روزهای پیش از انتخابات، مردم با انتخاب کاندیدای مورد قبولشان تلاش کردند تا با گردهماییهایی در کوچه و خیابان به بحث و بررسی درخصوص برنامه و یا سابقه کاندیدا بپردازند.
تشکیل گروههای خودجوش بهویژه قابل توجه بود؛ هر چند که این تجمعها بیسابقه نبود اما به هر حال نکات قابل بررسی از نظر جامعهشناسان در این تجمعها قابل مطالعه است.
آرمان شهرکی، بررسی کوتاهی را بر این نوع تجمعها انجام داده و در پایگاه اینترنتی انسانشناسی و فرهنگ منتشر کردهاست.
در این پژوهش آمده است: در علم جامعهشناسی، جنبش (Movement) به حرکتها و نهضتها و اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم به تجمعهایی گفته میشود که از ویژگیهایی همچون سازماندهی، الگو، تشکل، برنامهریزی، ساختار و اهدافی از پیش موجود برخوردار باشد.
او معتقد است یکی از ساختارهای نهادینه شده سیاسی که در بروز و ظهور این جنبشها نقش دارد تحزب است و در واقع احزاب گوناگون با حمایت و سازماندهی کنشگران راه را برای ایجاد و گسترش جنبشها هموار میکنند.
البته شهرکی بر این نکته تاکید کرده که همواره وضع به این منوال نخواهد بود و در جوامعی همچون ایران که از ساختار حزبی منسجم و فراگیری برخوردار نیستند ظهور نهضتها از سابقه چندانی برخوردار نیست.
در حرکت روی طیفی که تجمعها را از حیث ساختار، تعاملات اجتماعی (Socialinteractions) تشکیلات و اهداف بهصورت کاهشی مرتب میکند؛ پس از جنبشها به گروهها (Groups)، انبوههها (Crowds) و در نهایت به مجموعهها (Aggregations) میرسیم.
به اعتقاد او آنچه در روزهای تبلیغات انتخاباتی در خیابانهای تهران در حمایت از کاندیداهای ریاستجمهوری به وقوع پیوست از لحاظ جامعهشناختی نمونه تیپیک انبوهههاست.
مشخصههای این انبوههها عبارتند از: الف - خودجوش بودن: هیچگونه نهاد و یا حزبی بهصورت از پیش تعیین شده دستاندرکار تشکیل این انبوههها نبوده است.
ب - مردمی بودن: تجمعات در بطن جامعه و عرصه عمومی و در حوزهای فیزیکی (پیاده رو یا خیابان) شکل گرفته بهتدریج بر تعداد افراد افزوده شده و با گذشت زمان در همان عرصه اجتماعی و فیزیکی بهتدریج محو شده و از هم میپاشد.
ج - ریخت شناسی مختلط: انبوههها غالبا در پیادهروها شکل گرفته به سمت جلو به شکل خطی حرکت کرده بر تعداد کنشگران افزوده میشود؛ با توقف لحظهای حالت حلقهای و دایرهای پیدا کرده؛ نماینده یا کنشگر اصلی انبوهه در مرکز دایره قرار گرفته، بار دیگر انبوهه به حرکت خود ادامه داده و بهتدریج محو میشود.
د - درهم آمیزی انبوههها با خاستگاههای اجتماعی گوناگون: انبوههها براساس معیارهایی همچون جنسیت (حضور زنان و مردان بهطور مساوی)، قومیت (قومیتهای مختلف همچون قشقاییها)، سن( حضور افراد از 6 سال تا 70 سال مشهود است)، طبقه اجتماعی( دانشجو، کارگر، بازاری و...) خصلت نمایی میشوند. انبوهههای جنسیتی، سنی، قومی و طبقهای بهطور مداوم و در هر لحظه از زمان با یکدیگر ترکیب و بلافاصله از هم منفک و تجزیه شده و یا به انبوهه دیگری میپیوندند.
هـ - تعاملات اجتماعی معارض: تعاملات اجتماعی برقرار شده میان کنشگران همگی نظم موجود را به چالش میکشند؛ چه در شعارهای مطرح شده، چه در نوع پوشش(بهصورت نسبی) و چه در مناسک پایهریزی شده.
ر- بهرهگیری از نمادهای معنیدار: استفاده از نماد تنها ویژه این گروه است. بهرهگیری هوشمندانه از رنگ بهعنوان یک نماد مفهومی که در ترکیب با ابزارهایی همچون شال گردن، بازوبند، سربند و غیره، به نشان تبلیغاتی انبوههها بدل شدهاست.
ز- خنده چونان یک رفتار انفعالی اعتراضی و خلاقانه: بسیاری از کنشگران در انبوههها همواره یا لبخند بر لب داشته و یا در حال خنده مشاهده میشدند. درباره خنده نظریات گوناگون و مختلفی ارائه شده است. اما خنده در این انبوههها ضمن آنکه در تقابل با عصبیت موجود در هواداران کاندیدای رقیب قرار میگیرد؛ دارای کارکرد ریشخند نظریات ارائه شده از سوی رقباست که از طریق ابزار کنایه و شعارهای کنایهآمیز، قدرت و ساختار موجود را از طریق طنز خیابانی به چالش میکشد.
خنده نشانهای است در رد پرخاشگری و خصلت مهاجم و تخریبگر موجود در اغتشاشات و تزاحمات خیابانی و مهر تاییدی است بر ویژگی مسالمت آمیز و مهربانانه انبوههها.