کشور ما کشوری جوان است و قسمت عمده جمعیت را جوانان تشکیل میدهند. چیزی که امروز در بطن جامعه شاهد آن هستیم تفاوت اندیشه، روحیات و ظاهر جوانان با پدران و مادران خود (نسل پیشین آنها) است.روحیه جوان امروز به نوگرایی، گروهگرایی، میل به متفاوت بودن و همنوایی با مد و دیگر دوستان گرایش دارد. این قبیل رفتارها که در اصطلاح « خردهفرهنگ» نامیده میشود، موجب شده که خانوادهها و جامعه از این حیث احساس خطر کنند و این نگرانی هر روز میان خانوادهها و جوامع در حال رشد بیشتر میشود.
این بدان دلیل است که خردهفرهنگها در حال رشد هستند و همچنین دامنه افرادی که به سمت این فرهنگهای کوچک میروند نیز گستردهتر میشود. هر روزه در جامعه جوانانی را میبینیم که با طرز صحبت کردن و آرایش ظاهرشان سعی دارند تمایلاتشان را به برخی خرده فرهنگها نشان دهند که این ذهنیت برای بسیاری از خانوادهها و جامعه قابلقبول نیست.
در تعریف خردهفرهنگ میتوان گفت قسمتی کوچکتر از یک فرهنگ است که به فرهنگ بزرگتر جامعه وابستگی دارد ولی چون هر خردهفرهنگ هنجارهای ویژه خود را داراست، از فرهنگ بزرگتر متمایز میشود.
شکلگیری خردهفرهنگ
خردهفرهنگ زمانی شکل میگیرد که فرهنگ بزرگتر نیازهای افراد را برآورده نمیکند بنابراین خردهفرهنگها دست به کار میشوند و تلاش میکنند تا برای افراد جایگاهی فراهم سازند. با توجه به تعاریف متعدد خردهفرهنگ، میتوان خردهفرهنگها را به دستههای مختلفی تقسیمبندی کرد. خردهفرهنگها در سنین مختلف در فرهنگها و قومهای متفاوت جامعه، در شغلها و مذهبها و حتی در طبقات مختلف جامعه یکسان نیست.
اما خردهفرهنگها در نماهای مختلفی ظاهر میشوند مثلا زبان یکی از مهمترین ابزار خردهفرهنگهاست. در دنیای امروز و با رشد جمعیت و اینکه ارتباط چهره به چهره در میان افراد جامعه رایجترین نوع ارتباط است بنابراین ارتباط زبانی در این میان یکی از اجبارهای دوران ماست زیرا مردم ناگزیرند که سؤالهایشان را از دیگران بپرسند و پاسخ سؤالهای دیگران را بدهند.
جوانان که قشری پویا و فعال هستند از کلمات و زبان گفتار خاص در ارتباطات اجتماعی بهخصوص در ارتباطات درونگروهی و درونقشری خود استفاده میکنند. از آنجا که تفاوت بین نسلی باعث ارتباط کم این قشر با سایر اقشار از جمله بزرگترها میشود و عدماعتماد این دو قشر به یکدیگر نیز روز به روز افزایش مییابد، جوانان معمولا نسل پیشین خود را
کم تحرک، ترسو و سنتی میدانند و این پیشداوری مغرضانه تنها توسط جوانان صورت نگرفته بلکه بزرگترها هم در مورد جوانان میگویند آنها خودسر، هنجارشکن، منطق گریز و... هستند. بزرگترین دلیل در فاصله نسلها را میتوان همین عدماعتماد در طرفین (دو نسل) و پیشداوری دانست.
از اینرو جوانان اعمال خود را از بزرگترها مخفی میکنند و در مورد اندیشههای خود بیشتر در گروههای دوستان صحبت میکنند زیرا در گروه و در میان دوستان همسانی نظرها و رفتار دیده میشود. در این میان اصطلاحات و واژگانی خاص شکل میدهند و از این واژگان در ارتباطات خود استفاده میکنند.
این اصطلاحات خودمانی در میان دیگر اقشار (به جز جوانان) نیز دیده شده مثل زندانیان، دانشجویان و... که ساعتهای زیادی از شبانه روز را در کنار هم میگذرانند.
بیشتر این اصطلاحات زمانی شکل میگیرد که آنها ناگزیرند اندیشهها و اطلاعات خود را از مسئولان آن مراکز پنهان سازند. اما استفاده از نمادها بدون بار معنایی شامل تمام خردهفرهنگها نمیشود. حتی در حوزههای علمی مختلف یا در حوزههای شغلی در خردهفرهنگشان از واژگان بهعنوان نماد استفاده میکنند که کاملا مرتبط با شغل و رشته تحصیلی آنهاست؛ مثل اصطلاح از سکه افتاده در حوزه اقتصاد.
استفاده از لغتهای خاص در خردهفرهنگهای زبانی از آن رو مورد توجه است که ادبیات را تهدید میکند و روز به روز در حال فراگیر شدن است و اگر این پدیده بهصورت علمی شناسایی نشود، جامعه دچار زوال فرهنگی خواهد شد.
مد و خردهفرهنگ
مد نیز از آن دسته پدیدههای اجتماعی است که در تمام خردهفرهنگها مورد توجه قرار گرفته و از آن برای جلب توجه استفاده میکنند و چیزی که مسلم است میزان توجه به مد و حیطه توجه به آن در گروههای مختلف متفاوت است. در برخی خردهفرهنگها به مد در لباس و نوع آرایش توجه بیشتری میشود، در برخی دیگر به مد خودرو، سیستم صوتی ماشین، خانه و دکوراسیون خانه و غیره برای ابراز وجود خویش استفاده میکنند.
خرده فرهنگ در ایران
مسئله خردهفرهنگ در ایران با مدرن شدن و پیشرفت و ورود ماهوارهها و اینترنت به ایران سرعت و رشد زیادی پیدا کرد تا آنجا که امروزه موجب شده حتی کارشناسان اجرایی در این زمینه دست به کار شوند. در نگاهی کلی و با مقایسه با گذشته دامنه زندگی مردم اکثر شهرهای ایران از حدود و حصار خود شهرهای ایران فراتر رفته است. در اکثر شهرها میتوان به پیوستارهای فرهنگی برخورد کرد که یک سوی آن مربوط به فرهنگهای اروپایی و آمریکایی (عناصر مدرنیته) و سوی دیگر آن به فرهنگ ملی و سنتی محلی مربوط میشود. در اکثر شهرهای ایران دیگر فرهنگ ناب شهری مفهومی نیست که بتوان آن را در محدوده آن شهرها مشاهده کرد.اغلب شهرها به واسطه این خردهفرهنگها ماهیت جدیدی پیدا کردهاند، نوع معماری شهرها، اقتصاد شهری، برنامهریزیهای شهری، موسیقی، مد و پوشش همه عناصری هستند که فرهنگ شهری ایران را شکل میدهند.
این عناصر از فرهنگ شهر، نه استمرار محض سنتهای شهری گذشته را در خود دارند و نه از اجزای پذیرفته شده فرهنگ وارداتی هستند. در واقع در ایران معاصرفرهنگ جدیدی را مشاهده میکنیم که جای خود را پیدا کرده و عمق تاریخی یافته است.پیش از این گفته شد یکی از عوامل ایجاد خردهفرهنگ، مدرنیته شدن است. از ابزار مدرنیته میتوان از تکنولوژی کامپیوتر و دنیای مجازی، همچنین ماهوارهها نام برد.
اینترنت، شاهراه دریافت اطلاعات از نقاط دور و نزدیک است. همچنین این دنیای مجازی فضای سرگرمکنندهای را برای جوانان به ارمغان میآورد که همیشه هم مثبت نیست و در اغلب موارد برای جوانان مخرب است. جوانان در این فضا امکان آشنایی و دوستیابی را دارند که در این رابطه میتوانند هویت خود را مخفی کنند و برای خود شخصیت ایدهآل و آرمانی بسازند. مهمترین علت جذب جوانان به محیط چت همین امر است که از خودشان همان چهرهای که مطلوبشان است، میسازند. گاهی نیز در جریان این آشنایی با افرادی برخورد میکنند که آنها را به انحراف میکشانند.
شناسایی و مبارزه با خردهفرهنگهای منحرف
با شناخت خردهفرهنگهای منحرف و علل تولید و فراگیرشدن آن و مورد بررسی قرار دادن رفتار افراد در این زمینه میتوان بهطور عملی برای برخورد با موضوع تصمیمگیری کرد.اگر مسئولان فرهنگی جامعه با روشی علمی و عمیق نحوه ساخت این خردهفرهنگها را بشناسند، میتوانند با برنامهریزی علمی از «زوال فرهنگی» جامعه جلوگیری کنند حتی این ضایعه را بهگونهای جهت ببخشند که با زایش و تولی خردهفرهنگهای مورد قبول جوانان و نوجوانان زمینه «تراکم فرهنگی» فراهم شود. مسئولان باید با نظرسنجی افکار عمومی خصوصا جوانان مباحث مورد علاقه آنها را که بستر خردهفرهنگ را فراهم میکند، شناسایی کرده و در آن زمینه به رشد دادن و فرهنگسازی صحیح بپردازند. دانشگاهها و مراکز آموزشی رسالت جامعهپذیرکردن را در نوجوانان و جوانان بر عهده دارند. سطح کیفیت این مجموعههای آموزشی و استفاده از کادر مجرب و متخصص در راهبرد اهداف برای جلوگیری از تولید و پیشرفت خردهفرهنگهای مخرب نقش مؤثری ایفا میکند.
گذران اوقات فراغت مسئله مهمی است که امروزه از آن بهعنوان یک نیاز اساسی در انسان یاد میکنند. اوقات فراغت در زندگی شخص زمانی است که او پی به کمبودها و نیازهای خود میبرد. سازماندهی اوقات فراغت و برنامهریزی برای زمانهای فراغت جوانان موجب میشود آنها به سمت تفریحات کاذب گرایش پیدا نکنند.
فعالیتهای فراغتی جمعگرایانه در ارتقای شاخصها و مقولههای مربوط به سرمایه اجتماعی تأثیر قابل توجهی دارد.
نحوه گذران اوقات فراغت جوانان از طرفی با عوامل فردی چون ارزشها و نگرش خودپندار و از سوی دیگر با شرایط خانوادگی، پایگاه اجتماعی - اقتصادی خانواده و شبکه روابط اجتماعی آنان ارتباط دارد لذا بالا بردن میزان آگاهی و اطلاعات والدین برای برقراری ارتباط دوستانه و صحیح با جوانان بسیار ضروری است.
برای تحقق این هدف، والدین میتوانند از طریق رسانههای جمعی، دورههای آموزشی، مطالعه در شیوههای تربیتی و مشاوره با روانشناسان مربوط در جهت تربیت شایسته فرزندان خود و پر بار کردن اوقات و فعالیتهای روزمره آنان گامهای مؤثری بردارند.با توجه به بررسیهای انجام گرفته، ارزشها و نگرشها بیشترین تأثیر در جلوگیری از آسیبها را نشان میدهد. شایسته است ارزشهای اخلاقی در جریان اجتماعی با روشی استدلالی، غیرآمرانه و عاری از تعصب به نوجوانان منتقل شده و در آنان نهادینه شود. تکیه بر این اصول اخلاقی سبب مصونیت جوانان در برابر آسیبهای اجتماعی میشود.
بدون شک، سازندگی اجتماعی و غلبه بر مشکلات فراگیر جامعه منوط به مشارکت فراگیر تمامی شهروندان بهویژه جوانان است. این مهم در بستر اوقات فراغت بهعنوان یک فرصت فرهنگی برای مدیران اجتماعی فراهم است. اگر مدیران مربوطه علم و توان بهرهبرداری از این فرصت را داشته باشند و جوانان را نسلی مشتاق به مشارکت در بازسازی و سازندگی جامعه بشناسند، این امر محقق خواهد شد.