نه در اواخر دوران قاجاریه که نامگذاری معابر در تهران شروع شد و نه در زمان رضاشاه که همه نامهای معابر و خیابانها طبق تمایل او یا تغییر کرد و نه حتی پسرش که اسم کودتاچیان 28 مردادی را روی بسیاری از خیابانهای تهران گذاشته بود و اکثر میدانهای تهران و شهرهای دیگر ایران نام او را داشتند، هیچ یک ندانستند و نخواستند بدانند که این نامگذاریها بیشتر از هرچیز به مردم یک محل متعلق است و خواست مردم است که قبل از هر چیز در اولویت قرار دارد.
اخیراً شهرداری تهران با ایجاد کمیتههای نامگذاری به این حق دیرینه شهروندی نگاه تازهای دارد اما اینکه این نگاه تا چه حد توانسته موفق عمل کند سؤالی است که ما طی این گفتوگو با «بهرام کاوکار»، دبیر نامگذاری معابر منطقه، به دنبال پاسخی برای آن بودیم.
- چقدر به ضرورت تغییر نام یا نامگذاری جدید معابر شهری منطقه معتقدید؟
بحث نامگذاری معابر شهری در واقع حکم شناسنامه شهر را دارد و ما وظیفه داریم اسم خوبی برای این معابر انتخاب کنیم چرا که اسامی در معابر شهری باید نمایانگر سابقه تاریخی، فرهنگی و تمدن دینی یک شهر باشد. یعنی وقتی یک فرد غریبه وارد شهر میشود باید بدون اینکه یک شهر را بشناسد بتواند از روی اسامی خیابانها به حادثههای تاریخی و افتخارات مربوط به آن شهر پیببرد.
به همین دلیل ما فکر میکنیم نامگذاری خیابانها از اهمیت بسیاری برخوردار است. حالا ممکن است بعضیها به این مسئله معتقد نباشند. همانطور که پیش از این نامگذاری خیابانها از مصوبه خاصی پیروی نمیکرد.
- آئیننامهای که در شورای شهر برای نامگذاری معابر و خیابانها تصویب شده است، چه مسائلی را در اولویت قرار میدهد؟
در این آییننامه هدف اصلی ما در نامگذاری کوچهها و معابر استفاده از مشارکت مردم است.
- بدون شک شما در کمیته نامگذاری به هویت تاریخی و فرهنگی اسم معابر توجه دارید اما با وجود تأکید شما روی خواست اهالی، اگر شرایطی پیش بیاید که درخواست و پیشنهاد آنها برای نامگذاری یا تغییر نام معابر هویت آن معابر را از بین ببرد، شما معمولاً چه تصمیمی میگیرید؟
خب طبیعی است که در چنین شرایطی ما سعی میکنیم از طریق نمایندههای اهالی آن محل که اغلب از شورایاران و مورد تأیید خود مردم هستند، با مردم و پیشنهاددهندگان به گفتوگو بنشینیم و با بیان دلیلهای منطقی اهالی را با نظر خودمان همراه کنیم نه اینکه یکطرفه و بدون در نظر گرفتن نظر آنها تصمیم منفی خودمان را ابلاغ کنیم.
- شما چه معیاری برای انتخاب اسم معابر دارید؟
اسمی که انتخاب میشود باید در زبان فارسی ریشه داشته باشد و تلفظ آن هم برای مردم راحت و روان باشد. دیگر اینکه این اسم میتواند به شخصیتهای تاریخی سرزمین که به گونهای در آن خیابان نام و نشانی از خود به جا گذاشتهاند، تعلق داشته باشد؛ حتی به نخبگان محلی و هنرمندان. البته نام و نشانی از طبیعت هم انتخاب مناسبی برای معابر محلی است.
- بخشی از منطقه 6 منطقهای است به قدمت تاریخ تهران. این همه تنوع و شاید بهتر باشد بگوییم ناهماهنگی در نامگذاری معابر این منطقه از کجا ناشی میشود؟
اینکه پرواضح است؛ نبود قانون مشخصی برای نامگذاری. وقتی قانون و مصوبهای در کار نباشد نتیجه همین ناهماهنگی میشود که شما میگویید و البته ما هم شاهد آن هستیم. فعالیتهای اخیر کمیته نامگذاری شورای شهر هم در نظم بخشیدن به همین ناهمانگیها بوده. به هر حال این کمیته توانسته آنقدر مفید عمل کند که به عنوان فعالترین کمیسیون شورای شهر تهران شناخته شود.
- سهم منطقه ما از این کمیته فعال نامگذاری چیست؟
اتفاقاً منطقه ما در کسب این عنوان برای کمیسیون نامگذاری شورای شهر چندان هم بیتأثیر نبوده. ما در یک سال اخیر در مورد نامگذاری 400 معبر بدون نام که اغلب شامل بنبستهای منطقه بود در میان مناطق بیستودوگانه شهر تهران رتبه اول را به دست آوردیم و حتی از طرف دکتر صداقت مدیر کل روابط عمومی شهرداری تهران هم مورد تشویق قرار گرفتیم.
- تولد 400 کوچه و بنبست جدید در منطقه ما اتفاق جالبی است، اما شاید جالبتر از آن، روند نامگذاری این 400 معبر باشد. در نامگذاری آنها چه معیارهایی را در نظر گرفتید؟
رویکرد جدید ما در کمیته نامگذاری معابر منطقه بازگرداندن روح زندگی به مردم منطقه است. منطقه ما منطقه شلوغ و پررفت و آمدی است. طبیعی است که این همه ترافیک و شلوغی بر روان افراد تأثیر میگذارد ما سعی کردیم با روی آوردن به طبیعت کمی از این فشارهای روانی را کم کنیم. بنابراین در مورد نامگذاری تمام این 400 معبر یک روند را در پیش گرفتم و آن انتخاب نام گلها بود. تمامی این 400 معبر به قول شما تازه متولد شده نام و نشانی از طبیعت و گلهای زیبای فصلهای مختلف سال را دارند.
- خب این درباره نامگذاری خیابانها اما موضوع تغییر نام چطور؟ یکی از وظایف کمیته نامگذاری هم تغییر نام خیابانهاست.
بله. هرچند این تغییر نام به هر حال مشکلاتی را هم به همراه دارد. نام معابر و خیابانها در حافظه جمعی محل ثبت شده و با وجود همه تغییرات، باز همان نام قدیمی است که در ذهن اهالی به جا میماند. مهمتر از آن مشکلات پستی است که با هر تغییر نامی در معابر ایجاد میشود. با این حال گاهی با وجود همه این مسائل درخواست مردم در اولویت قرار میگیرد البته اگر از دیدگاه کارشناسی هم این درخواست منطقی به نظر بیاید.
- حالا فرض کنیم بررسیهای کارشناسی لزوم تغییر نام را تأیید کرد. بعد از این مرحله سرانجام نامگذاری به کجا میرسد؟
بعد از اعلام درخواست کتبی و ارائه مدارک، یک بازدید و استشهاد محلی لازم است که اغلب خود من به خاطر حساسیت کار مسئولیت آن را به عهده میگیرم. در محل حاضر میشوم و بعد از بررسی سوابق نام درخواست شده و جایگاه آن در بین اهالی نظر کارشناسی من در کمیته نامگذاری که با حضور نماینده نامگذاری معابر شهرداری تهران، نماینده بنیاد شهید، ائمه جماعت، نماینده معاونت فرهنگی اجتماعی منطقه، نماینده بسیج و شورایاران و رئیس روابط عموم منطقه و خود من به عنوان دبیر این کمیته برگزار میشود مطرح شده و بعد از رأیگیری و اظهار نظر این دوستان تصمیم نهایی به روابط عمومی مرکز ابلاغ میشود اما در این مسیر قبل از هر چیز استشهادات محلی مد نظر است بارها پیش آمده که در خیابانی اهالی محل با تغییر نام آن موافق نبودند بنابراین ما نظر آنها را در اولویت قرار دادیم و تغییری در نام آن معبر ایجاد نکردیم.
- قانونی برای هماهنگی نام کوچهها و خیابانهای فرعی یک خیابان وجود ندارد؟ مثلاً مثل خیابان جلفا در منطقه 7 شهرداری که تمام معابر آن، نام پرندگان است.
خب در رویکرد جدید ما برای نامگذاری و تغییر نام معابر، موضوع هماهنگی یکی از نکات اساسی است که باید در نظر گرفته شود. ما هم تمام تلاشمان را میکنیم تا حداقل نامگذاریهای جدید همه در یک راستا باشند اما این ایده بیشتر در مناطق جدید قابل اجراست. ایجاد تغییرات کلی در منطقهای مثل منطقه ما با وجود قدمت کوچهها و محلههای آن ممکن نیست. با این حال ما تمام تلاشمان را میکنیم که نامگذاریهای جدید را هماهنگ با نامهای قبلی انتخاب کنیم.
- آقای کاوکار، ما در همین منطقه 6 خودمان استادان هنرمند، نویسنده و محقق بسیاری داریم که متأسفانه کمتر شاهد انتخاب نام آنها در معابر محل هستیم.
در این مورد کاملاً حق با شماست. این موضوعی است که یکی از دغدغههای مجموعه شهرداری هم هست اما شاید مشکل اینجاست که نخبگان کشور ما سازمانی ندارند که پیگر این امور باشد. در حالی اگر نهادی مثل دانشگاه پشتیبان آنها باشد، شاید این اجحاف حداقل در مورد نامگذاریها کمتر انجام بگیرد. درست مثل بنیاد شهید که به جد پیگیر این امور است و نماینده آنها هم همیشه در کمیته ما حاضر است.
- خود شما به عنوان دبیر نامگذاری معابر نمیتوانید حامی آنها باشید؟
ما تا جایی که دستمان برسد از آنها حمایت میکنیم اما دایره وظایف و اطلاعات ما هم محدود است و معین.
- مگر شما در این زمینه محدودیتی هم دارید؟
تمام کارهای ما بر اساس دستورالعمل مصوب انجام میگیرد طبق این دستورالعمل هم باید یک درخواستکننده باشد تا من درخواست او را پیگیری کنم.
- یعنی مهره اول این چرخه نامگذاری درخواستکننده است؟
بله. بنابر این شاید نقش شهروندان در این تغییرات حتی بیشتر از ما هم باشد.
- مصداقی میپرسم؛ بنیاد نهجالبلاغه در یکی از خیابانهای منطقه ما واقع شده، در کوچهای به نام افشین. جالب اینکه سفارت لبنان هم در همان کوچه است. فکر نمیکنید به علت این همجواریها و البته حفظ تناسب، برای معرفی جرج جرداق لبنانی ¨مفسر مشهور نهج البلاغه بهتر بود این کوچه لااقل به نام او نامگذاری میشد؟
اینکه چرا اسم این خیابان افشین است برمیگردد به زمانهای دور که هر کسی به هر دلیلی که برای خودش منطقی بود نامی برای معابر انتخاب میکرد شاید حتی تنها به این دلیل که مثلاً نام فرزند یکی از اهالی افشین بوده، اما در مورد جرج جرداق و بنیاد نهجالبلاغه باز هم کاری از دست ما ساخته نیست چون تا به حال درخواستی مبنی بر تغییر نام این خیابان به دست ما نرسیده. اهالی این محل یا اعضای خود این بنیاد میتوانند این درخواست را به ما برسانند، ما هم بعد از پیگیری در صورت تصویب اعضای کمیته، در مورد این تغییر نام اقدام میکنیم.
- به حرمت تمام زنان شهید
شاید تا به حال این سؤال به ذهن شما هم خطور کرده که چرا در بین تمامی نامهای شهیدان دوران انقلاب و 8 سال دفاع مقدس که به پاس بزرگمردیهای آنها خیابانها و کوچهها و معابر بسیاری به نامشان نامیده شده، نام هیچ بانوی شهیدی به چشم نمیخورد، اما این دلیلی ندارد جز حفظ حرمت زنان شهید.
معصومه آباد دبیر کمیته نامگذاری معابر شورای اسلامی شهر تهران، دلیل عدم نامگذاری معابر به نام بانوان شهید را اینطور توضیح داد: «بخشی از اسامی معابر در لفظ، کم و زیاد میشود به همین دلیل و به منظور حفظ جایگاه زنان سعی میکنیم نام آنها برای معابر انتخاب نشود، مگر در مورد مراکز فرهنگی و میدانها».
تغییر نام خیابانهای اصلی، کاملاً فرامنطقهای
تغییر نام خیابانهای اصلی مناطق به بررسی همه جانبهتر و حتی سفت و سختتری نیاز دارد. بنابراین روند این تغییر نامها خارج از محدوده عملکرد کمیتههای نامگذاری هر منطقه است. این تغییرات البته به شرطی که لزوم تغییری در کار باشد از جانب شواری مرکزی نامگذاری در شهرداری مرکزی تهران اعمال میشود و البته بعد از تأیید شورای شهر دستور این تغییرات به مناطق ابلاغ میشود.
در حقیقت کمیتههای نامگذاری مناطق در مورد تغییر نام خیابانهای اصلی تنها مجری تصمیمات شورای نامگذاری مرکز هستند. اتفاقاً این تغییرات چندی پیش هم شامل حال منطقه ماشدخیابان بخارست را که به یاد دارید؟ این خیابان مدتی است که به خیابان خالد اسلامبولی تغییر نام داده.
نامهای آشنا، اما غریب
راماتیا، آویز، آونگ، ناز، بیمارستان، گلابی، خوشبختی، خورشید و بنبست شانس ... . نامهایی آشنا و همانقدر که آشنا، غریب و سؤالبرانگیز. چندبار تا به حال برای رها شدن از شر ترافیک خیابان کریمخان، به بنبست شانس پناه بردید و راه شانس را درست در همین بنبست به روی خودتان بسته دید؟
چند بار تا به حال از پس همه بالا و پایینهای روزگار، سر به بیابان که نه ¨چون این روزها برای سر به بیابان زدن هم باید به اندازه کافی خوششانس باشید،© سر به خیابان زدهاید و ناگهان در میان تمام کوچهها و خیابانهای دود گرفته تهران سر از کوچه خوشبختی درآوردهاید و آنوقت باورتان شده که حتماً شما هنوز خوشبختید که میان این همه خیابان و کوچه به خوشبختی رسیدهاید؟
چند تابستان هوس گلابی به سرتان زده و بیاختیار راهی کوچه گلابی شدید تا از تک درخت روزهای دور این کوچه گلابی بچینید، اما به جای درخت پیر گلابی روزهای کودکیتان برج بلند و بارویی را دیدهاید که درست جای همان درخت خاطرات شما روی زمین سبز شده است و خورشید؛ حتماً چراغ به دستان بسیاری در روشنایی روز در همین کوچه خورشید، به دنبال نور میگشتند اما دریغ از چشم جان که کور شود...
وقتی که در پرسش از «غضنفر محمدی»، رئیس ستاد نامگذاری معابر منطقه، از علت این نامگذاریهای عجیب بپرسید و پاسخ بشنوید که «نبودن قانون در گذشته و نداشتن برنامهریزی مشخص برای نامگذاری معابر در ایران علت همه این نامگذاریهاست»، حتماً شما هم دست به کار میشوید، تا حالا که حساب و کتابی در کار نیست خودتان سندساز شوید و داستان نامگذاری معابر منطقه را در ذهنتان بسازید.
خلاصه غرض از این همه زیادهگویی اینکه، بر اساس اطلاعات به دست آمده از جانب رئیس ستاد نامگذاری معابر منطقه، تا پیش از انقلاب هیچ نگاه کارشناسی شدهای روی نامگذاری معابر وجود نداشت. خیابانهای اصلی و میدانهای شهر، که به نام بزرگان مملکت نامیده میشدند و انتخاب کوچهها و خیابانهای فرعی هم به عهده محلیها بود.
حالا در محل اکثریت با هر گروهی که بود نام کوچه هم از آن آنها بود. اگر اهالی کوچه گیلانی بودند، کوچه، کوچه گیلانیها بود. یا خیلیها هم که زبلتر بودند، بدون هیچ بهانهای نام پسرشان را روی کوچه میگذاشتند. کوچههای اردلان و آریا و آرشام، مرجان، نادر، شهرام و... هم نمونهای از همین عاقبتاندیشی پدر و مادرهاست،
همشهری محله - 6