در همین راستا مبارزه آقانجفی اصفهانی در زمانه خود با اجناس خارجی در جبهه قلم و زبان مراتب گوناگونی داشت. در نخستین مرتبه این مبارزه ترویج و تبلیغ برای استفاده از کالاهای وطنی و ترک کالاهای خارجی قرار داشت و در مرتبه دوم همکاری با دیگر علما در نگارش پیمانی در عدم همکاری با استفادهکنندگان کالاهای خارجی و تقبیح استفادهکنندگان آن و در نهایت فتاوای تحریم استفاده از کالاهای خارجی. این فتاوا دوصورت داشت: 1- صورت عام که همه نوع کالای خارجی را شامل میشد 2- صورت ویژه که کالای کشور خاصی را دربر میگرفت. در پی تلاش میکنیم تا این دو جنبه را به بحث بگذاریم. آنچه از پی میآید چکیدهای است از این دست اقدامات حاجآقانجفی در راه مبارزه با سلطه بیگانگان.
پس از مشاهده گسترش فعالیت اقتصادی بیگانگان در ایران، علمای کشور از جمله آقانجفی اصفهانی احساس خطر کرده، لذا سعی کردند با آگاهی دادن به مردم جلوی این خطر بزرگ را بگیرند. از جمله آقانجفی اصفهانی تلاش کرد تا مردم مسلمان ایران را به توسعه صنایع داخلی تشویق کند تا از این طریق بتواند جلوی سلطه اقتصادی اجانب را بگیرد. آقانجفی در قسمتی از اعلامیه 10مادهای خود که در روزنامه اصفهان چاپ شده میآورد:«چون اجانب چند سال است به ترتیب، معامله به بلاد محروسه مسلمین پیدا نمودهاند و البسه و امتعه خود را رواج دادند حالا راجح و صلاح آن است که مسلمانان به قدر امکان سعی در ترویج و معاملات در ملبوسات اسلامیه و امتعه ایرانیه نموده باشند که مهما امکن حاجت مسلمین به ملبوسات و اموال خارجی کم شود. و این مطلب تدریجی الحصول است. باید هر کس بر حسب وسع در امانت خودش در این ترتیبات حسنه جد و جهد نمایند».
تقبیح استفاده از کالاهای خارجی
در آن روزگار به مرور معامله و سلطه اقتصادی اجانب به بازار مسلمین، به یک امر عادی تبدیل میشد و چه بسا تجاری که برای منفعت بیشتر، شعب کمپانی خارجی را در شهرها گسترش داده یا خود واسطه نفوذ اقتصادی بیگانگان میشدند. قبل از تجار، خود حکام و شخص شاه این قبح را ریخته و دست اتباع خارجی را در امور اقتصادی باز گذاشته بودند.
این امر بر علما که حافظان مرزهای فرهنگی جامعه هستند مخفی نبود و از آنجایی که آنها الگوهای جامعه و گروههای مرجع برای سایرین شمرده میشدند، هر نوع تغییر رفتاری در این قشر میتوانست به تغییرات گسترده رفتاری در جامعه بینجامد؛ لذا به همراه بعضی از علمای اعلام و تاجران برجستهای چون حاجیمحمدحسین کازرونی، رئیس تجار ملی اصفهان و عضو فعال انجمن مقدس ملی اصفهان، لباس کرباس پوشیده و مردم را به پوشیدن این لباس ترغیب کردند.
روزنامه جهاد اکبر در این خصوص مینویسد: «علمای اعلام و رؤسای فخام ما ملبس به لباس کرباس شدهاند برای شرافت، برای آنکه ما را آگاه نمایند و بفهمانند که کرباس خشن ما ترجیح دارد به ماهوت و فاستونی و پارچههای نرم لطیف خارجه».
در مرحله بعد آیتالله نجفی اصفهانی طی یک اقدام بدیع به همراهی 13نفر از علمای طراز اول اصفهان و رکنالملک شیرازی موارد زیر را متعهد شدند: این خدام شریعت مطهره با همراهی جناب رکنالملک، متعهد و ملتزم شرعی شدهایم که مهماامکن بعد ذلک تخلف ننماییم، فعلا 5فقره است:
«اولاً: قبالجات و احکام شرعیه از شنبه به بعد روی کاغذ ایرانی بدون آهار نوشته شود. اگر بر کاغذهای دیگر نویسند مهر ننموده و اعتراف نمینویسیم. قباله و حکمی هم که روی کاغذ دیگر نوشته بیاورند و تاریخ آن بعد از این قرارداد باشد امضا نمینماییم. حرام نیست کاغذ غیرایرانی و کسی را مانع نمیشویم؛ ماها به این روش متعهدیم.
ثانیا: کفن اموات، اگر غیر از کرباس و پارچه اردستانی یا پارچه دیگر غیرایرانی باشد متعهد شدهایم برآن میت، ماها نماز نخوانیم. دیگر برای اقامه صلوه بر آن میت بخواهند ماها را معاف دارند.
ثالثا: ملبوس مردانه جدید، که از این تاریخ به بعد دوخته و پوشیده میشود، قرار دادیم مهما امکن، هر چه بدلی در ایران یافت میشود لباس خودمان را از آن منسوخ نماییم و منسوخ غیرایرانی را نپوشیم و احتیاط نمیکنیم و حرام نمیدانیم لباسهای غیرایرانی را اما ماها ملتزم شدهایم حتیالمقدور بعد از این تاریخ ملبوس خود را از منسوج ایرانی بنماییم. تابعین ماها نیز کذلک و متخلف توقع احترام از ماها نداشته باشد. آنچه از سابق پوشیده و داریم و دوختهایم ممنوع نیست استعمال آن.
رابعا: مهمانیها بعد ذلک ولو اعیانی باشد، چه عامه، چه خاصه، باید مختصر باشد یکپلو و یکچلو و خورش و یک افشره. اگر زائد بر این تکلیف، احدی ما را به محضر خود وعده نگیرد. خودمان نیز به همین روش مهمانی مینماییم هر چه کمتر و مختصرتر از این تکلیف کردند، موجب مزید امتنان ماها خواهد بود.
خامسا: وافوری اهل وافور را احترام نمیکنیم و به منزل او نمیرویم زیرا که آیات باهره:
«إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کَانُوا إِخْوَانَ الشَّیَاطِینِ» «وَلَا تُسْرِفُوا اِنَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ» «وَلَا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَی التَّهْلُکَه» و حدیث «لاضرر و لاضرار» ضرر مالی و جانی و عمری و نسلی و دینی و عرضی و شغلی آن محسوس و سری است و خانوادهها و ممالک را به باد داده. بعد از این هر که را فهمیدیم وافوری، بهنظر توهین و خفت مینگریم.»
تحریم کالاهای فرنگی
نهضت تنباکو کارایی تحریم یا مبارزه منفی را به علما و مردم ایران نشان داد و چشمه امید را در دل مردم این مرز و بوم جوشانید؛ لذا تعجبی ندارد که از این حربه در حجم گسترده در جاهای متعدد مبارزه با سلطه اقتصادی اجانب استفاده شود.
آقانجفی اصفهانی گاهی اوقات تحریم کلی کالاها و امتعه خارجی را اعلام میکردند و گاهی اوقات تحریم خاص داشتند؛ به این معنا که به نام کشوری خاص اشاره میکردند و آن موقعی بوده است که نفوذ آن کشور قویتر شده و تحریم کالاهای کشور مربوطه مهمتر بوده است یا خطری عظیم از ناحیه آن کشور متوجه ایران بود.
الف) تحریم عام
در تحریم عام اسم کشور خاصی برده نمیشد و لحن تحریم هم معمولا بیشتر سفارش و توصیه بود و مورد تحریم هم شامل چیزهایی میشد که نمونه داخلی آن به وفور یافت میشد. لحن تحریم هم حرمت فقهی نبود، با این حال باز تأثیر تحریم بسیار زیاد بود و نگرانی روس و انگلیس را در پی داشت. روزنامه حبلالمتین در اینباره مینویسد:
«... حضرت حجتالاسلام حاجشیخ محمدتقی، مدظلهالعالی- [آقانجفی] عنوان مفصلی را من باب ترک منسوجات و مصنوعات خارجه در ترویج امتعه و اقمشه داخله و 27مورد در قرآن که منع از معاشرت خارجه است بیانی خیلی مفصل و عنوانی بسیار عام فهم، ارشاد فرمودهاند... علمای اسلام در این شرکت مقدس شخصاً شرکت مالیه نمودهاند و از بذل نصایح و تشویق عموم به امتعه اسلامی و دوری از استعمال امتعه خارجه، دقیقهای فروگذار نمیکنند... حضرت حجتالاسلام آقای نجفی و بندگان ثقهالاسلام [حاجآقانورالله] و جناب آقایان علمای اسلام- سلمهمالله تعالی- در راه این شرکت مقدس از هستی خود گذشتهاند، از خداوند خواهانیم اینگونه سرپرستان ملت را در پناه خود محفوظ بدارد».
ب) تحریم خاص
همانطور که گفته شد گاهی اوقات خطر کشور خاصی برجسته میشد، مثل جریان تنباکو که ابتدا تحریم از طرف آقانجفی اصفهانی مطرح شد و مورد دیگر فتوای تحریم کالاهای روسی هنگام اولتیماتوم روس و فشار آنها در قبول اولتیماتوم بود. درگیریها و ناامنیهای بهوجود آمده در جریان نهضت مشروطیت، موجب شده بود روس و انگلیس در سالهای1330-1327 قسمتهایی از مناطق شمال و جنوب را به بهانه ایجاد امنیت برای اتباع و تجارت خود، عملا تحت اشغال خود درآورند. در این میان، تجاوزگری روس، جلوه و بروز بیشتری پیدا کرد و در جریان اولتیماتوم معروف روس در اواخر سال1329 به اوج خود رسید.
آقانجفی، ضمن اهتمام به مقابله با اشغال کشور، اقدامات متعددی انجام داد. یکی از اقدامات ایشان، صدور اعلامیه به همراه دیگر علمای اصفهان و برخی از تجار، در اوایل سال1329 بود. آنها در این اعلامیه، برخود «فرض ذمی» دانستند که از معامله با شعبه بانک روس و نیز استفاده از برخی کالاهای رایج روسی، پرهیز کرده و مسلمانان را نیز به همراهی در این مسئله دعوت کنند. این موضوع، مورد استقبال مردم قرار گرفت.
متن اعلامیهآقای نجفی خطاب به ملت چنین است: «معاهدهنامه علمای اعلام (یا ارشاد عامه در حفظ اسلام)، عموم مسلمانان ایرانی و کافه برادران ایمانی را با کمال اتحاد و اتفاق و ارشاد اعلام مینمایم، نظر به مصالح حفظ اسلام، عموم علمای اعلام اصفهان عازم شدهایم و بر خودمان فرض ذمی اسلامیت نمودهایم که به کلی داد و ستد و معامله با شعبه بانک استقراض روس که به اصفهان آمده است را موقوف و متروک داریم. صلاح مسلمین را هم نمیدانیم که با او معامله کنند. در باب استعمال قندوشکر و چای روس هم عموم علمای اعلام ترک نمودهاند و در سایر امتعه روسیه در موقع خود هم اعلام خواهد شد. تجار محترم اصفهان هم در این وظایف حقه اسلامیه کمال مساعدت را با علمای اعلام دارند و تلگرافات منع حمل قندوشکر و قماش روس به نقاط، لازم کردهاند. عموم مسلمین بدانید که مادام که قشون روس در بلاد و سرحدات ایران هستند به این محترم باقی هستیم «بلغناالله ایاکم نصرهالدین» مدیر اتحادیه علما حاجیآقا این تکلیف را که علمای اعلام و حصون اسلام و جمعی از متدینین تجار مقرر فرمودند مقرون به صلاح است حقیر هم معمول داشتهام. 6ربیعالاخر 1329 محمدتقی نجفی.
پیامدهای فرهنگی اقدامات اقتصادی آقانجفی اصفهانی
همانطور که انتظار میرفت اقدامات آقانجفی اصفهانی 2پیامد خیلی مهم فرهنگی داشت: اولین پیامد فرهنگی این اقدامات به مردم مربوط میشد که بهدنبال اقدامات اقتصادی حس افتخار و غرور ملی آنها برانگیخته شده و احساس میکردند که هرگاه اراده کنند میتوانند آن عظمت سابق را بازیابند. با نگاهی به مقالات روزنامههای آن روز در پی احکام صادره از آقانجفی به روشنی این نکته دریافته میشود.
دومین پیامد فرهنگی به خارج از کشور مربوط میشد که میتوان از وحشت اروپاییان از صدور چنین اقداماتی نام برد. اسناد در تأیید این مطلب زیاده از حد است. تنها به یک نمونه اشاره میشود:
وزیر مختار انگلیس در نامهای به امینالسلطان راجع به وحشت تجار اروپایی از آقانجفی چنین مینویسد:
«فدایت شوم از قراری که از اصفهان شنیدهام آقای نجفی در شرف مراجعت به آنجاست چون ورود مشارالیه در آن محل اسباب ظهور اغتشاش است سکنه اروپایی از این بابت خیلی واهمه نموده به دوستدار اصرار دارند که محترما خاطر منیر ملوکانه را از وجوب سد راه صدمه و اذیت مجدد به اصفهان را به واسطه فساد و فتنهانگیزی این شخص، مستحضر دارد چون تجارت خارجه اصفهان روبه ازدیاد است و چند تجارتخانه اروپایی در آن محل احداث شده است خیلی محل افسوس خواهد بود که حادثهای که اسباب واهمه سکنه اروپایی آنجا باشد حادث شود، در این صورت آنها طبعا از سفارتهای خودشان حمایت خواهند خواست. زیاده زحمتی ندارد». 14ذیقعده 1357، مطابق با جولای 1890 پشت کاغذ، مهر هنری دورمندولف.