در کوی جمالهی اصفهان چسبیده به حمام شیخ بهایی، عصارخانهای قرار گرفته است که تا 10سال پیش سنگ آسیاب آن میگشت و روغن دانهها زیر فشار سنگ گرفته میشد؛ اما از حدود 10سال پیش بهدلیل نبود کارگر و با وجود درآمدزا بودن کار عصاری، آخرین عصارخانهی فعال در اصفهان که بهدلیل قدمت، بنای آن در سال 1349 به شمارهی 905 در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است، از کار افتاد و عصاری و عصارخانه نیز به جرگهی مشاغل سنتی منسوخشده اصفهان پیوست.
به گزارش خبرنگار بخش میراث فرهنگی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در اصفهان، عصارخانهی «در حمام شیخ» و عصارخانهی «شاهی» دو عصارخانهی باقیمانده از هفت عصارخانهای هستند که زمانی در اصفهان فعال بودند و محصولات آنها نهتنها به مناطق مختلف اصفهان، بلکه برای استفاده در صنعت صابونسازی و رنگسازی به دیگر نقاط ایران فرستاده میشدند.
مالک عصارخانهی حمام شیخ دربارهی قدمت آن به خبرنگار ایسنا گفت: بنای عصارخانه 300سال قدمت دارد و حدود 150سال است که خاندان ربیعی بهصورت موروثی و نسل در نسل به کار عصاری در این عصارخانه مشغولاند.
حسن ربیعی ادامه داد: چه حیف که دیگر بهدلیل سختی کار و کهولت سن، قادر به انجام کار نیستم و با وجود صرفهی اقتصادی که عصارخانه داشت و دارد، کار را از حدود 10سال پیش بهطور دائم تعطیل کردهام. با تعطیلی عصارخانهی حمام شیخ، آخرین عصارخانهی فعال اصفهان از کار افتاد و کار عصاری برای همیشه در اصفهان به تاریخ پیوست.
حدود دوسال پیش، مالک این عصارخانه با همکاری سازمان میراث فرهنگی استان اصفهان عصارخانه را دوباره بازگشایی کرد؛ اما اینبار بهعنوان موزهای که روزانه پذیرای گردشگران داخلی و خارجی است که به اصفهان سفر میکنند و در کوچهپسکوچههای آن بهدنبال خط و نشانی از دوران گذشته میگردند.
از آنجا که هر موزهای به راهنما نیاز دارد تا دربارهی اشیای آن، به مخاطب اطلاعات بدهد، در موزهی عصارخانهی حمام شیخ نیز علی یاری که حدود 20سال بهعنوان کارگر عصارخانه در آن کار میکرده است، با تبدیل شدن عصارخانه به موزه، بهعنوان راهنما گردشگران را در بازدید از موزه همراهی میکند و نحوهی کار عصارخانه را برای آنها توضیح میدهد.
خبرنگار ایسنا با علی یاری همقدم شد و گشتی در موزهی عصارخانه زد. یاری گفت: در عصارخانهی حمام شیخ پنج نفر کارگر و چهار شتر کار میکردند و روزانه 200 کیلوگرم روغن از دانههای روغنی گرفته میشد.
برای ورود به فضای کارخانهیی عصارخانه باید از راهرویی تنگ با چند پله عبور کرد. در پایین پله، فضایی کوچک قرار دارد که یک گنبد زیبای آجری بر فراز آن است. بعد از چند دقیقه که چشم به تاریکی عادت کرد، نخستین چیزی که جلب توجه میکند، روزنهی نوری است که از راهروی کوچک وارد میشود. پشت ورودی فضای نسبتا بزرگی وجود دارد که بدون سقف است و چاه آبی در آن قرار دارد.
یاری توضیح داد که از این فضا برای نگهداری شترها استفاده میشد و از چاه آب برای سیراب کردن حیوانها بهره میبردند. چاه آب دیگری در قسمت شرقی عصارخانه قرار دارد که از آب آن برای تهیهی خمیر استفاده میکردند. اکنون هر دو چاه آب خشک شدهاند.
وی ادامه داد: شترها از طریق راهرو به فضای اصلی عصارخانه وارد میشدند و با چرخاندن سنگ آسیاب، دانههای روغنی را که زیر سنگ قرار داشتند، آسیاب میکردند. بعد از آسیاب، آب را به آرد بهدست آمده اضافه میکردند تا مادهای خمیرشکل حاصل شود. خمیر آماده را در ظرفهای حصیری میریختند و در چاه روغنگیری عصارخانه قرار میدادند.
راهنمای موزهی عصارخانه بیان کرد: ظرف حصیری از الیاف درخت خرما توسط کارگران عصارخانه بافته میشد و در زبان محلی به «کَپی» معروف بود. وقتی حدود 30 ظرف حصیری پر از خمیر «کپی» روی هم در چاه روغنگیری چیده میشدند، با وارد کردن فشار از طریق چوب، قدری ظرفهای حصیری بههم فشردهتر میشدند. سپس یکی از کارگران عصارخانه با پریدن و پایین کشیدن چوبی که مانند اهرم عمل میکرد، سبب میشد، فشاری معادل 240 تن توسط دستگاه روغنکشی به ظرفهای حصیری درون چاه وارد شود.
یاری توضیح داد: حدود 12 ساعت این فشار روی ظرفها باقی میماند تا روغن دانههایی که آسیاب و خمیر شده بودند، بهطور کامل خارج شود و از طریق جوی کوچک که در ته چاه تعبیه شده بود، به خمرهای وارد میشد که در چاه قرار داشت. بعد از عمل روغنگیری، یکی از کارگران پیالهی روغن جمعشده در خمره را خارج میکرد و در ظرفهای مخصوص برای حمل میریخت.
این راهنمای موزه افزود: از زمان ورود دانههای روغنی به عصارخانه تا زمان گرفته شدن روغن، حدود 15 ساعت زمان نیاز بود. دو تا سه ساعت وقت صرف آسیاب کردن دانهها میشد و خمیر 12 ساعت زیر فشار قرار میگرفت تا روغن آن خارج شود. آنچه بعد از عمل روغنگیری از چاه خارج میشد، «گنجاله» بود که در تابستان بهعنوان کود برای مزارع صیفی و در زمستان بهعنوان خوراک دام مورد استفاده قرار میگرفت.
عصارخانهی حمام شیخ دو سنگ آسیاب و دو دستگاه روغنکشی دارد که یکی از دستگاهها در سال 1360 برقی شد و دستگاه روغنکشی دیگر هنوز بهصوررت دستی است. امروز چند لامپ کوچک فضای عصارخانه را روشن کردهاند، اما تا پیش از سال 1360 نور عصارخانه فقط از طریق روزنههای موجود در سقف و چراغهایی تأمین میشد که با روغن تهیهشده در عصارخانه میسوختند. این عصارخانه دو سنگ آسیاب داشت که یکی از آنها برای آسیاب کردن گندم مورد استفاده قرار میگرفت، آسیابی که امروزه خراب شده است و دیگر اثری از آن باقی نیست.
روش گرم کردن فضای عصارخانه در زمستان، یکی از نکات جالب دربارهی این بنای تاریخی است. در گوشهای از عصارخانه، تنوری قرار داشت که شب بعد از تمام شدن کار، آن را روشن میکردند و روی تنور را با الیافی به نام «دوری» میپوشاندند. این کار سبب میشد، آتش درون تنور تا صبح روشن بماند و حرارت ایجادشده در طول شب سبب گرم شدن فضای عصارخانه شود. البته دود ناشی از تنور سبب شده است، در و دیوار عصارخانه کاملا سیاه و دوداندود باشند. در تابستان هم بهدلیل قرار گرفتن عصارخانه در زیر زمین، فضای آن خنک و مطلوب بوده است.
هرچند امروزه دیگر در کوچهی جمالهی اصفهان بوی عطر روغنکشی از عصارخانهی حمام شیخ نمیآید، اما این مجموعه مانند سالهای گذشته باز است تا میزبان گردشگرانی باشد که تمایل دارند، چند ساعتی را در فضایی قدیمی در شهر اصفهان بگذرانند.