باتوجه به اهمیت توسعه تهران و اینکه ارکان مختلف شهری در اثر این توسعه زیر فشار سنگین قرار گرفته و اساس نظم شهری درهم ریخته بود، سازمان برنامه در بهمن ماه سال1344 موسسه مهندسین مشاور عبدالعزیز فرمانفرمائیان و ویکتورگروئن را به سمت مشاور شهرسازی انتخاب و مقرر کرد طرح جامعی برای توسعه شهر تهران جهت 25سال آینده تهیه کند.
در نتیجه مطالعاتی که طی مرحله اول طرح جامع به عمل آمد؛ اتخاذ و اجرای روش خطی توسعه تهران براساس جمعیت 5/5 میلیون نفری تا سال 1370، انجام یک سلسله اقدامات تحدیدی موثر به طوری که جمعیت تهران تا سال 1370 از 5/5 میلیون نفر تجاوز نکند،بود.
وضع قوانین و مقررات لازم جهت اجرای طرح جامع و ایجاد یک سازمان نظارت برای اجرای آن و اقدامات کوتاهمدت به منظور رفع معایب و نواقص موجود در نواحی شهری و ایجاد یک محیط مناسب و بهتر پیشنهاد شد.
طرح جامع تهران مصوب آذر1347 تهران را به 9جامعه بزرگ (منطقه) تقسیم کرده که کاملاً از یکدیگر متمایز بوده و هرکدام دور یک هسته مرکزی و مستقل شهری در امتداد خطوط رفت و آمد سریعالسیر گرد آمدهاند.
اینها بخشی از مرحله اول طرح جامع بودند و در مرحله دوم طرح تأمین نظام توسعه عناصر جدید شهری متناسب با آداب و سنن. خصوصیات و تحولات اجتماعی و امکانات اقتصادی به همراه تأمین وسایل نقلیه کافی و ارزان برای مردم شهر و ایجاد سیمای برجسته برای پایتخت، ایجاد شبکه حملونقل سریعالسیر (مترو)، به طول تقریبی یک صد کیلومتر و یک سیستم اتوبوسرانی به منظور تأمین دسترسی به محلات و ایستگاههای خطوطسریعالسیر و... مورد توجه قرار گرفت .
از سال 1349 رعایت آن برای دستگاههای ذیربط الزامی شد، اما با وقوع انقلاب اسلامی متوقف ماند ولی این طرح تا جایی پایههای خود را مقاوم بنا کرده بود که ما امروز اتوبانهای تازه تأسیس همت و نیایش را از آن طرح به یادگار داریم.
حدفاصل سالهای 47 الی 1357 بیش از 40 بار برنامههای ارائه شده طرح جامع مورد اصلاح قرار میگیرد تا اینکه به طرح حفظ و ساماندهی تهران در سال 1367 میرسد.
از آنجا که تهران 19سال(1347 تا 1366) پس از ارائه طرح جامع هنوز در حل مشکلات اولیه خود ناتوان بود، بنابراین تجدیدنظر اساسی در طرح جامع و کلیه برنامههای آن ضروری شد و این تجدیدنظر اساسی در طرح جامع در واقع به معنی تهیه طرح جامعی جدید بود .
بنابراین طرح حفظ و ساماندهی تهران نام طرح جامع تهران را به خود گرفت، اما این طرح باوجود تصویب در وزارت مسکن و شهرسازی هرگز مورد رعایت قرار نگرفت.
این طرح توسط مهندسین مشاور آتک و به سفارش معاونت شهرسازی و معماری وزارت مسکن و شهرسازی طی سالهای 1366 تا1371 تهیه شد و به تصویب شورای عالی شهرسازی و معماری ایران نیز رسید.
و امروز از سه مشاور اصلی این طرح، تنها مهندس صمد ذواشتیاق باقیمانده که میگوید اگر این طرح ضمانت اجرا داشت، بعد از تصویب رعایت نیز میشد امروز تهران به این حال نمیافتاد.
او میگوید: شهرداری راضی نشد با وزارت مسکن و شهرسازی همکاری کند و اعتقادش بر این بوده که این طرح بدون در نظر گرفتن نیازهای شهرداری و بدون نظرسنجی از مردم شهر تهیه شده و نیازهای مردم در آن در نظر گرفته نشده است. طرحی که 7سال جمعآوری اطلاعات و ارائه طرح آن طول کشیده آیا میتواند بدون در نظر گرفتن حتی یک نیاز شهر و شهروندانش تهیه شود.
مهندس ذواشتیاق درباره ایجاد لزوم تهیه طرح در سال 67 میگوید: وزارت مسکن و شهرسازی متوجه شده بود که پیرامون تهران به دلیل مواجهه با مسائل انقلاب و بعد هم جنگ، دو پیامدی که هجوم جمعیت را به سمت تهران به همراه آورده بود، در حال توسعه است و این مردمی که به تهران مهاجرت میکنند، در خارج از محدوده خدماتی شهر ساکن شدهاند.
آنها در داخل محدوده قانونی تهران ساکن هستند که نیاز به طرح تفصیلی دارد بنابراین تصمیم گرفتند به جای اینکه منطقه را در نظر بگیرند کل تهران را در نظر گرفته و بعد برای آن طرح بدهند.
به همین دلیل طرحی را به عنوان حفظ و ساماندهی تهران- حفظ یعنی حفظ پتانسیل توسعه و ساماندهی یعنی ساماندهی مشکلات شهر برای مثال ترافیک، توزیع جمعیت، کمبود خدمات و غیره- تهیه کرد.
با مطالعه کوتاهی بر طرح حفظ و ساماندهی تهران میتوان متوجه شد که برای تهیه آن گروههای زیادی فعالیت کرده بودند و طرح به نظر طرح کاملی میرسیده و شاید اگر آن روز رعایت این طرح الزامی میشد، پایتخت ایران امروز به حد انفجار نمیرسید.
اما بعد از آن طرحی با عنوان مجموعه شهری تهران نیز تهیه شد که مجید غمامی طراح آن در مورد لزوم طرح جامع برای هر شهر بزرگی میگوید: طرح جامع، طرحی است که تغییراتی را که یک شهر در طول زمان میکند، تحولات، گسترش و نحوه کارکرد شهر را هدایت کند.
یعنی به طور کلی در همه کشورها مثلا در فرانسه، سال1919، آمریکا1920 و انگلیس بعد از جنگ جهانی دوم تعریف مشخصی هست برای اینکه شهرها صاحب طرح و برنامه باشند چرا که مدیریت جدید در شهرهای نوین به ابزار دیگری نیاز دارد تا وظیفهاش را به درستی انجام دهد. اصطلاح طرح جامع از اصطلاح آمریکایی گرفته شده ولی در هر کشور نام خاص خودش را دارد.
مهندس غمامی که در طرح جدید جامع تهران نیز مسئولیت هماهنگی مطالعات مشاوران را برعهده داشته، میگوید: بعد از تأسیس وزارت مسکن و شهرسازی قرار بوده این وزارتخانه طرحی را با شهرداری اجرا کند، مبنی بر نظارت بر تحولات عمدتاً کالبدی شهر، گسترش شهر، میزان گسترش، جهت گسترش، نحوه گسترش و غیره. از آنجا که بعد از انقلاب طرح قبلی کنار گذاشته شد و ما هیچ طرحی برای آینده تهران نداشتیم و از سال 57 تا67 که طرح جدید تهیه شود، تهران براساس نظرات مسئولان که در چارچوب بخشنامهها و ضوابطی که شهرداری تصویب میکرد اداره میشد مثلاً یک سری پروژههای عملی نیز اجرا میشد، حتی امکان داشت اتوبانی هم ساخته شود، اما براساس طرح نبود، این بخشنامهها براساس دیدگاههای مسئولان تهیه میشد.
آن زمان هم دیدگاه این بود که جلوی تمرکز تهران باید گرفته شود، مثلا از نظر شرعی درست نیست که ساختمانها به هم اشراف داشته باشند یا محدودکردن ارتفاع و تراکم.
او درباره دلیل اجرا نشدن طرح حفظ و ساماندهی تهران میگوید: از آنجا که طرح حفظ و ساماندهی تهران بعد از جنگ و زمان نوسازی و بازسازی تهیه شده و شهرداریها هم دستگاههای ضعیفی بودند و توانایی مالی اجرای طرح را نداشتند و از طرفی هم میخواستند به تهران رونق ببخشند و دولت هم در چارچوب سیاست خودکفایی به شهرداریها کمکی نمیکرد، شهرداری برای رونق بخشیدن به تهران طرح جامع را اجرا نکرده و به جای آن برای توسعه تهران زمینهای تهران را به تراکم فروخت تا با پول آن شهر را توسعه دهد و از آن زمان یعنی از سال70 به بعد، با این روند اصطلاح برجسازی و توافق در شهرداری رایج شد و مردم با توافق با شهرداریها زمینها را برای تراکم از شهرداری خریدند که البته بعدها محدودیتهایی برای آنها ایجاد شد. به همین دلیل تا همین امروز نیز تحولات تهران براساس بخشنامهها و دستورالعملها ی موردی بوده است.
او میگوید: فکر تهیه طرح جدید جامع تهران از اوایل سال70 مطرح بود اما کسی حمایت نمیکرد. بالاخره از سال 76 به بعد جدی شد و بالاخره سال60 کار خود را شروع کرد و در حال حاضر رو به پایان است. اما قبل از این طرح دیگری با عنوان مجموعه شهری تهران هم تهیه شد ولی همچون طرح حفظ و ساماندهی هرگز به مرحله رعایت و اجرا نرسید.
سال 1370 در حاشیههای شهر مشهد وقتی شهرداری خواست خانههای غیرقانونی را خراب کند، بچهای کشته شد و مردم به خاطر آن شلوغ کردند و شهر شلوغ شد. این جریان گسترش پیدا کرد تا اینکه سه سال بعد در اسلامشهر و اکبرآباد یعنی محلات اطراف تهران، مسئله آب ایجادشد و مردم اعتراض کردند و باز درگیری ایجادشد و این تشنجها باعث شد که مسئولان به این موضوع توجه کنند که خود شهر که هیچ، دور و بر شهرهای بزرگ هم اتفاقاتی در حال وقوع است.
یعنی جریانی از اسکان غیررسمی جمعیت گروههای کمدرآمد که خدمات ندارند و چون رسمی نیستند به آنها رسیدگی نمیشود میتوانند کارکرد شهر را دچار اختلال کنند.
بنابراین هیأت دولت براساس گزارشهایی مصوبهای صادر کرد که موضوع آن مدیریت و برنامهریزی مجموعههای شهری بود که در واقع اسمی است که به جای اسم منطقه شهری گذاشتهاند. از سال76 در مرکز مطالعات و تحقیقات شهرسازی وابسته به وزارت مسکن این طرح تهیه شد و اردیبهشت 1381 توسط شورای عالی شهرسازی به تصویب رسید و سال بعد هم در هیأت دولت تصویب شد، اما باز هم اجرا نشد.
غمامی میگوید: برای تهیه هر طرحی حتماً به طرحهای گذشته نیز رجوع میشود و اصلا بدون توجه به آنها نمیتوان طرح جدیدی را تهیه کرد. طرح جدید جامع تهران نیز در حال حاضر در حال بررسی است و ما باز هم نگرانیم که این طرح همچون طرحهای دیگر به رعایت و اجرا نرسد. در این طرح هر چیزی را که در طرحهای قبلی در نظرگرفته بودند باز هم در نظر گرفتهاند، اما با این تفاوت که این بار ظرفیت تهران دیگر تکمیل شده و ظرفیتی که برای تهران پیشبینی شده بود، اشغال کرده است.
کلانشهرها با تعریفی که امروزه از آنها ارائه میشود، پدیدهای قرن بیستمی هستند. تهران به عنوان بزرگترین کلانشهر ایران، به رغم پیچیدگیهای ساختاری و روابط حاکم و به دلیل کمتوجهی و یا نارسایی در حل مسائل و مشکلاتش، آهستهآهسته تبدیل به شهری غیرمتعادل شده و هر لحظه با مشکلات عدیدهای دست به گریبان است.
طرح جامع تهران، در حال اتمام است و امید میرود که در این دوره بتواند گرهای از مشکلات این کشورشهر را باز کند؛ اما اینبار با توجه به نیاز مردم و در حالی که شهرداری حالا دیگر توانایی اجرای آن را دارد.