اما با وجود پیگیریهای مختلف خبرگزاریها و سایتهای خبری، این تخریبها نه تنها پایان نیافت، بلکه با افزایش بیلهای مکانیکی و کار شبانهروزی شاهد ادامه این ماجرا بودیم تا به مانند بسیاری پروژههای دیگر، ثابت شود که توجه به میراث فرهنگی و هنری در کشور در کمترین حد انتظار است.
شنبه این هفته پس از نزدیک به یک ماه از اعلام تاریخیبودن این تپه و تایید سفالهای ارائه شده از سوی احمد نادعلیان به وسیله کارشناسان موزه ملی، دکتر محمد مرتضایی، رئیس پژوهشکده باستانشناسی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور در گفتوگو با ایسنا اعلام کرد: با پیداشدن بقایای یک دیوار در محل ساخت کارخانه آب معدنی و محوطه منتهی به قلعه دختر پلور، طرح ساخت کارخانه دیگر ادامه نمییابد. محمد مرتضایی با اشاره به بازدید کارشناسانی از سوی پژوهشکدهباستانشناسی از این محل، بیان کرد: در مجوزی که به سازندگان کارخانه داده شده، ذکر شده است که درصورت برخورد به آثار تاریخی باید کار را تعطیل کنند.
البته در منطقه، آثار سطح الارضی وجود نداشت؛ ولی پس از آغاز کار، به آثاری برخورد کردند و کارشناسان استان نیز بازدید کردند و پس از صورتجلسه، کار تعطیل شد. وی با تأکید بر اینکه اکنون ساخت کارخانه آب معدنی متوقف است، گفت: در این محل، بقایایی از یک دیوار به اندازه حدود 5/1 متر پیدا شده است که البته مشخص نیست آیا دیواری وجود دارد یا خیر. مرتضایی در پایان نیز تأکید کرد: طرح ساخت کارخانه در این محل لغو شده است و به هیچ وجه ادامه نمییابد. اما در پیگیریهای بعدی، ماجرا به اینجا ختم نشد و گفتوگوی رئیس پژوهشکده باستانشناسی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و اعلام توقف پروژه توسط او واکنشهای جدیدی را در پی داشت.
علی ماهفروزی، مدیر پژوهشی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان مازندران در واکنش به این خبر، با بی اساس دانستن این موضوع گفت: خبری از توقف این پروژه ندارم ولی آخرین چیزی که از وضعیت این پروژه میدانم، تا پنجشنبه هفته گذشته همه چیز روال عادی خود را داشته است و از نظر من به عنوان یک کارشناس میراث فرهنگی آنجا هیچگونه تخریبی صورت نگرفته است.
ماهفروزی در ادامه در پاسخ به پیدا شدن بقایایی از یک دیوار به اندازه حدود 5/1 متر در محل تخریب، اظهار داشت: به نظر من تا به امروز هیچگونه تخریبی انجام نگرفته است و آنچه به عنوان کشف دیواره یک و نیم متری در خبر عنوان شده، پیش از این نیز وجود داشته است اما با فاصله 15 تا 17متری از محل کار. این کارشناس میراث فرهنگی با بیان اینکه پیداشدن چند تکه سفال نشانه باستانی بودن یک محل نیست، گفت: عکسهایی که آقای نادعلیان ارائه کردهاند ساخته فتوشاپ است! ماهفروزی پیشتر نیز در این رابطه به خبرگزاریها گفته بود: بهنظر میرسد، افراد کوچرو در زمان عبور و مرور بخشی از وسایل زندگی خود را باقی گذاشته باشند که ممکن است همین سفالهای شکسته باشند.
تپهای که از آن یاد میشود، یک تپه طبیعی یا ناهمواری کوهستانی است که در محور هراز قرار دارد و در کنار آن یکسری سفال پیدا شدهاند. نظر احمد نادعلیان دررابطه با این موضوع و اظهار نظرهای جدید جالب به نظر میرسد. این هنرمند مطرح محیطی که سابقه بیش از 2دهه تدریس تاریخ هنر و سفر به بیشتر کشورهای جهان را دارد، با تعجب نسبت این خبر جدید، گفت: حرفهای من هنوز هم همان حرفهای پیشین است و نمیدانم به چه دلیل افراد مختلف میراث فرهنگی دوست دارند اینگونه جلوه دهند که سفالهایی که توسط مسئولین محیطزیست پلور پیدا شده است و خود من برای تایید به موزه ملی ایران بردم، به جایی غیر از محل تخریبها تعلق دارد.
وی در ادامه افزود: چند روز دیگر به ایران بر میگردم و هر خبرنگاری که علاقهمند پیگیری این ماجرا بود را با وسیله شخصی خودم به پلور میبرم و بدون استفاده از کلنگ در همان محل به او سفال تحویل میدهم. نادعلیان همچنین با اشاره به صحبتهای مرتضایی، گفت: اولا در پلور همه مردم از کسبه تا چوپان میدانند که آنجا قلعه است. دوم اینکه قبلا گفته بودم که به گفته راننده لودر کارشناسان میراث مازندران از تپه باستانی نمونه سفال بردهاند.
نکته بعد هم اینکه نخستین نمونه سفالها را آقای ابراهیم مشایی، مسئول سازمان حفاظت از محیطزیست مستقر در پلور که دفتر آنها در 200 متری مکان تخریب شده مستقر است و آقای منوچهر فیروزی از بومیهایی که مسئول انجمن کوهنوردان پلور هستند، در تپه تاریخی جمعآوری کرده و طی صورتجلسهای کار را متوقف کرده بودند. آنها سپس سفالها را برای بررسی در اختیار من قرار دادند.
وی با تاکید بر اعلام درستبودن مکان سفالها، گفت: از این آقایان سؤال شود که سفالینهها ازکجا پیدا شدند؟ در ضمن در روز بعد که در ضلع شرقی مشغول کار بودم نمونههای بیشتری را با آقای فیروزی جمعآوری کردیم و از اهالی محل آقایان گلرخسار و برادران رضا و ایرج عباسعلیان و چند نفر بومی دیگر حضور داشتند. نکته دیگر اینکه کارکنان اداره راه که در 50 متری تپه مستقر هستند به من گفتند در نخستین روز تخریب به میراث فرهنگی تلفن زدند و ماجرا را اطلاع دادند و زمانی که من عکاسی میکردم فکر میکردند که من از سازمان میراث فرهنگی آمدهام. آقای واحدی هم که از ریشسفیدان پلور هستند به من گفتند که به حراست میراث فرهنگی تلفن زدند و به تخریب اعتراض کردند. در ضمن تخریب تا 3 متری دیواره ساروجی پیش رفته نه 15 متر.
ابراهیم مشایی، مسئول سازمان حفاظت از محیطزیست پلور نیز با اظهار خوشحالی نسبت به توقف تخریبها گفت: اگر مسئولیت این بخش در این محدوده بر عهده ما بود، به هیچ عنوان اجازه اولیه تخریب را هم نمیدادیم اما متأسفانه استقرار صنایع مختلف کشاوزی یا غذایی مانند کارخانه آب معدنی در این منطقه با وجود آنکه از لحاظ جغرافیایی در حوزه ما قرار دارد اما از محدوده مسئولیت و حکم ما خارج است.
تاییدهای کارشناسان موزه ملی ایران و پژوهشکده باستانشناسی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری از یک سو و تکذیبهای یکجانبه مسئولان میراث فرهنگی مازندران و حمایت از این تخریبها از سوی دیگر، سردرگمیای را ایجاد کرده است که طی آن یک تپه باستانی دیگر نیز بدون رعایت موازین علمی و اصولی تخریب شده و نه تنها پاسخگویی برای این ماجرا وجود ندارد که حتی خانم اسلامی یکی از مسئولین روابط عمومی سازمان میراث فرهنگی تهران با رد پیداشدن سفال در محل تخریب، نسبت به تایید کارشناسان موزهملی میگوید: این سفالها متعلق به آن منطقه نیستند اما این فرد(احمد نادعلیان) میتواند به خاطر در اختیار داشتن این اشیای عتیقه مورد پیگرد قانونی قرار گیرد.
سؤال دیگری که در این میان مطرح میشود این است که با توجه به نامه و اظهارات مسئولین میراث فرهنگی در مورد توقف پروژه تخریب در صورت مشاهده آثار باستانی در محل، چگونه این تخریبها ادامه مییابد و مسئولین میراث فرهنگی مازندران با وجود ارائه اسناد و مدارک مختلف تنها به تکذیب این قضایا میپردازند؟ تکذیبهای میراث فرهنگی مازندران همچنین در حالی صورت میگیرد که هم اهالی منطقه پلور از کشف سفال و شیشه در محل تخریب خبر دادهاند و هم اینکه راننده بیل مکانیکی نیز گفته است که در زمان بازدید مسئولان میراث، آنها تکههای سفال نیز به همراه خود بردهاند.
اما نکته جالب و ناراحتکننده این است که با تمام تاییدها و تکذیبها، بخش زیادی از این تپه تاریخی تخریب شده و متوقف شدن یا نشدن این پروژه شاید برای خود آن تپه چندان تاثیرگذار نباشد؛ هرچند که در بلند مدت نبود یک کارخانه دیگر در این منطقه از بسیاری لحاظ مهم و مفید خواهد بود چراکه علاوه بر دست نخورده ماندن محیطزیست و جلوگیری از آلوده شدن و تخریب آن، شاید امکانی برای پژوهش و کار در زمینههای فرهنگی و گردشگری نیز ایجاد شود.