نویسنده کتاب «کشتی پهلو گرفته» این اتفاق غیرمنتظره را هدیهای از چکناواریان به هموطنان مسلمان دانست. چکناواریان که در بیست و دومین جشنواره موسیقی فجر با اجرای ارکستر سمفونیک ارمنستان فرازهایی از سمفونی بزرگ پیامبر اعظم را با عنوان سوئیت سمفونی رسول عشق و امید رهبری میکند، این سمفونی را اواسط فروردین ماه مقارن با سالروز ولادت پیامبر(ص) بهصورت کامل و نهایی روی صحنه میبرد و پس از آن در کشورهای مختلف اجرا مینماید.
پیشنهاد چکناواریان با استقبال سیدمهدی شجاعی همراه میشود و وزارت ارشاد و بنیاد رودکی حامی این کار میشوند. شجاعی در این باره میگوید: به محض قطعیت یافتن تصمیم و مراجعه به تقویم و درک دقیق محدودیت زمان، نگرانی و اضطراب، گریبان همه عوامل و عناصر را گرفت.
از خودم که ناگزیر شدم همه کارهایم را تعطیل کنم تا آقای چکناواریان که باید برای سفر به ارمنستان و تمرین با ارکستر سمفونیک آن کشور و انتقال گروه هم برنامهریزی میکرد تا خانم ژاله صادقیان که علاوه بر روایت متن، در تنظیم موسیقی هم مشاورتی جدی داشت، تا آقای مسعود شاهی مدیر بنیاد رودکی که اواسط کار سکته مغزی را پشت سر گذاشت و از تالار وحدت با آمبولانس به CCU رفت.
برای بسیاری از خوانندگان آثار شجاعی که نام او را بر جلد کتاب، بروشور نمایشنامه و تیتراژ فیلمهای سینمایی دیدهاند، حضور وی در عرصه موسیقی شگفتانگیز است. خودش در این باره معتقد است: پیوند من با ادبیات به مفهوم عام و داستان بهطور خاص، انفصالناپذیر است.
گرایش به نمایشنامه و فیلمنامه هم از همین پیوند با داستان سرچشمه میگیرد که به هر حال اساس همه آثار دراماتیک است، ولی کلاً موسیقی را نابتر و مجردتر از هنرهای دیگر تلقی میکنم و به دلیل همین طرز تلقی، پیش از این هم با آن بیگانه نبودهام. ولی به هر حال سهم من در این اثر تازه را باید به حساب تمرین و سیاهمشق گذاشت. راه پیش رو قطعاً طولانیتر از راه طی شده است و معدل همه آثار، چیزی بیشتر از تمرین و سیاهمشق و آزمون و خطا نیست. ولی خب دلمشغولیام به این است که مشق لیلی میکنیم.
سوئیت سمفونی با اجرای کامل و اصل تفاوت زمانی چندانی ندارد ولی به دلیل محدودیت زمانی برای آمادهسازی و رسیدن به شکل مطلوب، برخی از اجزا و عناصر در اجرای سوئیت سمفونی نادیده گرفته شدهاند؛ عناصری مثل نور که در طراحی و متن اصلی حضور جدی دارد.شجاعی توضیح میدهد: یکی دیگر از عناصری که در این اجرا از آن صرفنظر شده، نمایش سایه است؛ یعنی تئاتری که بهطور زنده و به موازات موسیقی بر صحنه اجرا میشود و تماشاگر سایه آن را مشاهده میکند. عنصر دیگر تصاویری از فیلمهای مستند و سینمایی است که به متن و موسیقی ابعاد تازهای را اضافه میکند و درنهایت افکتهایی که در مقاطع مختلف به عنوان مکمل بهکار میرود.
اما این سمفونی چیست؟ اثر ترکیبی موسیقی، نمایش، کلام یا یک نوع «موسیقی- نمایش»؟ شجاعی میگوید: از آنجا که تلفیق و ترکیب هنری از اجزاء مختلفی مثل رهبری و گروه ارکستر، کلام و راوی، نمایش سایه، نور و افکت نسبتاً بدیع و بیسابقه است، اسامی موجود و ترکیبهای پیشین نمیتوانست معرف کامل اثر باشد. به همین دلیل با تبادل نظر و مشورتهای تخصصی به عنوانی که اکنون به عنوان نتیجه یا جمعبندی نهایی درآمد، همان موسیقی- نمایش که معادل Musical-Play است. البته از آن موسیقی- نمایش آنچه هماکنون در بیست و دومین جشنواره موسیقی فجر ارائه میشود میتواند عنوان سوئیت سمفونی داشته باشد؛ به دلیل انتخابی که از سمفونیهای برجسته جهانی صورت گرفته و در کنار اثر خلاقه آقای چکناواریان توسط گروه ارکستر اجرا میشود. این رویداد بینظیر قطعاً با استقبال زیادی مواجه میشود، سیدمهدی شجاعی در این باره نیز معتقد است: وقتی نام پیامبر به میان میآید، طبیعی است دست آدم به کم نمیرود و دلش به کاستی رضایت نمیدهد.
انسان دوست دارد تمام همت و تلاش خود را در طبق اخلاص بگذارد اما در نهایت چارهای جز اقرار و اعتراف به عجز و ناتوانی در مقابل خدا و پیامبر نداشته باشد. ولی آنچه مایه دلخوشی است و به اعتقاد من مهمترین اتفاق در این اثر تلقی میشود، آهنگی است که آقای چکناواریان اختصاصی برای پیامبر ساخته و آنقدر این ملودی شیرین و دلنشین است که به گمان من هر کس از این پس آن را بشنود، یاد رسولالله در ذهن و دلش تداعی میشود. این سمفونی که مراحل مختلف تولد، مبعث پیامبر، فتح مکه، حجهالوداع و رحلت پیامبر را با روایتهایی از عاشورا و ظهور موعود پیوند میدهد با روایت ژاله صادقیان شنبه در بیست و دومین جشنواره موسیقی فجر به رهبری لوریس چکناواریان و گروه ارکستر سمفونیک ارمنستان اجرا میشود؛ اجرایی که به قول شجاعی از حالا تعجببرانگیز شده و قاعدتاً انتظار میرود که تحسینبرانگیز نیز باشد.