زیرا دریافته که توازن قوا در منطقه تنها از طریق کاهش نقش و جایگاه عربستان و واگذاری آن به کشورهای ترکیه، سوریه و ایران ممکن است.
برای مدتها مصر کشور فعال و مؤثر اتحادیه کشورهای عربی بود، ولی بعد از مدتی توانایی تحرک، طراحی و ابتکار را از دست داده و عربستان در رأس کشورهای عربی قرار گرفت. اما با بررسی و بازبینی برخی مطالبی که در گزارش سالانه سازمان امنیتی ایالات متحده (سیا) درج شده میتوانیم به این نتیجه برسیم که عربستان نیز توانایی حفظ موقعیت کنونی را در بین کشورهای منطقه ندارد و این نقش به کشور دیگری منتقل خواهد شد و آمریکا، نقش سیاسیای که عربستان در منطقه داشت را به ترکیه منتقل کرده است.
این روزها شاهد یک سلسله حوادث سیاسی ناگهانی و پی در پی هستیم که تنها در چارچوب برنامههای ایالات متحده در منطقه قابل تفسیر است؛ حوادثی که در گزارش فوق نیز به نوعی پیشبینی شده بود.این حوادث باعث شده که محور ترکیه - سوریه نقش کلیدی در منطقه بیابد که ایران نیز بهعنوان کشور درگیر در مسئله صلح و سازش در منطقه، به آنها اضافه میشود.
در سایه چنین وضعیتی این سؤال مطرح میشود که عربستان و مصر در این فرایند چه نقشی دارند؟حوادث جاری در منطقه به اندازهای سریع بود که کمتر کسی متوجه شد ایالات متحده برنامه خاصی را در منطقه تهیه دیده است؛ همان برنامهای که از جنگ غزه شروع شده و سپس شاهد رشد روزافزون مواضع ترکیه و انتقادهای شدید این کشور از عملکرد اسرائیل در جنگ بود.
بهنظر میرسد آمریکا تصمیم گرفته برای جبران عدمپیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا به این کشور اجازه دهد که در جهان اسلام نفوذ کند. به هر حال رشد نقش و تأثیر ترکیه در منطقه به همراه محور ایران و سوریه، باعث شد نقش و جایگاه عربستان و مصر در منطقه بهشدت تضعیف شود و به این وسیله تحلیلهای این گزارش سازمان سیا، هر چند با کمی تأخیر، صحیح از کار در آمد.در سایه ناتوانی مصر در حل پرونده آشتی بین جناحهای مختلف فلسطینی از جمله جنبش فتح در کرانه باختری و جنبش حماس در باریکه غزه و عدمتوانایی در فیصله نظامی و قاطعانه پروندههای متعدد، چرا جایگاه عربستان رو به افول بوده است؟ به عبارتی دیگر چرا ایالات متحده در چنین شرایطی پشت عربستان را خالی کرده است؟
همان طور که همه میدانند منافع اقتصادی مشترک بین عربستان و ایالات متحده به اندازهای مهم است که به هیچوجه نمیتوان آن را نادیده گرفت. در واقع هم نفت عربستان و هم سرمایههای عربستانی، شاهرگ حیات ایالات متحده است. سران ایالات متحده همواره بهدنبال این بودند که یک کشور چنین نقش انحصاری را در اقتصادشان ایفا نکند، آنها بهدنبال جایگزینهایی برای کشور عربستان بودند که از ناحیه نفوذ دینی در منطقه و نفوذ سیاسی بر حکومتها بتواند رقیب یا شریک و یا حتی جایگزینی برای عربستان باشد.
سران ایالات متحده قبل از اوباما نتوانستند چنین کشوری را بیابند ولی اوباما توانست چنین رقیب یا جایگزینی را در ترکیه امروزی بیابد که البته از لحاظ نفوذ دینی و سیاسی ضعیفتر از عربستان است ولی میتواند روز به روز شرایط خود را بهبود بخشد.
در سایه چنین شرایطی است که ترکیه جایگاه مهمی در منطقه یافته و به جای اجازه پیوستن به اتحادیه اروپا، دستش را در منطقه باز گذاشتهاند. اوباما در واقع با این کار با یک تیر دو نشان زد. وی هم روابط و منافع اقتصادی مشترکش با عربستان را حفظ کرد و هم کمکم نفوذ عربستان را در منطقه کاهش داد.