همشهری آنلاین - یکتا فراهانی: احساسات میتوانند رفتار ما را هدایت کنند و بر دیگران تأثیر مثبت و منفی بگذارند. بنابراین باید یاد بگیریم که چگونه احساسات را مدیریت کنیم؛ هم احساسات خودمان و هم دیگران.
مدیریت احساسات به ویژه در شرایطی که تحت فشار هستیم بسیار مهم است. هوش هیجانی نیز ما را در تشخیص، درک و مدیریت احساسات کمک میکند که شامل شناسایی و پاسخ مناسب به احساسات دیگران هم میشود. بنابراین فقط در حوزه شخصی خود ما کاربرد ندارد. در حال حاضر روی این نوع هوش تمرکز بیشتری شده است و به گونههای مختلف به آن توجه نشان داده میشود. اما موضوع مهم چگونگی تشخیص و پرورش و تقویت آن است.
هوش هیجانی در مقابل هوش شناختی
دکتر حسین ابراهیمی مقدم، روانشناس و عضو هیاتعلمی دانشگاه تهران در مورد تعریف هوش هیجانی میگوید: بین هوش شناختی؛ اییکیو و هوش هیجانی رابطه خاصی وجود ندارد. یعنی نمیتوان از روی هوش شناختی یک نفر، هوش هیجانی او را هماندازه گیری کرد. یعنی شاید یک نفر از نظر هوش شناختی بالا باشد. اما از هوش هیجانی زیادی برخوردار نباشد. همان گونه که میبینیم بعضی افراد میتوانند از نظر تحصیلی و دانشگاهی موفق باشند اما در بازار کار چندان موفق عمل نمیکنند.
او ادامه میدهد: اما موضوع فقط آن نیست که افراد چه میزان شناخت و آی کیو دارند بلکه مهم آن است که بتوانند ارتباطات خوبی برقرار کنند. بنابراین باید توجه داشته باشیم بعضی افراد شاید آی کیو بالایی داشته باشند ولی خیلی انعطافپذیر نباشند و از ایی کیوی بالایی برخوردار نباشند.
هوش هیجانی در سنین مختلف
این روانشناس با بیان این که از هوش هیجانی میتوان به عنوان یک مهارت انعطافپذیر نام برد، بیان میکند: بعضی افراد به طور طبیعی نسبت به دیگران هوش هیجانی بالاتری دارند. اما فردی که حتی بدون هوش هیجانی هم به دنیا آمده باشد باز هم میتواند هوش هیجانی بالایی در خود به وجود بیاورد. ضمن آنکه بخشی از آن نیز به شخصیت، سبک و روش زندگی افراد بر میگردد.
وی تاکید میکند: ما با این گونه سبک زندگی و روش انتخاب آن، خود را به دیگران معرفی میکنیم و در واقع وجود چنین تفاوتهایی باعث میشود ما از دیگران متمایز شویم.
ارتباط هوش هیجانی با شخصیت
دکتر ابراهیمی مقدم میگوید: مردم معمولاً فکر میکنند بعضی خصوصیات مثل درون گرایی به هوش هیجانی بالا ارتباط دارد. اما کسانی که ترجیح میدهند در کنار دیگران باشند حتماً از کسانی که تمایل دارند تنها باشند؛ هوش هیجانی بالاتری ندارند. بنابراین میتوان از شخصیت برای هوش هیجانی کمک گرفت. اما هوش هیجانی وابسته به شخصیت نیست.
به گفته این عضو هیاتعلمی دانشگاه تهران، تجربه بعضی هیجانات ما با ترس همراه هستند. ترس از هیجانات گاهی آن قدر افکار ما را به هم میزیزند که اگر بخواهیم در آن لحظه کاری انجام بدهیم قدرت تصمیم گیری نخواهیم داشت. بهترین روش مقابله با آنها شناخت و درک آنهاست. یعنی وقتی احساساتمان را درک و آنها را شناسایی میکنیم نمیتوانند مانند قبل ما را آزار دهند. در واقع کاری که در این گونه مواقع انجام میدهیم مدیریت افکارمان است. یعنی باید سعی کنیم خیلی درگیر آنها نشویم.
راههای تقویت هوش هیجانی
این روانشناس معتقد است تقویت هوش هیجانی در هر زمینهای باعث میشود افراد با همدلی، هماهنگی و احساس بهتری در کنار هم قرار بگیرند. یکی از این فضاها، محیط کار است.
او ادامه میدهد: ایجاد روابط سالمتر با همکاران و مشتریان برای ارتقای یک محیط کاری خوب برای کل سازمان و بهره وری بیشتر ضروری است. در چنین فضاهایی هوش هیجانی به افراد کمک میکند تا احساسات خود را به طور مؤثرتری بیان، درک و مدیریت کنند. بنابراین تقویت هوش عاطفی در محل کار میتواند به همه افراد انگیزه بیشتری دهد تا محیط کاری امنی ایجاد کنند. برای این کار میتوان به کمک یکدیگر بهتر تصمیم گیری کرد و هنگام فشارهای کاری آرامش بیشتری داشت. البته همه اینها با دادن اجازه انتقاد به همه افراد، همدلی بیشتر در حل تعارضات و توجه به انتقادهای سازنده میسر خواهد شد.
بیشتر بخوانید
چه درونگرا چه برونگرا؛ این جایزه برای همه است
نظر شما