«پاداش سکوت» از این منظر و با توجه به پیشینه سازندهاش، فیلمی کنجکاوی برانگیز به نظر میرسد. به خصوص این که بازیگرانی چون پرویز پرستویی، رضا کیانیان، آتیلا پسیانی، مهتاب کرامتی و جعفر والی در آن ایفای نقش کردهاند.
میری: به روابط انسانهاپرداختم
میری «پاداش سکوت» را در تداوم تجربههای قبلیاش میداند و میگوید «در این فیلم هم به سراغ موضوعی اجتماعی رفتهام و باز هم به روابط میان انسانها پرداختهام.»
با این همه ورود کارگردانی چون مازیار میری به حیطه سینمای دفاع مقدس را میتوان یک اتفاق مهم در اینگونه دانست. سالهاست که این سینما به نامهای محدودی منحصر شده است و حضور فیلمسازان نسل جوان میتواند به پویایی این سینما منجر شود.
تم اصلی «پاداش سکوت» جستجو است. میری به همین خاطر فیلم را در لوکیشنهای متعدد فیلمبرداری کرده است.
«پاداش سکوت» درباره رزمندهای به نام اکبر است که نقش آن را پرویز پرستویی بازی میکند. او بازمانده از یک گروه 11 نفری از رزمندگان است و حالا پس از سالها در جستجوی یافتن دوستانش است. جستجویی که البته با زنده شدن خاطرات دوران جنگ همراه است.
مازیار میری در یکی از لوکیشنهای این فیلم در منطقه پامنار، زمانی که گروهش صحنه را برای سکانس «خانه پدری اکبر» آماده میکنند میگوید: «این کار براساس طرحی که من داشتم توسط «فرهادی توحیدی» نوشته شده طرح اصلی درباره آدمی است که از یک گروه باقی مانده و خاطرات خودش را مرور میکند تا یادش بیاید در شبی که همه با هم بودند چه گذشته.»
میری با اشاره به تنوع لوکیشنها میگوید: «معمولا در هر لوکیشن یک یا دو روز بیشتر نمیتوانیم بمانیم چون قصه چنین اجازهای را به ما نمیدهد.» او میافزاید: «ویژگی بارز «پاداش سکوت» تیم حرفهای آن است. از تهیه کننده گرفته تا طراح صحنه و لباس و فیلمبردار و بازیگران همه دغدغه این نوع سینما را دارند. بازیگران حرفهای این کار تاکنون در کنار هم در یک فیلم حضور نیافتهاند. همدلی خاصی میان همه اعضای گروه وجود دارد که فکر میکنم در نهایت کیفیت کار را بالا میبرد.»
فیلم همزمان با فیلمبرداری، تدوین و صداگذاری میشود. گروه در لوکیشن پامنار (خانه پدری اکبر) در تدارک گرفتن یکی از سکانسهای مهم کار هستند.
صبح سردی است. در حیاط خانهای بزرگ و قدیمی عوامل مشغول کارند.
گروه صحنه مشغول چیدن وسایل هستند و بدخشانی و دستیارانش همه در حال فراهم کردن مقدمات فیلمبرداری. مازیار میری با بدخشانی درباره ویژگیهای بصری این سکانس صحبت میکند. پرویز پرستویی هم که در پاداش سکوت گریم متفاوتی دارد، با موهایی کاملا سفید وارد اتاق گریم میشود تا چهرهپردازی خاصی روی صورتش انجام بگیرد.
بهرام بدخشانی در حالی که به کار دستیارانش نظارت میکند از ویژگیهای فیلمبرداری «پاداش سکوت» میگوید. بدخشانی قبلا با فیلمبرداری فیلمهایی چون «هیوا» ساخته رسول ملاقلیپور و «دوئل» کار احمدرضا درویش، تبحر خود را در گرفتن سکانسهای جنگی نشان داده است.
یکی از مهمترین ویژگیهای فیلم «پاداش سکوت» فیلمبرداری در زیر آب است. بدخشانی در «دوئل» هم تجربه فیلمبرداری زیر آب را داشته ولی «پاداش سکوت» از این لحاظ کار متفاوتی محسوب میشود؛ به خصوص این که یک فیلمبردار خارجی هم با او همکاری داشته است. بدخشانی میگوید: «از همان زمانی که صحبتهای اولیه درباره این فیلم انجام میشد، از صحنههای زیر آب به عنوان مهمترین قسمت کار یاد شد. در فیلم «دوئل» ما این کار را با دوربین دیجیتال انجام دادیم، اما در این فیلم چون میخواستیم جلوههای ویژه تصویری به کار اضافه کنیم، بعد از مشورت با کارگردان و طراح صحنه به این نتیجه رسیدیم که با دوربین 35 کار کنیم تا این صحنهها مطابق همان چیزی که در فیلمنامه آمده از کار درآید.
نیاز به دوربین و جعبه محافظ آن بود که برای این کار با همکاری علاءالدین پژهان که سالهاست در خارج از ایران به صورت حرفهای در زمینه جلوههای ویژه کار کرده؛ یک متصدی دوربین به همراه یک دوربین 435 در اختیار گرفتیم. خوشبختانه ساشا میکه آلمانی، یکی از بهترین اپراتورهای زیر آب در اروپاست. این که برخی از مطبوعات نوشتند برای فیلمبرداری صحنههای زیر آب چند فیلمبردار خارجی به ایران آمدند، صحت نداشته. فقط یک فیلمبردار با جعبه مخصوص فیلمبرداری زیر آب به اینجا آمد.
وقتی دوربین و تجهیزات به دست ما رسید، ساشا به دستیاران من کار با آن را آموزش داد.»
به گفته بدخشانی، ساشا میکه در برخی از صحنههای زیر آب، به عنون اپراتور دوربین فعالیت کرده است.
او میگوید: بخش قابل توجهی از این صحنه در یک استخر معمولی فیلمبرداری شده و بعد از رفتن فیلمبردار آلمانی، بقیه صحنهها و بخصوص کلوزآپها در داخل یک آکواریوم ضبط شده است. برای صحنههای زیر آب، علاءالدین پژهان به بدخشانی، اثباتی (طراح صحنه) و پرستویی آموزش زیر آب ماندن داده است.
بدخشانی در این رابطه میگوید: «ساشا میکه میگفت ما در غرب دیگر از این کارها نمیکنیم. بازیگران در یک اتاق شیشهای و روبهروی یک پرده سبز یا آبی بازی میکنند و بعد جلوههای ویژه به کار افزوده میشود.» منتها ما اعتقاد داشتیم که با این شیوه ممکن است بازیگر نتواند حس خودش را به شکلی ملموس منتقل کند و صحنه ساختگی از کار درآید. به همین خاطر دشواریهای کار در زیر آب را به جان خریدیم.»
بدخشانی میافزاید: «فیلمبرداری این فیلم کار سختی است. بخش عمدهای از این سختی هم به لوکیشنهای متعدد آن بازمیگردد و اینکه ما باید بتوانیم براساس موضوع اصلی فیلم که جستجو است، تداوم حسی را هم حفظ کنیم. من در این فیلم نهایت تلاشم را کردهام تا تماشاگر فیلمبرداری را حس نکند، به همین خاطر از حرکات عجیب و غریب دوربین و نورپردازیهایی که تو چشم بزند، استفاده نکردم.»
سکانس31، پلان3، برداشت1
صحنه کاملا آماده است، منشی صحنه با ماژیک مشکی روی کلاکت مینویسد «سکانس 31، پلان3، برداشت1». بهرام بدخشانی داخل زیرزمین درباره نورپردازی صحنه با دستیارش صحبت میکند، یک قفسه بزرگ با چند کبوتر نیز گوشه زیرزمین است، همه چیز روی هم تلنبار شده و پرویز پرستویی داخل زیرزمین به یاد خاطرات گذشته(اکبر) است و به دنبال گمشدهاش میگردد، باید وسایل را جابهجا کند، نقش خواهر او را «شبنم مقدمی» بازی میکند. آنقدر فضای زیرزمین کوچک و تاریک است که به جز چند نفر (دستیاران و کارگردان) بقیه بیرون از زیرزمین روی صندلی نشستهاند، منشی صحنه مقابل دستگاه ضبط ویدئویی کوچکی نشسته و صحنه را میبیند، صدابردار نیز مقابل دستگاه صدا با فاصلهای از او نشسته است. چندین بار 3، 2، 1 گفته میشود اما به دلیل وسواسهای فیلمبردار دوباره ضبط صحنه تکرار میشود. در این فرصت با امیر اثباتی صحبت میکنم، او میگوید: نکته اصلی طراحی صحنه مرداب و رودخانه فلاشبک ماست. اینکه باید استخری در محوطه باز به شکل دکور میزدیم ولی چون نمیتوانستیم شفافیت آب را کنترل کنیم، ناچار شدیم استخری به ابعاد15×25متر که استاندارد متعارفی است پیدا کنیم. بنابراین با وجود هزینههایی که داشت، استخر را در کرج پیدا کردیم و دکور را داخل استخر اجرا کردیم و از آنجا که باید فضای داخل آب و فضای خارج از آب را داشته باشیم، با تصور اینکه داریم از نیزار رد میشویم، اصلیترین عنصری که به دکور ما شکل میداد، نی بود. طراح صحنه و لباس «پاداش سکوت» ادامه داد: «نیها را از ورامین برای ما میآوردند که هر کدام به ارتفاع 3متر بودند و ما تلاش میکردیم آنها را با روشهای مختلف مهار کنیم و در منطقهای مورد نظر جاسازی کنیم.»
او در پاسخ به این سوال که چگونه در این دکور توانستید یک گوشه از نیزار را نمایش دهید گفت: «اینکه بخشی از شیب استخر را به صورت ارتفاع یکنواخت زیرسازی کردیم و بعد با پوشش برزنت سربازی به رنگ سبز تیره رسیدیم. بدون اینکه لطمهای به استخر بزنیم. به این ترتیب توانستیم فضای زیرآب را با انبوه نیها قابل کنترل کنیم.»
طراح صحنه فیلمهایی چون خیلی دور- خیلی نزدیک، دوئل، تقاطع و... همینطور با اشاره به اینکه حداقل یکی از لوکیشنها در پلاتو ساخته میشود، گفت: «چون باید فضا کوچک باشد، ما در عمل نمیتوانستیم در فضای کوچک فیلمبرداری کنیم با ساخت دکور این کار را کردیم تا حرکتهای پیچیده دوربین فراهم شود.»
پرستویی: باید دینمان را ادا کنیم
مجددا نور زیرزمین تنظیم میشود. «پرویز پرستویی» در حالی که در گوشهای از حیاط مقابل آفتاب کمرنگی ایستاده بود، درباره نقشش گفت: «نقش یک رزمنده بازمانده از جنگ را دارم، اجازه دهید بیشتر از این راجع به آن صحبت نکنم اما اینکه گفته میشود پرستویی در این نقشها کلیشه شده را من قبول ندارم و معتقدم که باید از این طریق دین خود را ادا کنیم، به کسانی که حافظ دین و ملت ما بودند که ما الآن میتوانیم با آرامش زندگی کنیم.» پرستویی در ادامه افزود: «تا زمانی که این قبیل آدمها هستند، من وظیفه خود میدانم که ایفاگر چنین نقشهایی باشم.»
کیانیان تنها بازمانده از گروه 11نفری
مهمترین صحنههای فیلم در فلاشبک سپری میشود. اما پرویز پرستویی به دنبال تنها بازمانده که نقش آن را رضا کیانیان بازی میکند و میگردد. میری درباره نقش رضا کیانیان میگوید: «نقش فرمانده این گروه 11 نفره را دارد که نامش حاج احمد ایروانی است.» اما رضا کیانیان ترجیح داد درباره نقش چیزی نگوید، فقط اشاره میکند که دوست ندارد تا کاری پایان نیافته، راجع به آن صحبت کند.
گروه همچنان در تدارک گرفتن یکی از نماهای فیلم است و من با این سوال که «پاداش کسی که سکوت میکند، چیست؟» لوکیشن شلوغ پامنار را ترک میکنم.