طبق مطالعاتی که این مؤسسه تحقیقاتی بینالمللی در سالهای اخیر انجام داده، تمامی شکلهای حیات از ریزترین تا درشتترین آنان در زمین، هوا و دریا، در معرض خطر انقراض قرار دارند. براساس مطالعات و مشاهدات، ظرف 30سال گذشته سرعت و شدت انقراض، بیش از هزار برابر سنوات گذشته بوده است!
حقیقت آن است که مطالعات فسیلهای گذشته نشان میدهد که حتی پیش از ظهور انسان و دست درازیهای او هم، امر انقراض گیاهان و جانوران، روندی طبیعی بوده است و جانوران باشکوهی مانند دایناسورها قربانی این روند طبیعی بودهاند ولی دست انسان در نیم قرن اخیر سرعت جنونآمیزی به این روند بخشیده است.
مثلا به این رقم توجه کنید. هرساله 4میلیون کوسهماهی فقط در تورهای ماهیگیری سراسر عالم گرفتار میآیند و هلاک میشوند! این، بهغیر از تعدادی است که عمدا بهخاطر پختن سوپ باله کوسهها صید میشوند. این کوسهها پس از قطع بالهها، به آب انداخته میشوند تا با مرگی کند و زجرآور مواجه شوند!
در همین حال سالانه بیش از 300هزار انواع نهنگ توسط ژاپن برای تحقیقات(!) شکار میشوند. نتیجه این تحقیقات روی میز رستورانها به قیمت گزاف به فروش میرسد.
گنجینهای که از دست میرود
شاید ما در ایران از اینکه در این خلافکاریها دستی نداریم خوشحال باشیم ولی با کمی دقت و مطالعه آمار و اعداد، مشاهده میکنیم که ما هم در ایران، سهم خود را ایفا کردهایم. در گذشته شیرژیان ایرانی «Panthera leo parsico» و نیز ببر باشکوه مازندران (ببر بیان) را در اثر شکار بیرویه و نیز تخریب زیستگاه از دست دادهایم و اکنون نیز به نظر میرسد که جانوران فراوان دیگری داریم که در خطر انقراض قرار دارند. چند سال قبل نمایشگاهی در استان سمنان، نمونههای حیاتوحش استان مانند گورخر، زاغبور و یوزپلنگ را به صورت تاکسیدرمی به نمایش گذاشت. گفته شد که 13 یوزپلنگ پوستآرایی شده از طرف مردم به این نمایشگاه هدیه شد. این در حالی است که یوزپلنگ جانور قابل شکاری نیست. حال در نظر آورید که چه بر سر گورخر ایرانی، میش مرغ، هوبره، سیاهخروس و... خواهد آمد.
سمندر کوهستانی لرستان هماکنون به تعداد زیاد زندهگیری شده و برای قراردادن در آکواریومها تا حدود 500دلار(!) به فروش میرسد. اگر این وضع همچنان ادامه یابد این سمندر که منحصر به ارتفاعات لرستان است بهزودی منقرض خواهد شد؛ منقرض! میش مرغ پرندهای که روزی در استانهای کردستان و خراسان یافت میشد اکنون منحصر به نقاطی در جنوب دریاچه ارومیه شده، آن هم بهتعداد حدود 20بال! هوبره همچنان در ایران و نیز در پاکستان و ترکمنستان شکار میشود و دلارهای شکارچیان سواحل جنوبی خلیجفارس عرصه را بر آنان تنگ کرده است. تمساح پوزهکوتاه که روزی تا حدود 400 سر در رودهای سرباز و کاجو وجود داشت اکنون به حدود 100 سر کاهش یافته است! چنین به نظر میرسد که همه کشورهای جهان در یک هدف مشترک متفقالقول شدهاند. ظاهرا همه ما کمر به نابودی حیاتوحش و محیطزیست طبیعی کره زمین بستهایم؛ حیف و صد حیف!
اگر بیش از 5میلیون موجود زنده را که روی زمین زندگی میکنند به منزله تار و پود و گرههای این فرش با ارزش یعنی حیات بدانیم، فقدان هر یک از موجودات یعنی بازشدن یک گره. کدام فرش درمقابل این همه تعرض نابخردانه ساختار و نقش و نگار خود را حفظ خواهد کرد؟
شبیه کردن سیستم طبیعت به یک فرش باارزش ایرانی در واقع سادهتر کردن موضوع است زیرا پدیده حیات روی زمین به مراتب از هر ساخته دست انسان پیچیدهتر است؛ اجزای آن به یکدیگر وابسته هستند و تمامی چرخدندههای این ماشین شگفتآور و عظیم با هم در ارتباط هستند. به راستی اکنون میبینیم که بین ساری که از درخت پرید و سردشدن آش ارتباطی منطقی و طبیعی وجود دارد. قرن بیستم قرن پیشامدها، اتفاقات، اختراعات و پیشرفتهای علمی شگفتآور بوده است. دو جنگ جهانی در این قرن اتفاق افتاد، نیروی اتم مهار و به نحوی مخرب به کار گرفته شد. بشر به فضا و حتی به ماه رفت و خیلی دستاوردهای دیگر... ولی از نظر علاقهمندان محیطزیست بزرگترین دستاورد این قرن دریافت کوچکی کره زمین و وابستگی موجودات به یکدیگر است.
تخریب زیستگاهها
زمینی که روزی لایتناهی به نظر میآمد اکنون یک هواپیمای کوچک با یک باک بنزین آزاد در طول 72ساعت دور میزند و با افزایش جمعیت انسانها، هر روز کوچکتر میشود و عرصه بر سایر زیستمندان (جانوران و گیاهان) کاهش مییابد. در زمینه ارتباط گیاهان و جانوران نیز مشخص شده است که تمامی عوامل و فاکتورهای محیطزیست مانند آب، هوا و خاک باید در حد سلامت و به اندازه کافی حضور داشته باشند تا گیاهان و جانوران روی زمین تداوم یابند.
مطالعات صندوق جهانی حیاتوحش نشان داده که تنها کیفیت منابع طبیعی برای تداوم حیاتوحش کافی نیست و از نظر کمیت نیز باید پهنههای وسیع طبیعی با آبوهوای کافی روی زمین از دسترس انسان مصون بمانند تا زمین خاصیت حیاتی خود را حفظ کند. متأسفانه تمامی اقدامات و فعالیتهای انسان روی زمین موجب کاهش وسعت پهنههای طبیعی دست نخورده خواهد
شد. احداث جادهها موجب تقسیم شدن زیستگاهها و کوچکترشدن آنها میشود و رفتهرفته زیستگاهها به صورت جزایری دور از یکدیگر واقع میشوند که ارتباط جمعیتهای حیاتوحش را قطع میکنند؛ پدیدهای که در مورد زیستگاههای یوزپلنگ در ایران اتفاق افتاده است.
این زیستگاهها در قدیم با یکدیگر در ارتباط بودند و به هم پیوسته ولی اکنون جمعیتهای بسیار کوچک بهصورت گروههایی که کیلومترها از هم فاصله دارند از یکدیگر دورافتادهاند و امکان تولیدمثل از آنها سلب شده و از طرفی امتزاج گروههای کوچک موجب پدیده همخونی میشود و تولههای ناقص و فاقد خاصیت جنگندگی برای حیات زاده میشوند. متأسفانه این امر در سراسر جهان در حال رخ دادن است و هر روزه جمعیت حیاتوحش، بهخصوص حیاتوحش در کلاس جانوران بزرگ گوشتخوار کاهش مییابد. علاوه بر کوچکشدن پهنههای طبیعی روی زمین، از بین رفتن رویشگاهها و مناطق جنگلی و نیز انقراض گیاهان، حیات زمین را تهدید میکند.
در زنجیره غذایی یا هرم غذایی وسیعترین پایه متعلق به انواع گونههای گیاهی و حجم آنهاست و سپس جانوران علفخوار قرار میگیرند و در بالا هم گوشتخواران در رأس هرم جای میگیرند. در واقع جانوران گوشتخوار مانند پلنگ و کوسه یا عقاب روی نردبانی ایستادهاند که پایههای زیرین را گیاهان و علفخوارها تشکیل میدهند و کاهش آنها، رأس را میلرزاند.
اکنون مطالعات نشان دادهاند که در سراسر این کره کوچک خاکی، نردبانها لرزان شدهاند به نحوی که پیشبینی میشود که تا سال2050 یعنی همین 40 سال دیگر، در جهان موجوداتی که کاملا وحشی باشند، در روی زمین وجود نخواهند داشت! انقراض کبیری که تنوع زیستی کرهزمین را تهدید میکند، تنهایی ما را در جهان به دنبال خواهد داشت.
سعدیهای آینده نخواهند سرود:
این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود
هر که فکرت نکند نقش بود بر دیوار
فردا دیر است اکنون باید فکر کنیم و به فکر همخانهایهایمان باشیم؛ یعنی به فکر بقای خودمان باشیم؛ بدانیم ما به همه موجودات نیازمندیم ولی آنها به ما نیازی ندارند.