یکی قهر و آشتی میکند و لج و لجبازی؛ یکی شلوغبازی در میآورد و بساط دار و دعوا علم میکند؛ یکی بیخیالی طی میکند و با «شتر دیدی ندیدی» قضیه را فیصله میدهد و...
اما بعضیها هستند که مشکلات کاریشان را مدیریت میکنند و ما این هفته قرار است، با اجازهتان، از همین مدیریت حرف بزنیم: مدیریت مشکلات بینفردی در محیط کار.
1- چطوری مشکل درست نکنیم؟
قبل از این که شروع کنیم به حرف زدن دربارة مشکلات کاری و نحوة مدیریتشان، بهتر است از خودمان و با این سؤال شروع کنیم که: ما چه کار میتوانیم بکنیم که اصطکاکمان با رئیس و همکارانمان به حداقل برسد؟ جواب این سؤال البته مفصل است. منتها اگر تازه اول راهاید و میخواهید مشکلاتتان را قدم به قدم حل کنید، با 4 توصیه زیر استارت بزنید:
با احتیاط شوخی کنید
شوخی ظرافت میخواهد؛ هم بیانش، هم درکش. اما از این گذشته، توی محیط کار حواسمان باید به جنبة دیگری از شوخی هم باشد و آن، این که آیا این شوخی ممکن است موجب سوءتفاهم و دلخوری همکارمان بشود یا نه؟ بیشترمان خیال میکنیم که این، تشخیصاش کاری ندارد و راحت میشود فهمید که مثلا این شوخی برای این موقعیت مناسب است و آن یکی، نه.
ولی بین این دو، یک مرز بسیار باریک هست که واقعا غیرقابلپیشبینی است و چه بسا با یک شوخی ساده و پیشپاافتادهمان، همکارمان دچار سوءتفاهم بشود یا از دستمان برنجد و یا حتی از کوره در برود و برافروخته شود.
توصیه میشود موقع شوخی کردن، sms زدن و لطیفه تعریف کردن، زیاده از حد محتاط باشید و هیچوقت درباره مسائل حساسیتبرانگیزی مانند سن و سال، نژاد، زادگاه، خانواده، مذهب و مانند اینها شوخی نکنید.
سخت نگیرید
میگویند کلید موفقیت در محیط کار این است که کار را زیادی سخت نگیرید و بگذارید کار برای خودتان و همکارانتان مفرح و شاداب باشد. اما این به معنای لودهبازی در محل کار نیست. این یعنی سعی کنید طرفِ سبکترِ کار را هم در نظر داشته باشید، یعنی سعی کنید به خودتان و مشکلات پیش رویتان بخندید، استرس خودتان و اطرافیانتان را کم کنید و خودتان را با کار و همکارانتان تطبیق بدهید. این یعنی سخت نگرفتن و راحت بودن، یعنی موفق بودن در کار و محل کار.
خودتان باشید
هیچ مشکلی نیست اگر گاهی بخواهید به عنوان یک کارمند یا کارگر، به نوعی، رئیس یا صاحبکار خودتان را تحت تأثیر قرار بدهید. هرچه باشد، رئیس شما نقش مهمی در پیشرفت کاریتان دارد، اما مهم این است که صادق باشید و یادتان نرود که «به عمل کار برآید»، نه به سخنرانی و سخندانی.
برای این که جدیت کاری و میزان احساس تعلقتان را به مجموعه کاری و رئیستان نشان بدهید، افزایش سعی و تلاشتان در کار و محیط کار، بهترین توصیه است و اکیدا توصیه میشود از زبانبازی و مجیزگویی پرهیز کنید.
حرفهایها توی محل کارشان با همه، از صدر تا ذیل، یکسان رفتار میکنند و به همه تا حد متعارفی احترام میگذارند و در مقابل، آنهایی که رفتارشان هیچ استانداردی ندارد و هر روز رنگ عوض میکنند، کمکم پلهای بین خودشان و دیگران را خراب میکنند و بذر مشکلات را در محیط کارشان میکارند.
حرمتشکنی نکنید
معمولا حضور طولانیمدت در محیط کار باعث میشود حرفهای درِگوشی، شایعات بیسر و ته و غیبتکردنهای آنچنانی در میان همکاران رواج پیدا کند. در برابر حرفهای وسوسهکننده درباره زندگی خصوصی یک همکار، روابط بین فردی همکاران، مسائل شغلی آنچنانی و چیزهایی از این دست، مقاومت کردن خیلی سخت است؛ اما تا میتوانید، سعی کنید که مقاومتتان نشکند.
شرکت کردن در چنین جریاناتی فقط اعتبارتان را در بلندمدت تخریب میکند. اگر میتوانید، دورادور و بدون مشارکت و درگیری کسب اطلاع کنید که چه صحبت و شایعهای در میان است و اگر هم نمیتوانید، کلا فراموشش کنید.
2- با رئیستان مشکل دارید؟
مشکلاتی که ممکن است بین کارمندان و کارفرمایان در محیط کار پیش بیاید، خیلی زیاد است، اما هشت نمونه از شایعترین مشکلاتی را که احتمال میرود بین رئیس و مرئوس اتفاق بیفتد، میتوانید در جدول زیر ببینید.
راهحل سطح اول: سیاستمدارانه موضوع را با رئیستان در میان بگذارید. به او بگویید که وقتی شما دنبال کارهای شخصی او میروید، از انجام دادن کارهای مهمتری در محل کارتان باز میمانید. به او بگویید که مایلاید در انجام کارهای جدیتر و متناسب با مسؤولیتتان به کار گرفته شوید. اینطوری میتوانید خیلی محترمانه به رئیستان یادآوری کنید که شما برای انجام کارهای شخصی او استخدام نشدهاید.
اگر احیانا خواستههای رئیستان و نوع رفتارش نشان میدهد که او عوضشدنی نیست و هیچجوری نمیشود اصلاحش کرد، دیگر تصمیماش با خودتان است که ببینید آیا میتوانید خواستههای او را به عنوان بخشی از مشکلات کاریتان بپذیرید یا این که میخواهید تصمیم جدیتری بگیرید.
راهحل سطح دوم: مشکل را با صراحت و بیرودربایستی با او در میان بگذارید و موقع بحث، نگذارید احساسات بهتان غلبه کند، چون اینطوری فقط اوضاع را خرابتر میکنید. با آرامش کامل و با حواس جمع، موضوع را با او مطرح کنید و از او بخواهید مواردی از کارهایتان را که باعث عصبانیت او میشود، برایتان بازگو کند. اینطوری میتوانید بفهمید که آیا واقعا شما دارید اشتباهات بزرگی مرتکب میشوید یا این که او دارد بهانهجویی میکند و بیخودی داد و بیداد راه میاندازد؟
در مقابل رؤسای بددهن و شلوغکن، معمولا با در پیشگرفتن سیاست سکوت و ادای تسلیم را درآوردن، میتوانید اوضاع را عادی کنید و همینطور کجدار و مریز به مقصد برسید. اما اگر شما از آن جماعتی نیستید که بتوانید از مشی سکوت و تظاهر به تسلیم پیروی کنید و اگر بحث منطقیتان با رئیس هم کارگشا نبود، توصیه میشود هر چه زودتر صدایتان را به گوش یک مقام بالاتر برسانید.
راهحل سطح سوم: دو راه بیخطر وجود دارد که میتوانید با توسل به آنها نقش خودتان را در موفقیتهای کاری به دیگران تذکر بدهید. راه اول: در ملاقاتهایی که با مسؤولان مافوق دارید، بحث را طوری پیش ببرید که بتوانید سهوا به نقش خودتان در موفقیت پروژه اشاره کنید و البته این کار را باید با ظرافت انجام بدهید که توی ذوق نزند. راه دومش هم این است که: اقداماتی را که طی یک پروژه انجام میدهید، به طور روزانه و مرتب در سررسیدهای مربوطه یادداشت کنید تا مدیر یا مدیرانتان به طور پیوسته در جریان کارهای شما قرار بگیرند.
راهحل سطح چهارم: خیلی صریح و واضح به او نوع رابطهتان را تذکر بدهید و به او بگویید که نوع رفتار، صحبت یا نگاهش زیبنده نیست و باعث معذبشدن شماست و در صورتی که رفتارش اصلاح نشد، هیچ درنگی جایز نیست. رفتار غیراخلاقی رئیس را بدون ترس و واهمه به مسؤولان بالاتر گزارش کنید.
راهحل سطح پنجم: وضعیت را خیلی واضح اما به شکل عمومی مطرح کنید و از او بخواهید که سیاستها و نحوه استفاده از مرخصیها را برایتان روشن کند. شاید اگر صادقانه پای صحبت رئیستان بنشینید، معلوم شود که مثلا او نگران است مبادا ایام مرخصی شما مقارن بشود با یکی از شلوغترین اوقات کاری در اداره یا شرکت. آنوقت در چنین شرایطی میتوانید از رئیس بخواهید خودش زمانی را که بهتان نیازی ندارد برای مرخصی گرفتنتان پیشنهاد کند.
راهحل سطح ششم: شاید سوءتفاهمی پیش آمده باشد. پس قبل از هرگونه نتیجهگیری و شلوغبازی، موضوع را خیلی صریح با او یا مسؤولان مالیِ شرکت در میان بگذارید و اگر جواب قانعکنندهای شنیدید (مثلا این که اوضاع مالی شرکت فعلا خوب نیست و از حقوق یا پاداش همه به یک نسبت مساوی، کم شده)، آنوقت بهتر است شما هم قید اختلاف مبلغ را بزنید. اما اگر فکر میکنید حقتان بیش از این حرفها نادیده گرفته شده و نمیتوانید مدتی صبر کنید تا صحت و سقم ادعای رئیستان معلوم شود، توصیه میشود بروید سراغ مقام مافوق رئیس.
راهحل سطح هفتم: این بر میگردد به تعیین سطح روابط بین فردی. اول، رفتار خودتان را بازبینی کنید و ببینید آیا شما ناخواسته طوری رفتار نکردهاید که رئیستان بیش از حد با شما احساس صمیمیت کند؟ اگر حس میکنید رفتارتان نیاز به اصلاح دارد، سعی کنید سطح روابطتان را دوباره تعیین و مرزبندی کنید. برای این کار، کافی است یک شخص ذیصلاح، مثلا یک متخصص یا یکی از افراد فامیل خود رئیس، را به او پیشنهاد کنید و او را به آن شخص ارجاع بدهید. اینطوری او میفهمد که شما مایل نیستید طرف مشاورهاش باشید.
راهحل سطح هشتم: بعید است کسی دوست داشته باشد در چنین وضعیتی مستقیما با رئیساش روبهرو بشود. اما قبل از این که مسؤولان را در جریان قرار بدهید، باید هرگونه مدارک و شواهدی را که لازم است، جمعآوری کنید و مستند حرف بزنید. این را فراموش نکنید که اگر رئیستان دارد تخلف سنگینی انجام میدهد، اطلاع ندادن و ادامه همکاری با او، خودش یک جرم محسوب میشود.
3- با همکارتان مشکل دارید؟
یکی از همکارانتان دارد روی اعصابتان راه میرود؟ خب، خوشبختانه یا متأسفانه شما تنها نیستید. واقعیت این است که کمتر محیط کاری را میشود پیدا کرد که رفتار و برخورد همه کارکنانش دلخواه باشد.
یکی، همکارش از آن پدرهای ازخودمتشکر است که دائم دارد با صدایی گوشخراش از نحوة تربیت فرزندش صحبت میکند و از این که فرزندش ذیل راهنماییهای او به چه موفقیتهای درخشانی دست پیدا کرده، دم میزند. یک همکار شاید بهداشت فردیاش را خوب رعایت نکند و آن دیگری شاید از آن آدمهایی باشد که موقع غذاخوردن آنقدر پرسروصدا و بیمبالات غذا میخورد که اشتهای آدم را کور میکند.
به هر حال، دامنه تفاوتهای رفتاری بین آدمها آنقدر گسترده است که شاید همزیستی و همکاری واقعا دشوار به نظر برسد؛ اما خب، چه کار باید کرد؟
مطالعهای که به تازگی در آمریکا انجام شده، نشان میدهد 5 موضوع آزاردهنده در محل کار وجود دارد که بیشتر از موضوعات دیگر، جلب توجه میکند. این 5 موضوع، به ترتیب شیوع، عبارتاند از:
واقعیت این است که برای حل مشکلات کاریتان، نباید همیشه منتظر بمانید دیگران مطابق میل شما رفتار کنند. شما هم باید سعی کنید از خودتان انعطاف نشان بدهید و رفتارتان را حتیالمقدور با شرایط موجود، سازگار کنید. اگر میخواهید همکار ایدهآلی باشید، باید نحوه رفتار با تیپهای مختلف شخصیتی را یاد بگیرید. در این خصوص، طی هفتههای آتی، بیشتر با هم صحبت میکنیم.