از آن روزها که در دبیرستان بیرجند درس می خواند، میخواست معلم شود. شغل پدر، خاله و داییهایش معلمی بود و تدریس. زمانی که لیسانس حقوق را گرفت چون به ۲۵ سال نرسیده بود، نتوانست پروانه وکالت بگیرد. بنابراین، به حوزه روزنامهنگاری کشیده شد، با ترجمه سرمقاله فرانسوی روزنامه «لوموند» برای کیهان، اول به عنوان مترجم وبعدها دبیر سرویس بینالملل در سال ۱۳۳۶، آن موقع دیگر پروانه وکالت را در کشوی میز داشت اما حقوق وکالت به او نمیساخت، هرچندکارت خود را هر سال تمدید میکند: «دوست نداشتم کاری انجام دهم و به خاطرش پول بگیرم. معلمی فرق دارد».
متولد ۱۳۱۳ بیرجند، دکترای حقوق قضایی از دانشگاه تهران، دکترای روزنامه نگاری از پاریس، دکترایدولتی علوم سیاسی از دانشگاه پاریس، مدیر پژوهش دوره دکترای ارتباطات در دانشگاه پاریس از سال۱۹۸۳، وکیل پایه یک دادگستری از سال۱۳۴۶، مشاور حقوقی «اتحادیه بین المللی ارتباطات دور» از سال۱۳۷۹، عضو هیأت مؤسس۵ مرکز علمی در ایران و استاد نمونه کشور در سال۷۴ با دریافت لوح تقدیر از رئیسجمهوری وقت.
دکتر کاظم معتمدنژاد استاد شاخص و برجسته ارتباطات در اردیبهشت ۱۳۱۳ هجری شمسی در بیرجند متولد شد. در کودکی به تهران آمد و موفق شد دیپلم ششم متوسطه را در خرداد ۱۳۳۲در دبیرستان مروی تهران به پایان برساند. از آن رو که به رشته حقوق علاقه داشت، در این رشته وارد دانشگاه شد و مدرک لیسانس رشته قضایی دانشکده حقوق و علوم سیاسی و اقتصادی دانشگاه تهران، را در خرداد ۱۳۳۶دریافت کرد. بلافاصله وارد دوره دکتری شد و شهادتنامه پایان تحصیلات دوره دکترای رشتهقضایی دانشکده حقوق و علوم سیاسی و اقتصادی دانشگاه تهران را در سال ۱۳۳۹ به پایان برد در حالی که ۳۶ سال بیشتر نداشت. همزمان با اشتغال در روزنامه کیهان آن زمان، بورسیهای دریافت کرد و به فرانسه رفت و چند سال بعد دکترای دولتی علوم سیاسی از دانشکده حقوق و علوم اقتصادی دانشگاه پاریس را در سال، ۱۹۶۴ مقارن با ۱۳۴۳دریافت داشت و از آن رو که به حرفه روزنامه نگاری علاقهوافر داشت، دکتری تخصصی روزنامهنگاری خود را از انستیتوی مطبوعات و علوم خبری در دانشگاه پاریس در همان سال (۱۹۶۴ = ۱۳۴۳) دریافت کرد و به ایران بازگشت. نقل کردهاند:
مدیر وقت روزنامه کیهان واستاد حقوق جزایی معتمدنژاد در دانشگاه تهران، صبحها ساعت چهار و نیم مقابل منزل او بود تا روزنامه. سه ساعت بعد اولین صفحات کیهان بسته می شد و معتمدنژاد روزنامهنگار تا ساعت ۷شب به خانه باز نمی گشت. این شد که مدیر کیهان تصمیم گرفت او را به عنوان دانشجوی بورسیه برای تحصیل به فرانسه بفرستد. بعدها که بازگشت، مقدمات تأسیس مؤسسه روزنامه نگاری کیهان و دانشکده ارتباطات را آغاز کرد و پس از آن دیگر هیچ وقت حقوق وکالت به او نساخت، امامعلمی، چرا. خود گفته است: «از بچگی دوست داشتم معلم شوم، مثل پدرم که مدیر دبیرستان بیرجند بود. آخر هم معلم شدم، البته در دانشگاه».
باری، او که قبل از بازگشت به ایران دیپلمعالی تدریس روزنامهنگاری را از مرکز بینالمللی تعلیمات عالی روزنامهنگاری دانشگاه استراسبورگ، در ۱۹۶۳ (۱۳۴۲) دریافت داشته بود، با ورود به کشور کار تدریس و تحقیق را شروع کرد و رسما خدمات دانشگاهی خود را آغاز کرد. نخست در مقام «دانشیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی و اقتصادی دانشگاه تهران» به انجام کار و وظیفه پرداخت که از سال ۱۳۴۹ تا ۱۳۴۴ تداوم داشت. در این سال به استادی ارتقا یافت و شد استاد و رئیس دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی و تا سال ۱۳۵۹ در آنجا تدریس کرد. در این دوره بود که موفق به تربیت خیل انبوهی از شاگردان مستعد شد و توانست نسل مهمی از روزنامه نگاران و متخصصان رشته ارتباطات را در دو سطح عمومی و آکادمیک تربیت کند. استاد بعد از انقلاب، از سال ۱۳۶۰ به دانشگاه علامه طباطبایی رفت و به عنوان استاد گروه علوم ارتباطات دانشکده علوم اجتماعی به کار تدریس و تحقیق ادامه داد. در این دوره گروهی دیگر از شاگردانش را تربیت کرد و به جامعه روزنامه نگاری ایران زمین تحویل داد.
در همین ایام به عنوان استاد مهمان دانشگاههای فرانسه (پاریس و رن) بارها به آن کشور سفر کرد و در مقام مدیر تحقیقات (استاد راهنمای رسالههای دکترا) دانشگاه پاریس VII به خدمات خویش ادامه داد و موفق به انتشار آثار و نوشتههایی همچون «حقوق ارتباطات» و «تکنولوژیهای نوین ارتباطی» شد و در عین حال کتال ارزشمند «ارتباطات در جهان معاصر» را برپایه آخرین تحقیقات ارتباطی به قلم آورد.
دکتر معتمد نژاد که از سال ۱۳۴۰ عضو هیأت تحریریه و مدیر بخش اخبار و مقالات خارجی روزنامه کیهان بوده، هیچگاه از فضای مطبوعاتی ایران دور نشده و در مقام یک معلم و راهنما، پیوسته راهگشا و آموزگار این مسیر بوده است. درنگی در آراء و اندیشهها و سخنان دکتر معتمدنژاد در نشستهای مرتبط با ارتباطات و نیز کنکاش در دیدگاههای علمی وی نشانگر این واقعیت است که استاد نقش بی بدیلی در توسعه آزادیهای مطبوعاتی و نیز آموزشهای بنیادین مطبوعاتی داشته است. در حقیقت، تحقیقات دکتر معتمد نژاد، به تنهایی پایه مطالعاتی علوم ارتباطات در روزگار را تشکیل میدهد و شاهدی است بر این حقیقت که او را به درستی پدر علوم ارتباطات ایران خوانده اند.
همکاری همدلانه دکتر معتمدنژاد در تأسیس مؤسسات و دورههای آموزشی وپژوهشی علوم ارتباطات در ایران، اکنون با سابقهای ۵۰ ساله از افتخارات مهم علمی دانشگاههای ارتباطی ایران به شمار میرود. استاد عضو مؤسس دوره عالی روزنامهنگاری، مؤسسه عالی مطبوعات و روابط عمومی و دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی، از سال ۱۳۴۳ تا ۱۳۵۰بوده و در عین حال عضویتهای زیر را هم داشته است:
- عضو هیأت مؤسس بخش ارتباطات بینالمللی «انچمن بینالمللی تحقیق در ارتباط جمعی» ۱۹۷۶ (۱۳۵۵)
- عضو هیأت مؤسس «مرکز مطالعات فراملی ارتباطات واطلاعات در کشورهای آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین، پاریس» ۱۹۹۲ (۱۳۷۱) دوره فوق لیسانس علوم ارتباطات در دانشگاه علامه طباطبایی، ۱۳۶۸
- عضو مؤسس دوره دکتری علوم ارتباطات در دانشگاه علامه طباطبایی، ۱۳۷۵
- عضو مؤسس «مرکز پژوهشهای ارتباطات» وابسته به دانشگاه علامه طباطبایی و وزارت پست و تلگراف و تلفن، ۱۳۷۵
- پیشنهاد دهنده تاسیس «مرکز مطالعات و تحقیقات ارتباطات در آسیای مرکزی» با همکاری یونسکو در تهران، از طریق کمیسیون ملی یونسکو در ایران در سال ۱۳۷۴ که پس از اعزام یک هیأت بررسی و امکان سنجی از سوی سازمان مذکور به ایران و کشورهای منطقه، مورد مطالعه و مذاکره قرار گرفت.
در این میان باید از تلاشهای جدی او یاد کرد در تثبیت شدن علم ارتباطات در ایران. از زمانی که «مؤسسه روابط عمومی» در ساختمان سه راه ضرابخانه دانشکده علامه طباطبایی تأسیس شد، استاد برای تغییر نام آن به «مؤسسه علوم ارتباطات اجتماعی» به هر دری زد. از زمانی که جوانتر بود، بیش از آنکه در اتاق شماره۲۴۵ بنشند، برای دانشجویانش در راهروی دانشکده بهتر قابل دسترسی بود تا پیدا می کنند تا اتاق کارش.
حالا درست است که سالهاست به بازنشستگی رسیده و نخستین فارغالتحصیلان رشته ارتباطات ایران و دانشجویان مؤسسهای که او راه انداخته کلاسهایش را اداره می کنند، اما او هنوز هم به اندیشه در زمینههای مهم و متعالی در زمینه ارتباطات مشغول است.
هنوز هم مانند سالهای کار درروزنامه کیهان، ۶ صبح بیدار می شود و زودتر از ۱۲ نمی خوابد. تمام این نیم قرن را چنین زیسته و کار کرده است اما کارهایش را «مثل سمفونی ناتمام بتهوون» میداند و میگوید این ناتمام در مورد کارهای من مصداق دارد. با اینکه کتابهایش بارها تجدیدچاپ شده اما به نظر خودش هیچکدام کامل نیست.
می گوید، فرصتهای کم و گرفتاری نگذاشت آنها کامل شوند: ۶ماه کار میکردم، کارجدید که می آمد، پروژه قبلی متوقف میشد. دارم کارهای ۲۰ سال پیش را بازنویسی میکنم. مبانی حقوق ارتباطات، جزوههای درسی سال ۵۷ است.
کسانی چون شکرخواه و خیلیهای دیگرمعتقدند دکترمعتمدنژاد، یک منظومه است. منظومهای که دنباله آن دانشجویان هستند. دانشجویانی که درحوزههای تئوریک یا شاخههای مدرن ارتباطات و تاریخ این رشته هرکدام به نوعی مطرح شدهاند.
منظومه دکتر معتمدنژاد با سیارههایی کامل شده که بنیانگذاری حوزههای عالی آموزش، انجمنهای مختلف، سمینارهای ملی و بین المللی و ترغیب دست اندرکاران به حضور درعرصه جهانی ازآنهاست. و ما را نمیماند جز اینکه بگوییم خدا حافظش باد.