متأسفانه در مورد توس که آن را سرزمین اسطورهها مینامند و آرامگاه حماسهسرای بزرگ ایرانی، فردوسی که بزرگترین اسطورههای پارسی را با شیرینی سخنش ماندگار کرده، با بیتوجهی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری مواجه شده و حالا بعید نیست که در فهرست میراث در خطر ثبت شود.
کابلکشی دکلهای حریم و منظر آسمانی آرامگاه فردوسی در توس پایان یافته است و باعث شده این محدوده تاریخی که وسعتی برابر 16هزار و 500کیلومتر مربع را در بر میگیرد، شانس پیوستن به میراث جهانی را از دست بدهد. به گفته کارشناسان میراث فرهنگی، شاید با وضعیت پیشآمده، توس بتواند در فهرست میراث در خطر جهانی ثبت شود و تنها افسوسش به دل ما بماند و بس.
شاید دور از ذهن هم نباشد که سالها بعد کشوری در همسایگی شرقی ایران نیز از بیمهری ما بهره برده و فردوسی را چون مولانا مصادره کند و آن وقت ما بمانیم و امضای طومار و صدور بیانیه که فردوسی را پس بدهید. هر چند این فریادها هم به گوش همسایگان ما نمیرسد و همانطور که با وقاحت تمام در سراسر امارات متحده عربی خلیج همیشگی فارس را به نام دیگری معرفی کردند فردوسی را هم به ما پس ندهند. چه میشود ما را که به نوشداروی بعد از مرگ سهراب دل میبندیم و به جای پیشگیری به فکر علاج دردیم؟
در حال حاضر نصب دکلهای برق فشار قوی در حریم و منظر آسمانی آرامگاه فردوسی به معنای خدشهدارشدن پلان مدیریتی در این مجموعه فرهنگی- تاریخی است و این موضوع از نگاه یونسکو امتیاز منفی زیادی دارد.
پلان مدیریتی از جمله فاکتورهایی است که مرکز میراث جهانی یونسکو به آن اهمیت میدهد. هرگاه این پلان مدیریتی در مجموعههای ثبتشده، در حال ثبت یا حتی نامزد ثبت فهرست یونسکو خدشهدار شود، این مرکز جهانی نسبت به خروج اثر یا ورود آن به این فهرست واکنش نشان میدهد. با وجود تمام مخالفتها و تلاش پایگاه میراث فرهنگی توس، دکلهای برق در جای خود، پشت آرامگاه و داخل حریم و منظر آسمانی توس باقی ماند و کابلکشی آنها نیز به پایان رسید.
از میان 8 دکل برق موجود در حریم شهر تاریخی توس، یک دکل درست در پشت آرامگاه واقع شده که بیشترین نگرانی را ایجاد کرده است. این دکل درست در منظر آسمانی آرامگاه است و پشت آرامگاه دیده میشود. مدیران پایگاه میراث فرهنگی توس بارها به حضور این دکل اعتراض کرده بودند اما این دکل در جای خود ماند و کل منظر آسمانی توس را بر هم زد.
قرار بود این 8 دکل جابهجا شده و به پشت تپهها منتقل شوند تا در دید منظری نباشند. هرچند این ماجرا تا سال1388 هم به طول انجامید ولی در نهایت بر منظر آسمانی آرامگاه جا خوش کرد. این دکلها که به خط 400 ولت سرخس، مشهد و ترکمنستان شهرت دارند از سال1385 پشت آرامگاه فردوسی روییدند.
طرح انتقال دکلها بهدلیلی که آن را مشکلات مالی از سوی وزارت نیرو عنوان شد بینتیجه ماند. این وزارتخانه معتقد است که برای جابهجایی هر دکل هزینه سنگینی باید پرداخت شود و از آنجایی که میزان فشار برق این دکلها بالاست، امکان انتقال کابلها به زیر زمین هم وجود ندارد.
وظیفه از یاد رفته
مقام معظم رهبری سال1375 در سفری که به زادگاه فردوسی داشتند، یادداشتی را در دفتر گردشگری پایگاه میراثفرهنگی این شهر تاریخی نوشتند. در این دست خط که به دستور مدیران میراث، نسخههایی از آن بهصورت قاب گرفته در برخی از نقاط این شهر تاریخی دیده میشود، حضرت آیتالله خامنهای نوشتهاند: من به خاطر خبرهای اسفانگیزی که به من رسیده بود توس را بازدید کردم. اکنون احساس من آن است که دولت موظف است با همت به کار در این بخش بپردازد و آنچه تاکنون شده بسی کمتر از اندازه بایسته و شایسته است.
حالا معاون حفظ، احیا و ثبت آثار تاریخی اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری خراسان رضوی نیز درخصوص گازکشی در منطقه با ایسنا سخن میگوید و معتقد است که در توافق انجام شده برای گازکشی به عرصه توس قید شده است که گازکشی باید با رعایت ضوابط میراث فرهنگی و نظارت این سازمان انجام شود. کلیت تصمیمگیری ما این است که هر اقدامی در حوزه عرصههای تاریخی نباید موجب آسیب شود بلکه باید موجب ارتقای فرهنگی شود. اگر کار کارشناسی انجام شود، مشخص میشود که عرصه این عمل، محدوده و شکل آن چه خواهد بود، بنابراین موضوع گازکشی منوط به یک مطالعه و بررسی دقیق خواهد بود.
اما چطور کابلکشی برق و نصب دکلهای برق فشار قوی بدون مطالعه و بررسی انجام شد؟ آیا احتمال اینکه گازکشی نیز چون برقکشی، حریم توس را خدشهدار کند نیست؟
محمدی نیکپور با تأیید به بر هم خوردن منظر توس درصورت گازکشی از روی زمین، میگوید: با کار کارشناسی هیچ چیز غیرشفاف نخواهد بود. در حوزه میراثفرهنگی، نگاه، فرهنگی است و ما در آنچه این نگاه را مخدوش کند و به آن صدمه بزند، نظرهای خود را مطرح میکنیم و با آن مخالفت یا موافقت میکنیم یا راه میانه را پیش میگیریم تا آن نگاه را تأمین کند. در غیراین صورت، با در اختیار قرار دادن اطلاعات کافی، نظر خود را به مدیران استانی خواهیم گفت.
شاید یکی از اصلیترین تلاشهای میراث فرهنگی باید روی آگاهسازی مدیران استانی معطوف شود تا آنها نیز انجام وظایف خود را با درنظر گرفتن اولویت حفظ بنایی تاریخی به انجام رسانند که نه تنها این آثار حفظ شود که در نهایت نیز پروژهای عظیم چون متروی اصفهان با صرف هزینههای هنگفت بیسر و سامان باقی نماند. اگر چنین با اطمینان سخن از این میگویند که «با کار کارشناسی هیچچیز غیرشفاف نخواهد بود» پس احتمالا پروژه نصب دکلهای برق بدون کارشناسی انجام شده است.
طرح تفصیلی برای توس
معاون اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری خراسان رضوی با اشاره به مصوب شدن طرح آمایش توس از سال1384، نیز میگوید: از جمله پروژههای این طرح، طرح تفصیلی توس است که جهتگیریها و خطمشی را در سالهای آینده مشخص میکند. به این ترتیب به ثبت جهانی نزدیک میشویم. ما باید قدرت نگهداری و تمام جنبههای یک اثر را درنظر بگیریم و سپس سراغ ثبت جهانی برویم. به این ترتیب برای ثبت جهانی، نقاط دیگری در خراسان اولویت دارند که موانع کمتری در این راه دارند.
راهحل ثبت جهانی توس احتمالا میشود پاککردن صورت مسئله که سهلترین راه پیش روست. در اثبات این مدعا بد نیست ادامه سخنان وی را بشنویم که میگوید: ثبت جهانی توس سنگ بزرگی است که برداشتن آن دشوار است، پس از تصویب جهانی نیز وظیفه ما سنگینتر خواهد شد و ابتدا باید برخی مشکلات را مانند روستاها و اطلاعات پژوهشی در داخل کشور حل کنیم. کاش به جای شانه خالی کردن از وظایف سنگین اگر توان آن را نداریم کنار بکشیم و بگذاریم شانههای قویتر و با انگیزهتری به داد بزرگترین شاعر پارسیگوی کشور و آرامگاهش برسند.