عصر پنجم اردیبهشت ماه امسال، زن جوانی سراسیمه به کلانتری 118 تهران رفت و از سرقت کیف دستیاش توسط 2 جوان موتورسوار خبر داد. این زن مدعی بود که دزدان بعد از سرقت کیف او باعث کشیده شدن وی روی آسفالت و مجروح شدن او شدهاند. بنابراین مشخصات سارقان و موتورسیکلت آنها به تیمهای گشت مخابره شد و ماموران جستوجو در خیابانهای منتهی به محل سرقت را شروع کردند.
گروگانگیری
چند دقیقه بعد یکی از تیمهای گشت کلانتری متوجه وانتی شد که یک موتور پولسار قرمز رنگ را حمل میکرد. مشخصات این موتورسیکلت همانی بود که زن جوان در اختیار پلیس قرار داده بود و به همین دلیل ماموران به راننده وانت دستور ایست دادند. 2 نفر از سرنشینان وانت با مشاهده خودروی پلیس از ماشین پیاده شدند و پا به فرار گذاشتند. ماموران نیز به تعقیب آنها پرداختند و چنددقیقه بعد، سارقان برای فرار از دست پلیس، راه یک خودروی پژو 206 را سد کردند و با تهدید چاقو، راننده را گروگان گرفتند. آنها سپس سوار این خودرو شده و به فرار ادامه دادند.
در دام پلیس
درحالیکه تعقیب و گریز بین پلیس و سارقان گروگانگیر ادامه داشت، تیم گشت کلانتری توانست بعد از چند دقیقه راه فرار دزدان را سد و خودروی آنها را متوقف کند. یکی از سارقان به محض توقف، از ماشین پیاده شد و به فرار ادامه داد اما همدستش پیش از آنکه بتواند فرار کند، توسط ماموران دستگیر شد. مرد جوان که حسن نام دارد به کلانتری منتقل شد و وقتی زن جوان او را بهعنوان سارق کیفش شناسایی کرد، وی برای ادامه تحقیقات در اختیار پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.
حسن در همان بازجوییهای اولیه به سرقت کیف زن جوان، گروگانگیری و فرار از دست پلیس اعتراف کرد و مدعی شد که همدستش در این سرقت، یکی از دوستانش به نام بهزاد بوده است. او به ماموران گفت: بعد از سرقت کیف زن جوان، هنگام فرار موتورمان پنچر شد و از یک راننده وانت خواستیم آن را به تعمیرگاه منتقل کند که در بین راه پلیس ما را شناسایی کرد و مجبور به فرار شدیم.
با اطلاعاتی که مرد جوان در اختیار ماموران گذاشته بود، تحقیقات برای دستگیری بهزاد ادامه یافت و اما این مرد بعد از دستگیری همدستش زندگی مخفیانهای را در پیش گرفته بود و کسی از مخفیگاهش خبر نداشت. با این حال ماموران با زیرنظر گرفتن تمامی دوستان و آشنایان او متوجه شدند که بهزاد در خانه پدربزرگش در پایتخت مخفی شده است و او را در یک عملیات ضربتی دستگیر کردند.
فرار عجیب
مرد جوان در بازجوییها به ارتکاب دهها فقره کیفقاپی با همدستی حسن اعتراف کرد و گفت: سرقت و کیفقاپی را از 4 سال قبل از بچهمحلهایمان یاد گرفتیم. من و حسن در همه سرقتها با هم بودیم و معمولا او رانندگی میکرد و من سرقت. وی ادامه داد: چند روز قبل ما در یکی از خیابانها کیف زنی را دزدیدیم و پا به فرار گذاشتیم. در حال فرار بودیم که چشمم به زن دیگری افتاد که کیف دستش بود و کنار خیابان ایستاده بود.
کیف او را هم دزدیدیم و وارد یک خیابان فرعی شدیم تا کسی نتواند ما را تعقیب کنم که مرد جوانی را در حال قدم زدن در خیابان دیدم و کیف او را هم سرقت کردم و به این ترتیب در کمتر از 5 دقیقه، کیف 3 نفر را دزدیدم. پس از آن هم با پولهای سرقتی به یکی از رستورانهای شمال شهر رفتیم و جشن گرفتیم.
سرهنگ یگانه، رئیس پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران، با بیان این خبر گفت: بررسیها نشان میدهد که این دو سارق با موتورهای مختلف دست به سرقت میزدند و به همین دلیل از شاکیان احتمالی درخواست میشود برای شناسایی آنها به شعبه سوم دادیاری در دادسرای جنایی تهران یا به پایگاه دوم پلیس آگاهی مراجعه کنند.