بعد از یکی دو ماه هم خیال برگشتن را از سر بیرون کردند، طوری که انگار اصلا قرار نبود اوضاع که خوب شد دوباره بازگردند. حالا از آمدن نخستین نسل مهاجر 70-60 سالی میگذرد و دیگر بچههایشان خود را تهرانی میدانند.
مهاجرتها هنوز ادامه دارد و شهر دارد همین طور بزرگ و بزرگتر میشود و این بزرگی، مشکلات و ناهنجاریهای اجتماعی زیادی را برای ساکنان و مهاجران جدید و قدیم آن ایجاد کرده است. بهمنظور بررسی رابطه مهاجرت و بزهکاری و بررسی نوع و میزان بزهکاری در افراد مهاجر، غیربومی و تازه وارد به شهر تهران تحقیقی به سفارش سازمان زندانها توسط دکتر محسن کلانتری انجام شده است. در این تحقیق که بخشی از رساله دکترای محسن کلانتری است، نسبت افراد غیربومی به افراد بومی تهران مورد بررسی قرار گرفته است.
بیشک کسانی که بنابه دلایل مختلف از زندگی در وطن خود ناراضی هستند و بهدنبال شرایط اجتماعی و اقتصادی مناسبتر و زندگی بهتر جلای وطن کرده و اقدام به مهاجرت میکنند با مشکلات گوناگونی روبهرو میشوند؛ از جمله این مشکلات آشنا نبودن با محیط زندگی جدید و تازه، مشکلات تهیه مسکن، اشتغال، کسب درآمد و برقراری ارتباط با دیگران است.
از سویی تفاوتهای فرهنگی، اجتماعی (هنجارها، ارزشها و سبک زندگی) جامعه مبدأ و مقصد مهاجرت مشکلات فوق را برای مهاجران تشدید میکند. دشواری انطباق با محیط جدید باعث میشود تا افراد غیربومی به نسبت افراد بومی بیشتر در معرض آسیبها و ناهنجاریهای اجتماعی قرار گیرند و سهلتر در دام افراد ناهنجار جامعه گرفتار شوند و به سوی رفتارهای مجرمانه و ضداجتماعی سوق داده شوند.
علاوه بر این فرزندان مهاجران نیز به محض ورود به محیط اجتماعی جدید و بهدلیل عدمآشنایی با این شرایط، بیشتر به ورطه فساد کشیده میشوند. تحقیقات نشان دادهاست والدین خانوادههای مهاجر که در میان جوامع مبدأ مهاجرت خود، کاملاً شایستگی تربیت فرزندان خود را داشتهاند، پس از مهاجرت در بسیاری موارد برای برقراری ارتباط سالم و صحیح با فرزندان خویش برای تربیت صحیح آنها با مشکل مواجه شدهاند.
مطالعه محل تولد مجرمین در پژوهشی با عنوان بررسی رابطه مهاجرت و بزهکاری بیانگر این نکته مهم است که بیش از 50درصد مهاجران در محیطی خارج از شهر تهران به دنیا آمدهاند. معیارهای اصلی برای تشخیص افراد غیربومی و مهاجر از افراد بومی، اطلاعات جمعآوری شده از مجرمین مورد بررسی از طریق محل تولد، آخرین محل سکونت، مدت اقامت در آخرین محل سکونت و نوع سکونت در تهران بوده است. حدود 54 درصد آنها در یکی از نقاط خارج از استان تهران چشم به جهان گشودهاند و سپس شهر تهران را برای زندگی برگزیدهاند.
تعداد 29 نفر پاسخگویان (حدود 3 درصد) نیز در استان تهران و در محلی خارج از شهر تهران متولد شدهاند. در این میان 43 درصد محل تولد خود را شهر تهران اعلام کردهاند.
گرچه اکثریت نسبی متولدین خارج از شهر تهران میتواند بهعنوان یک مشخصه برای تعیین غیربومی پاسخگویان مدنظر قرار گیرد اما با توجه به ویژگی خاص شهر تهران و این مهم که این شهر طی چند دهه اخیر جمعیت ساکن خود را از طریق مهاجرت پذیرفته است و این موضوع در تشخیص نوع و میزان بزهکاری در افرادی که محل تولد آنها شهر تهران بوده است چندان قابل اعتماد نیست و بهمنظور دستیابی به دقت بیشتر و اطلاع از زمان مهاجرت و همچنین نوع اقامت بزهکاران در تهران اطلاعات مربوط به محل تولد مجرمین با معیارهای دیگری چون نوع اقامت، مدتاقامت و مجرمین مسافر غیرساکن در تهران تلفیق شد.
اطلاعات مربوط به محل تولد پاسخگویان نشان داد که بیش از نیمی از این افراد خارج از شهر تهران به دنیا آمدهاند و سپس به تنهایی یا به اتفاق خانواده به تهران مهاجرت کرده و این شهر را بهعنوان محل اقامت خود برگزیدهاند.
در بین این افراد تعداد زیادی به تازگی تهران را بهعنوان محل زندگی برگزیدهاند یا اینکه این افراد قصد سکونت دائم در تهران را نداشتهاند و صرفاً برای اشتغال به کار، کسب درآمد یا تحصیل و... تهران را بهطور موقت برای زندگی انتخاب کردهاند. لذا اقامتشان در این شهر دائمی نیست و بیشتر این افراد در سازگاری با محل زندگی جدید، انتخاب مسکن، اشتغال و ارتباط با دیگران با مشکلات جدی مواجه بودهاند و همین امر آنها را در معرض کجرویهای اجتماعی قرار داده است.
در بین مجرمین مورد بررسی در این پژوهش و با در نظر گرفتن گروههای اصلی جرم ملاحظه میشود بین 20 تا 45درصد، مجرمین در شهر تهران بهطور موقت ساکن بودهاند.
این عدمثبات زندگی بیش از همه بین افرادی که در زمینه قاچاق موادمخدر، جرایم علیه اشخاص (قتل، ضرب و جرح و...) فعالیت کردهاند به چشم میخورد، بهگونهای که حدود 45-35 درصد این افراد موقتاً در تهران ساکن شدهاند. به عکس بیشترین ثبات در بین مجرمینی که اقدام به جرایم منافی عفت و منکراتی، جرایم مالی و سرقت کردهاند، دیده میشود. این امر نشان میدهد جرم قاچاق و قتل و ضرب و جرح بیشتر توسط افرادی صورت میگیرد که به تازگی به تهران آمدهاند در حالیکه جرایم منافی عفت منکراتی، جرایم مالی و سرقت را بیشتر کسانی مرتکب شدهاند که تقریباً محل سکونتشان در تهران دائمی بوده است.
پژوهش درخصوص مدت زمان اقامت مجرمین در تهران قبل از ارتکاب جرم آنها تا زمان دستگیری این افراد نشان میدهد که تعداد 10 تا 35درصد مجرمین برای مدت کمتر از 6ماه است که برای زندگی به تهران آمدهاند. این نسبت در مورد جرایم مالی و منافی عفت و سرقت حدود 10 درصد و در مورد جرایم مربوط به قاچاق موادمخدر حدود 35 درصد است.
بین 5 تا 25 درصد افراد مورد بررسی حدود یکسال در تهران سکونت داشتهاند و سپس بهدلیل ارتکاب جرم دستگیر شدهاند. این میزان در جرایم علیه اموال حدود 5 درصد و در جرایم علیه اشخاص (قتل، ضرب و جرح و...) بیش از 25درصد است.
در مجموع میتوان دریافت که مدت اقامت و زندگی بیش از نصف مجرمین در تهران کمتر از 5 سال است و این خود نشانگر این نکته مهم است که با افزایش مدت اقامت در تهران از میزان ارتکاب جرم این افراد کاسته شده است.
مجرمین مسافر و غیرساکن
نکته حائز اهمیت در پژوهش نوع اقامت مجرمین این است که تعداد قابل توجهی از افراد غیربومی و مهاجر در تهران هیچ محل سکونتی در تهران نداشته و جزو تازه واردین و مسافران این شهر بودهاند. بیشتر این افراد انگیزه سفر خود به تهران را جستوجوی شغل، کسب درآمد، تحصیل، تفریح و دیدن اقوام و... ذکر کردهاند.در مجموع بیش از 13 درصد افراد مورد بررسی کسانی بودهاند که در تهران هیچ محل سکونتی نداشتهاند و در واقع جزو مسافرین به شهر تهران بودهاند که تنها چند ساعت یا چند روز در تهران اقامت داشتهاند. این افراد در تهران نزد اقوام، دوستان یا در اماکن عمومی چون هتل و مسافرخانه اقامت داشتهاند یا اینکه در همان بدو ورود به تهران و حین ارتکاب جرم دستگیر شدهاند. بیشتر این افراد نیز در زمینه جرایم مرتبط با قاچاق موادمخدر (حمل، نگهداری یا فروش) دستگیر شدهاند.
نکته حائز اهمیت اینکه در مصاحبه با افراد مسافر به تهران مشخص شد تعداد قابل توجهی از این افراد انگیزه سفر خود به تهران را ارتکاب عمل مجرمانه ذکر کردهاند و در واقع تهران را محیط مناسبی جهت انجام برخی امور غیرقانونی خود تلقی کردهاند و در حال ارتکاب جرم دستگیر شدهاند.
دکتر محسن کلانتری، در مورد ناهنجاریهای اجتماعی در سالهای اخیر میگوید: تمام کشورهای جهان با معضل ناهنجاریهای اجتماعی مواجه هستند و ایران نیز از این حیث مستثنا نیست. اما چیزی که باید ما را نگران کند این است که در کشور ما روند رشد ناهنجاریهای اجتماعی، نامطلوب است، بهطوری که برخی شاخصها این رشد را بهخوبی نشان میدهد. بهطور مثال در سال 58 در ازای هر 100 هزار نفر حدود 50 زندانی در زندانها به سر میبردند اما این آمار تا به امروز بیشتر شده است، بهطوری که در سال 86 برای شاخص ثابت 100 هزار نفر جمعیتی حدود 212 نفر زندانی وجود داشته است و این یعنی اینکه چیزی حدود 4 برابر زندانی طی 30 سال به زندانها اضافه شده است. در سالهای 78 تا 79 این رقم بیشتر بود و با سیاست حبس زدایی در سالهای اخیر اوضاع کمی بهتر شده است. این آمارها نشان میدهد که باید در سیاستهای کیفری و کنترل ناهنجاری اجتماعی تدابیر مناسبتری را اتخاذ کنیم.
وی با اشاره به اینکه بیشتر این جرائم در حوزههای شهری رخ میدهد، میگوید: در میان شهرهای تهران بهدلیل ویژگیهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فیزیکی و کالبدی شرایط خاصی وجود دارد. تهران از نظر اجتماعی بافت ناهمگونی دارد؛ مهاجر پذیر بودن تهران، این شهر را بستر مناسبی برای وقوع جرائم کرده است. شهرهای مشهد، شیراز، اصفهان، کرمان و شهرهای شرقی کشور ناهنجاریهای زیادی دارند ولی به تهران باید بیشتر توجه بشود.
وی در مورد ویژگی تهران میگوید: تهران بهعنوان مرکز سیاسی کشور جمعیت بسیار زیادی را در 30 سال گذشته پذیرفته است و در کنار آن کارکردهای زیادی را هم عهدهدار بوده است. گر چه از دهه 50 سیاست کنترل جمعیت اعمال میشده است اما میبینیم که همچنان تهران بهعنوان بزرگترین کلانشهر با فاصلهای زیاد از شهرهای دیگر قرار گرفته است. این شهر باعثشده که شهرهای دیگر تحتتأثیر وزن شهر تهران قرار بگیرند. دولت هم برای ساماندهی و ساخت تهران هزینههای زیادی کرده اما هنوز به نتیجه مطلوبی نرسیده است.
نگاه محیطی و جغرافیایی به شهر تهران نشان میهد که برخی معابر و فضاهای شهری، میادین و پارکها نیز شرایط مناسب را برای بروز ناهنجاری دارند. دکتر کلانتری میگوید: فضاهای کالبدی خیلی در برابر بزهکاری مقاوم نیست. بهطور مثال تحقیقات نشان میدهد که خیابان ناصرخسرو و کوچههای منتهی به آن از نظر شکلی بهصورتی است که قاچاق و مبادله موادمخدر در آن بسیار بالاست. به عبارت دیگر آدمها شکل این فضا را مناسب برای تبادل موادمخدر دیدهاند و دستگاههای انتظامی و قضائی هم خیلی نمیتوانند بر این قسمت کنترل داشته باشند. ازدحام، تاریکی، خلوتی، گوشههای کور(blind corner) که بهدلیل عقبنشینی ساختمانهای نوساز ایجاد میشود، امکان وقوع جرم را بالا میبرد. اینگونه مناطق، بافت را برای وقوع جرم آسیبپذیرتر میکنند.
تهران از لحاظ جغرافیایی و اقتصادی و اجتماعی فرصتهایی را فراهم میکند که کسانی که در این شهر زندگی نمیکنند ترجیح میدهند محل عمل مجرمانهشان تهران باشد. مصرف بالای موادمخدر در تهران نیاز به عرضه را بیشتر میکند. به همین دلیل کسانی که در حوزه قاچاق موادمخدر کار میکنند تهران را محل مناسبی برای فروش موادمخدر میدانند.
وی مقاومسازی فضاهای کالبدی در ارتباط با ناهنجاریها را نگاه نو برای مبارزه با جرائم عنوان میکند و میگوید: تئوری پیشگیری جرم از طریق طراحی محیطی هماکنون مورد توجه کشورهای پیشرفته است. علاوه بر این شرایط اجتماعی و اقتصادی نیز در تهران بسیار مؤثر است. این تمرکز زیاد باعث شده تا قطب مهم جذب جمعیت و سرمایه باشد. تهران همانطور که آدمهای سالم را جذب میکند افراد خلافکار را هم جذب میکند.
کلانتری معتقد است که باید برای تهران استراتژی مناسب مقابله با هر بزه را شناسایی و آن را اجرایی کنیم. بهطور مثال برای مبادی ورودی و خروجی شهر که در آن جرم قاچاق موادمخدر بیشتر است، اقدامات کنترلی بیشتری صورت بگیرد.