این پرسش چند هفتهای است ذهن نگارنده را درگیر خود کرده است. شهروندانی که با خرید این سریالها توانستند هم اوقات فراغت خود را بپوشانند و هم سودهای سرشاری به جیب تهیهکنندگان و دستاندرکاران این سریالها واریز کنند،اکنون با خود این پرسش را مطرح میکنند که آیا سریال قهوه تلخ به پایان رسیده است و دیگر خبری از قسمتهای بعدی نیست؟ و پرسش مهمتر این که آیا یک سریال میتواند در میانه داستان به پایان برسد و اگرنه؟بقیه آن چرا به بازار نمیآید و چرا سریال قلب یخی این گونه نامنظم و یک خط درمیان توزیع میشود؟
هنگامی که دستاندرکاران این دو سریال نخواهند اطلاعرسانی دقیقی در این زمینه انجام دهند، طبیعی است آدمیان (از جمله تماشاگران نسبتا پیگیر این دو سریال)به حدس و گمان متوسل شوند و بپرسند که مسئول این بلبشو چه کسی است؟ و آیا دستاندرکاران سریال قهوه تلخ این اجازه را دارند که سریالی را نیمهتمام رها کنند؟ پس حقوق شهروندی چه میشود؟ آن بینندهای که بیش از 60 هزار تومان هزینه خرید قسمتهای مختلف این سریال را پرداخت کرده و علاقهمند است بداند سرا و سرانجام این سریال چه میشود،باید به کدام مرجع پناه ببرد؟ از چه کسی شکایت کند؟ از کارگردان،فیلمنامه نویس،تهیه کننده، یا....؟ و اصولا آیا میتوان به کسی شکایت کرد؟
آیا این گونه برخوردها نوعی تحمیق تماشاگران نیست؟ همان تماشاگرانی که آقای مدیری هر روز ازآنها میخواست فیلمش را کپی نکنند؟ همانها که برای مقابله با انحصار صدا و سیما بسته این کمند شدند، و بستری فراهم کردند تا دیگران هم بتوانند وارد این میدان شوند؟
آدمی هنگامی که این گونه برخوردها را میبیند بیاختیار یاد داستان آن سوارکار معروف میافتد که در صحرایی مردی زخمی و مصیبتدیده را سوار اسبش کرد و مرد به جای تشکر بر اسب هی زد ،سوارکار اصلی را برجای گذاشت و دور شد. سوارکاربا فریاد رو به او کرد و گفت: برادر این داستان را با کسی در میان مگذار ،چون دیگر هیچ کس در بیابان به داد ازکار افتادگان نخواهد رسید.
دستاندرکاران این دو سریال به یاد داشته باشند اعتماد مهمترین سرمایه در روابط شخصی و اجتماعی آدمیان است که با کمترین تلنگری آسیبهای جدی و خطرخیز میبیند و باز گرداندن آن بسی سخت خواهد بود.