جوان خشمگین را در رأس قصههای خود دارند که در حال مبارزه با امپریالیسم بریتانیاست و هم دختران جوان رویایی را به تصویر میکشندکه میخواهند در دنیای هنر یا ورزش بر سکوی اول بایستند.
اما بسیاری از این فیلمها، قبل از اینکه «میلیونر زاغهنشین» تبدیل به پدیده سال بشود، وجود داشتند و توسط هنرمندان انگلیسی روی نوار سلولوئید ضبط میشدند. با این وجود، اهل فن قبول دارند که موفقیت تجاری و اسکاری فیلم دنیبویل، کار تولید این نوع فیلمها را در مقایسه با گذشته راحتتر کرده است.
در حال حاضر، پیدا کردن سرمایه لازم برای تولید اینگونه فیلمها راحتتر از گذشته است و تهیهکنندگان انگلیسی با آرامش خاطر بیشتری روی این فیلمها سرمایهگذاری میکنند.
موج سینمایی به نام یک فیلم
رسانههای گروهی از موج جدید سینمای انگلیس به نام «تابستان هندی» اسم میبرند و این نام در عین حال، اسم فیلم جدید جور ایت، فیلمساز سرشناس انگلیسی هم هست. این فیلم که نام آن به احتمالزیاد تغییر خواهد کرد اوایل سال 2010جلوی دوربین میرود و لوکیشن اصلی آن در هند است. فیلمنامه «تابستان هندی» با نگاهی به کتابی به همین نام ساخته میشود که آلکسفون تانزلمان نویسندهاش است. قصه فیلم درباره آخرین روزهای سلطه و حکومت بریتانیایکبیر بر سرزمین هند است. در حقیقت نام کتاب و فیلم، اشارهای سمبلیک به پایان سلطه بزرگترین قدرت امپریالیستی جهان بر یکی از مستعمرات اصلی و بزرگ خویش است.
رایت که از کارگردانی این فیلم، هیجانزده به نظر میرسد، میگوید: «فکر میکنم مهمترین نکته این است که سرزمین هند به خودی خود یک مکان خارقالعاده است که خیلی راحت آدم را جذب و شیفته خودش میکند. هر آنچه که در آنجا اتفاق میافتد، هر روز که میگذرد ما را بیشتر و بیشتر تحت تاثیر قرار میدهد، حالا این اتفاق هرچه که میخواهد باشد. این اتفاق میتواند موضوعی درباب صنعت سینمای این کشور باشد یا یک موضوع سیاسی مثل نوع ارتباطش با کشور پاکستان.»
اما این فقط فیلمسازان انگلیسی نیستند که در داخل کشور خود فیلمهایی با مضامین هندی میسازند. در انگلستان تعدادی از فیلمسازان هندی هم کار و فعالیت میکنند. در بین این کارگردانان که سالهاست مقیم انگلیس هستند، میتوان از گوریندر چادها اسم برد. او که معروفترین فیلمساز هندی مقیم انگلیس است، معروفترین فیلم هندی- انگلیسی تاریخ سینمای انگلستان را در دوران قبل از «میلیونر زاغهنشین» و موفقیت کلان آن ساخته است. این فیلم «مثل بکام سانتر کن» است که نمایش موفقیتآمیزی هم در انگلستان و هم در دیگر کشورهای جهان داشت. چادها این روزها خودش را آماده میکند تا «زندگی فوقالعاده پس از مرگ» را جلوی دوربین ببرد.
نقش اصلی این فیلم را چهره مطرح سینمای دهه 70میلادی هند شابانا آزمی بازی میکند. این بازیگر که در کنار سینما از فعالان امور اجتماعی نیز به شمار میرود، سالهاست که از سوی رسانههای گروهی کشورش لقب جین فوندای هند را گرفته است. قصه فیلم درباره یک مادر هندی انگلیسیتبار است که اشتیاقش برای ازدواج باعث میشود با دختر جوانش اختلاف پیدا کند و حاصل کار این میشود که وی به آرامی تبدیل به یک قاتل زنجیرهای میشود. تهیهکنندگان انگلیسی این فیلم را با مشارکت چند تهیهکننده هندی تولید میکنند.
«او را به خاطر بانگرآ سرزنش کن» به کارگردانی پل آنگوناولا فیلم دیگری است که در ژانر «تابستان هندی» جای میگیرد. این فیلم کمدی درباره یک دختر انگلیسی آسیاییتبار است که وارد دنیایی میشود که تحت تسلط مردان است. در این رشته هنری هیچکس او را جدی نمیگیرد و این جوان مجبور است تلاش مضاعفی کند تا بتواند تواناییهای خود را ثابت کند. ایوبخان دین هم «رفتهرفته» را میسازد که حالوهوایی کمدی دارد و قصهاش در بین جامعه مهاجرین هندی در شمال انگلستان اتفاق میافتد. شخصیتهای اصلی قصه فیلم 2 زوج جوان هستند که تازه ازدواج کردهاند و هم در داخل زندگی خود و هم در محیط پیرامون خویش با مشکلاتی روبهرو هستند. هر 2فیلم با حضور بازیگران هندی و سرمایه انگلیسی تولید میشوند و شبکه بیبیسی یکی از تهیهکنندگان فیلم اول است.
چشم به بازارهای جهانی
منتقدین سینمایی میگویند یکی از دلایل توجه زیاد صنعت سینمای انگلیس به مضامین هندی، جمعیت روبهگسترش آسیاییهایی است که برای زندگی راهی انگلستان میشوند. در عین حال، سینمای انگلیس با تولید این نوع فیلمها، تلاش دارد تا در بازار سینمای هند جای ویژهای برای خودش دست و پا کند. بازار سینمایی در هند در اختیار و انحصار تولیدات داخلی است و تماشاگران داخلی ترجیح میدهند در سالن تاریک سینماها محصولات بالیوودی را تماشا کنند. در کنار آن فیلمهای مطرح هالیوودی هم معمولا نمایشهای موفقیتآمیزی در گیشه نمایش سینماهای هند دارند.
از اواسط دهه 80 که هند درهای خود را به روی دنیای غرب باز کرد و محصولات هالیوودی امکان نمایش عمومی در سالنهای سینماها را پیدا کردند، کمپانیهای فیلمسازی هجوم سختی به گیشه نمایش این کشور آوردهاند. ولی طبع و ذائقه هندی به گونهای بوده است که صنعت سینمای هند توانسته خودش را از نفوذ 100درصد فیلمهای هالیوودی مصون نگه دارد.
«میلیونر زاغهنشین» که در آمریکا حدود 140میلیون دلار فروش کرده (به این رقم یک رقم فروش بینالمللی 180میلیون دلاری را نیز اضافه کنید) نتوانست در هند موفقیت مالی محصولات بالیوودی را تکرار کند.
فروش فیلم در سینماهای هند خوب و مقبول بود، ولی با وجود سروصداهای زیادی که در سطح بینالمللی به پا کرد نتوانست فروشی معادل فروشهای کلان فیلمهای ابرستارههای هند همچون آمیتاب باچان و یا شاهرخخان و عامرخان داشته باشد. در شرایطی که تماشاگران بینالمللی «میلیونر زاغهنشین» را فیلمی هندی میدانستند (چون قصهاش در هند رخ میدهد و تمام بازیگرانش هم هندی هستند)، تماشاگران هندی این فیلم را یک کار پرسروصدا و پرفروش آمریکایی ارزیابی کردند!
شاید همزمانی تولید این تعداد فیلم زیاد که مرتبط با مضامین آسیایی هستند، تصادفی به نظر برسد ولی یک واقعیت این است که در کنار بحث هنری مربوط به این آثار، باید ظرفیت تجاری احتمالی آنها را هم درنظر داشت. بسیاری براین عقیدهاند که تماشاگران بینالمللی معاصر، آمادگی برای تماشای این نوع فیلمها و استقبال از آنها را دارند. دیوید تامپسن که چندین ماه است در تلاش است تا «او را به خاطر بانگرا سرزنش نکن» را تهیه کند، میگوید: «من فکر میکنم فیلمی مثل «میلیونر زاغهنشین» نشان داد که تماشاگران سینما آمادگی پذیرش تجربههای متفاوت فرهنگی را روی پرده سینما دارند.»
با این حال، برخی از منتقدین سینمایی و اهل نظر میگویند شاید هنوز کمی زود باشد که بخواهیم پیشبینی ظهور یک موج جدید آسیایی را بکنیم. فیلمسازان انگلیسی هندیتبار مثل چادها و خاندین میتوانند از تجربههایی سخن بگویند (تجربههایی دست اول) که هنگام تولید فیلمهایشان در ارتباط با صنعت سینمایی انگلیس داشتهاند. وقتی سینمای انگلیس با محصولاتی روبهرو میشود که موضوع تفاوتهای فرهنگی را به نمایش میگذارد، چه واکنشی از خود نشان میدهد؟برای مثال خاندین چیزی حدود 10سال انتظار کشید تا بتواند بالاخره «شرق شرق است» خودش را بسازد.
او فیلمنامه فیلم را براساس قصه نمایشنامه خودش نوشت و طی این مدت امیدوار بود که بتواند آن را به عنوان اولین ساخته سینماییاش در مقام کارگردان جلوی دوربین ببرد. چادها هم مجبور بود 10سال صبر کند تا بتواند بعد از اولین ساخته سینماییاش «باجی در ساحل»(1993) دومین فیلم خود «مثل بکام سانتر کن» (2002) را بسازد، فیلمی که فروش خیلی خوبی داشت و سود بالایی نصیب تهیهکنندگان انگلیسیاش کرد.
هر 2فیلم «شرق شرق است» و «مثل بکام سانتر کن» در زمان تولید خود به عنوان فیلمهایی مطرح شدند که نوید ظهور «سینمایی جدید آسیایی- انگلیسی» را میدادند. اما در شرایطی که چادها و خاندین این روزها در کمال آرامش و راحتی به کار ساخت فیلمهای جدید خود ادامه میدهند، هیچ یک از فیلمسازانی که بعد از آنها کار خود را شروع کردند، نتوانستهاند موفقیتی در کار خویش به دست بیاورند و موجی که با فیلمهای آنان به راه افتاد، هیچوقت تداوم پیدا نکرد.
فقط اعتماد به نفس
اما برخی هم چنین اظهارنظر میکنند که در شرایط حاضر، وضعیت فرق کرده است و هیچ چیز مثل 10سال پیش نیست. چادها این روزها، برای خودش یک شرکت مستقل فیلمسازی دارد که دارای 2شعبه در هند و انگلستان است. این مسئله کمک میکند تا چهرههای مستعد هنری آسیایی در هر دو کشور امکان تولید فیلمهای خود را پیدا کنند. به گفته چادها «زمانی که متوجه شدم خیلی نمیتوانم روی موقعیت «مثل بکام سانتر کن» حساب کنم، تصمیم گرفتم شرکت فیلمسازی خودم را دایر کنم. خیلی وقتها موفقیت فیلم شما به خودتان تعلق نمیگیرد و دیگران سود مادی و معنوی آن را میبرند.»
در همین حال، یک منتقد انگلیسی میگوید: «این روزها فیلمسازان و بازیگران آسیایی انگلیسیتبار احساس اعتمادبهنفس بیشتری میکنند و این اعتمادبهنفس روبهافزایش است. موفقیت «میلیونر زاغهنشین» این مسئله را جهتدار و هدفمند کرده است. حالا آنها میدانند که میتوانند کارهای مورد نظر خود را در دستور تولید قرار دهند.»
اما این موج جدید که در حال گسترش است، فعلا فقط در انگلستان وجود دارد. صنعت سینمای دیگر کشورهای جهان- از آمریکا گرفته تا فرانسه و آلمان و ایتالیا- از چنان وضعیتی برخوردار نیست که بتواند فیلمی تولید کند که قصه و کاراکترهای آن هندیتبار باشند. ساخت فیلمی اینچنینی از سوی آنها، احتمالا باعث خنده و مزاح دنیای سینما خواهد شد.
با این حال، سینمای آمریکا از بابت موج نوی سینمای انگلیس سود لازم را میبرد. صنعت سینمای آمریکا طبق یک سنت قدیمی، محصولات سینمای انگلیس را بخشی از گنجینه هنری خود به حساب میآورد. به همین دلیل است که فیلمها و هنرمندان انگلیسی همیشه سهم ویژهای در بین نامزدهای دریافت جوایز اسکار دارند. حتی فیلمی انگلیسی (با مضمونی هندی) مثل «میلیونر زاغهنشین» میتواند اسکار بهترین فیلم سال را از آن خود کند و کارگردانش مجسمه طلایی اسکار را به عنوان بهترین کارگردان سال آمریکا، در دستهای خود بگیرد. به همین دلیل، احتمال خیلی زیادی وجود دارد که محصولات موج نوی سینمای انگلستان در سالهای بعد هم موفقیتهای مشابهی را جشن بگیرند و مجسمه طلایی اسکار (مثلا) در دستهای شابانا آزمی هندی به عنوان بهترین بازیگر زن سال سینمای آمریکا قرار بگیرد!
اسکرین دیلی