ما نیز چون این نیکاندیشان اعتقاد داریم، مشی سیاسی و عمل اجتماعی برطریق اعتدال و پرهیز از افراط و تفریط به صواب و حقیقت نزدیکتر است و در اوضاع و احوال پیچیده و فضای ابری و مهآلود، رفتار اعتدالی بهترین شیوه حرکت است.
اما یک نکته نیز باید روشن شود و آن، اینکه اعتدال نباید بهعنوان یک تاکتیک قلمداد شود. به همین خاطر سخن از اعتدال از جانب کسانی که از قضا در طرفین افراطگریها و مکدر نمودن فضا جا خوش کردهاند، پذیرفته نیست و این رویکرد آنان نوعی سیاسیکاری در فضای امروز است.
از طرف دیگر، سخن از اعتدال بدون راهکار و روشن نمودن مقاصد سیاسی نیز نشانه فقر تئوریک گروههای سیاسی در حل منازعات است.از طرفی، گوشهگیری و انزوا به بهانه اعتدال، در زمانیکه حضور در میادین و عرصههای سرنوشت شرط بدیهی عقل و منطق است نیز نمیتواند امری اعتدالی محسوب شود.
با قراین فوق میتوان گفت، اعتدال، درک صحیح زمانه و عمل طبق مصالح نظام دینی است. مهمترین فاکتور مشی اعتدالی، دشمنشناسی است که این مهم برگرفته از بصیرت سیاسی عارض میشود.پس اعتدالگرایی دکان کسب و کار نیست که اگر عدهای از تحمل امانتی تاب نیاوردند، آنها باید بیایند و بار مانده را به منزل برسانند.اعتدالگرایی، تشخیص درست عمل انقلابی و عقلانی در وضعیت موجود است و تمیز این موضوع و تفکیک سره از ناسره کاری سخت نیست.
واقعیت این است که عدهای دوام و بقای خود را در فضای تیره و غبارآلود میدانند و هرچه فضا به سمت آرامش سیر کند، میکوشند تا غائلهای برپا کنند و خویشتن خویش را توجیه نمایند؛ همانند سایتهای نشاندار و بینشان که از یک مرکز هدایت میشوند و بعضاً با راهانداختن جنگ روانی نخنما یکی در موافقت موضوعی و دیگری در مخالفت آن بذر تفرقه و چندگانگی را در جامعه میپراکنند و بعد برخی سخنرانان اقدامهای آنها را تکمیل میکنند.
آنچه جامعه ما امروز بدان نیاز دارد، آرامش است. همه ما نیک میدانیم دشمنان قسمخورده و گرگهای گرسنه برای آسیب به انقلاب کمین کردهاند. اظهارات سخیف دولتمردان آمریکایی و اروپایی و همسویی برخی شبکههای تلویزیونی فرامنطقهای با اظهارات مداخلهجویانه سران دول غربی، نشان از توطئه عمیقی دارد که اگر با بصیرت و روشنی اندیشه با تعارضات داخلی برخورد نکنیم،
ممکن است در جهت اهداف دشمنان قدم برداشته باشیم، بنابراین تفکیک قائل شدن بین معترض و مخالف و بهرسمیت شناختن خانواده انقلاب ضرورت امروز است.امروز بیش از هر زمانی به همدلی نیاز داریم و برای رسیدن به آن باید به آرامش برسیم.
اگر بخواهیم بهصورت منطقی و دقیق به ظلمهای بزرگی که به نظام اسلامی در جریان حوادث بعد از انتخابات رفت، رسیدگی کنیم، این مهم در فضای آرام، ممکن است. پس یک بار دیگر هم که شده باید با به رسمیت شناختن سلایق متفاوت؛امام(ره)، مقام معظم رهبری و نظام اسلامی، معیارهای صفبندی ما با دیگران باشد و بیجهت دایره علاقهمندان به انقلاب را محدود نکنیم.
اگر این نیاز را احساس کردیم، منطق اعتدال به کمک ما میآید و فهم آن در بصیرت انقلابی و شناخت صحیح زمانه خلاصه میشود. نگاه سفید و سیاه و صفر و یک به کنار میرود و آحاد جامعه انسانی به رسمیت شناخته میشوند و صفبندیهای کاذب فرومیریزد و نیروی سرشار دوستداران انقلاب، صرف آبادانی کشور و اصلاح امور میشود.