اصلیترین پرسش مردم این است که آیا میزان یارانههای نقدی کفاف هزینههای ناشی از افزایش قیمت حاملهای انرژی را خواهد داد؟ مهمتر اما این است که کی و چگونه مردم الگوی مصرف را تغییر خواهند داد؟ شاید یکی از اصلیترین زوایای اجرای قانون هدفمندی یارانهها و اصلاح سطح عمومی قیمتها، این است که هدف مجلس و دولت از تصویب و اجرای این قانون چه بوده است؟ محمد رضا فرزین، سخنگوی کارگروه تحولات اقتصادی اعتراف میکند که قانون هدفمندی یارانهها اهداف متفاوتی را
دنبال میکرد که یکی از مهمترین آنها صرفه جویی، افزایش بهرهوری و کارایی در اقتصاد کشور بود و تمام مطالعات آسیب شناسی نشان میدهد که درخصوص مصرف انرژی و بسیاری از کالاهای اساسی دارای بهرهوری بسیار پایین و استفاده بالا از انرژی هستیم و هدرروی بسیار زیادی داریم.
هدف اصلی از اجرای قانون هدفمندی یارانهها، افزون بر مصرف عادلانه حاملهای انرژی، مهار مصرف بیرویه حاملهای انرژی و تغییر الگوی کلی مصرف کالاها و خدمات است. آیا مردم بر اثر ترکشهای ناشی از اصلاح قیمتها، رفتار مصرفی خود را تغییر خواهند داد یا درصدد حفظ شیوه معیشتی و مصرفی خود و جستوجو برای یافتن راههایی برای کسب درآمد بیشتر با هدف پوشش هزینههای اضافه برخواهند آمد؟
چند توصیه برای تغییر الگوی مصرف
واقعیت این است که میزان یارانه نقدی هر نفر در روز حدود 1300 تومان بیشتر نیست و به همین دلیل باید اندیشه کرد که دل بستن به یارانههای نقدی بهعنوان مکمل و مسکنی بر هزینههای احتمالی ناشی از تداوم روند کنونی مصرف، اطمینان بخش نخواهد بود و بر این اساس پیشنهاد میشود خانوارهای ایرانی با درک دشواریهای پیش رو نسبت به تغییر الگوی مصرفی خود و مدیریت هزینههای زندگی اقدام کنند. چگونه؟ این توصیهها را جدی بگیرید:
پس انداز و سرمایهگذاری: فرض کنید بخشی از یارانه نقدی پرداختی دولت اضافه خواهد آمد. بهتر است به جای هزینه کردن فوری و خرج تراشیدنهای غیرضرور، مبلغ اضافه را پسانداز یا سرمایهگذاری کنید؛ در بانکها سپردهگذاری کنید یا اوراق مشارکت بخرید. اگر آگاهی کافی از بازار سهام دارید به صندوقهای سرمایهگذاری فعال در بازار بورس بپیوندید.
مهم پس انداز و سرمایهگذاری در زمینههایی است که بازده اقتصادی آنها با اصلاح قیمت حاملهای انرژی به نسبت سایر فعالیتها بالاست، حتی بالاتر از نرخ تورم مورد انتظار.
کاهش هزینههای غیرضرور و پرهیز از تجمل گرایی: چارهای نیست باید هزینههای غیرضرور را کم کرد و دست از تجمل گرایی برداشت. دستکم اینکه با کاهش هزینههای مکالمه اعضای یک خانوار با تلفن همراه در یک دوره زمانی میتوان، بخشی از هزینههای ناشی از افزایش بهای قبوض 3گانه برق، آب و گاز را جبران کرد.
پیام آشکار دوران گذر از اقتصاد یارانهای به اقتصاد رقابتی برای خانوارها این است که دیگر زمان خرجهای بیرویه گذشته است و فصل ریاضت اقتصادی در راه است. واقعیت این است که تنوع طلبی در معیشت مردم از این پس تابعی از سطح درآمدها خواهد بود.
اصلاح ساختار مصرف انرژی خانوار: میزان یارانه نقدی تنها کفاف افزایش هزینههای حاملهای انرژی مصرفی خانوار را خواهد داد. با این فرض نخست باید ساختار مصرف انرژی خانوار اصلاح شود.
نخستین توصیه کارشناسان برای خانوارها بهویژه خانوارهای دارای سطح درآمد پایین و متوسط، تلاش بهمنظور اصلاح ساختار مصرف انرژی است که میتواند مجموعهای از راهکارها از جمله، استفاده از روشهای نوین برای جلوگیری از هدررفت انرژی در محیط زندگی، جایگزینی وسایل زندگی پرمصرف به کم مصرف و با بازده بالا، مدیریت مصرف انرژی اعضای خانوار بسته به نیاز هر یک و توجیه ضرورت کاهش مصرف انرژی به تکتک فرزندان متناسب با نوع حاملهای انرژی مصرفی خانوار را شامل شود. از اینرو برای توفیق در اصلاح الگوی مصرف انرژی خانوار مشارکت همه ذینفعان به فراخور فهم و البته نوع مصرف آنهاست.
تغییر رفتار حملونقل: اندکی باید صبر پیشه کرد. با تغییر رفتار اعضای خانوار در استفاده از وسایل نقلیه میتوان هزینههای ناشی از آزادسازی تدریجی قیمتها را کم کرد.
کاهش تردد خودروهای درونشهری بهویژه در کلانشهرها، باعث سهولت در رفتوآمد و کاهش هزینههای رفتوآمد خواهد شد. استفاده از حملونقل عمومی دستکم این فرصت را ایجاد خواهد کرد تا دولت تحتتأثیر افزایش تقاضا برای استفاده مردم از حملونقل عمومی، رویکرد همکاری خود در اعطای تسهیلات به مدیرانشهری را تغییر دهد. استقبال همگانی از حملونقل درون شهری البته باعث کاهش آلودگی هوا و کاهش هزینههای سلامت و تقویت بودجه خانوار خواهد شد. آیا وقت آن نشده که با فرهنگ استفاده فاجعه بار از خودروهای شخصی و سفرهای غیرضرور وداع شود؟
خرید کالاهای بادوام با مصرف انرژی کمتر: پیشنهاد میشود خانوارها با دقت و وسواس زیاد نسبت به خرید کالاهای بادوام و دارای مصرف انرژی کمتر اقدام کنند و از این طریق هم هزینه کمتری بابت مصرف انرژی، بهویژه برق، پرداخت کنند و هم این امکان را فراهم کنند تا انرژی برق که به گرانی تولید میشود، به ارزانی هزینه نشود. پیشنهاد میشود زیاد به برچسبهای انرژی اطمینان نکنید و برای خرید کالاهای بادوام عجله به خرج ندهید، مهم انتخاب آگاهانه است.
مشاوره گرفتن از خبرگان اقتصادی و بیتوجهی به شایعهها: واقعیت این است که تاکنون سیاست دولتمردان در اطلاع رسانی درباره واقعیت اجرای قانون هدفمندی یارانهها بیشتر بر مبنای خوشبینی قرار دارد، در حالی که باید منتظر ماند و اثر افزایش قیمتها بر بودجه خانوار را مشاهده کرد.
بهنظر میرسد باید به جای تکیه بر سیاست گفتار درمانی با اطلاع رسانی دقیق دانش اقتصادی مردم را افزایش داد و بیتوجه به شایعات و فرهنگ شفاهی، به استفاده و مشاوره گرفتن از خبرگان اقتصادی روی آورد. چه اینکه درک درست و واقع بینانه نسبت به آثار و عوارض ناشی از آزادسازی یارانهها، به تشخیص و درمان دشواریها کمک خواهد کرد.
اختصاص یارانههای نقدی به پرداخت هزینههای مستقیم: پیش از اینکه به خرج کردن زودهنگام یارانههای نقدی روی آورده شود باید فکر کرد که دستکم 2 ماه دیگر قبضهای جدید آب، برق و گاز میرسد. اندکی صبر نشان خواهد داد که وضعیت دخل و خرج خانوادهها چگونه خواهد بود.
افزون بر این همیشه خرج کردن آسانتر از کسب درآمد است پس قبول کنیم که باید فرهنگ اقتصادی خانوار را تغییر داد؛ ابتدا درآمد کافی، سپس هزینه به اندازه و سرانجام کمی هم پس انداز. این منش اقتصادی همه مردم دنیاست.
مدیریت مصرف انرژی و هزینههای زندگی دیگر نه شوخی بردار است و نه یک انتخاب و با پدیدارشدن نخستین تکانههای قیمتی همه درخواهند یافت دوران ریاضت اقتصادی در راه است و مدیریت مصرف و تغییر اصول بازی زندگی، دیگر نه یک انتخاب که یک اجبار و الزام است. مهمتر اینکه با آزادسازی تدریجی یارانهها و اصلاح قیمتها حق انتخاب مردم افزایش مییابد و دیگر منتی بر مردم از سوی دولتها نیست چه اینکه یقین کنید، جراحی بزرگ اقتصادی ایران و هدفمندی یارانهها خود به فرایند مردم سالاری دینی کمک خواهد کرد و دولتها از این پس براساس هزینههایی که مردم پرداخت میکنند باید، پاسخگوی رفتار و عملکرد خویش باشند. اصلاح الگوی مصرف و مدیریت هزینههای زندگی جدی گرفته شود.