به گزارش همشهریآنلاین «خاطرات و ملاحظات» خاطرات علی محمد دولت آبادی است که بخش اندکی از آن یعنی در حدود دویست صفحه سابقا توسط وحیدنیا در سال 1362 در تهران چاپ شد. از پنج دفتری که اصل این نسخه را تشکیل میداده، متن چاپ شده قبلی فقط بخشی از دفتر سوم بوده است. نویسنده برادر یحیی دولتآبادی صاحب کتاب «حیات یحیی» است که از جمله کتابهای مرجع در تحلیل حوادث مشروطه به شمار میرود.
بر اساس گزارشی که سایت کتابخانه تاریخ ایران و اسلام (که زیر نظر حجتالاسلام رسول جعفریان اداره میشود) درباره این کتاب نوشته است، یحیم لبته سه برادر دیگر هم داشته است. این هم افزوده شود که پدر این پنج فرزند میرزا هادی دولت آبادی است که خود اهل قلم بوده و کتاب فصل الکلام را در رد بر بهائیت نوشته و نسخه اصل را برای میرزا حسینعلی فرستاده است. کتابی هم در شرح مظالم ظل السلطان نوشته است. در باره میرزا علی محمد دولت آبادی هم این را باید افزود که عکسی که از وی در اول این کتاب آمده او را در سلک روحانیت نشان می دهد، چنان که پدر او نیز در همین لباس بوده است.
تولد نویسنده در سال 1285 است و آنچه در دفتر اول آمده تا حوالی سال 1303 را شامل میشود. این مطالب را بعدها نوشته است. دفتر دوم هم چنین است، یعنی بعدا نوشته شده. اما از دفتر سوم به صورت روزنامه نوشته شده است.
مهم آن است که اثر حاضر منبعی در تاریخ مشروطه و رویدادهای پانزده ساله بعد از آن است و از این جهت، به دلیل این که نویسنده خود درگیر تحولات بوده یا با افراد مهم رفت و آمد داشته، مطالبی را در اینجا ثبت کرده که می تواند به عنوان منبع درجه اول شناخته شود.
خاطرات دوره کودکی و تحصیلات اولیه همراه است با شنیدههایی که هر کدام گوشه ای از حیات اجتماعی و سیاسی اصفهان آن روزگار را نشان می دهد.
اشاراتی هم به بابیه و جریان آنها دارد. این بخش اطلاعات زیادی از ظل السلطان دارد. زمانی که وی از تحصیل خود سخن می گوید اطلاعاتی هم در باره مدارس طلبگی آن روز اصفهان می دهد. مدرسه نیم آورد، مدرسه جلالیه، مدرسه صدر و جز اینها. خاطره ای از آمدن میرزا آقاخان کرمانی به مدرسه جلالیه و گفتگوی او با طلبه ها نقل کرده است. بعدها از تاثیر سخنان وی که علیه شاه هم حرف می زد یاد می کند. حکایت تخریب برخی از عمارات اصفهان از جمله عمارت نمکدان هم خواندنی است (ص 118). سفرنامه مکه پدرش از طریق عتبات در ادامه آمده است (ص 123 به بعد). در اینجا قدری از مسیر از اصفهان تا کرمانشاه مخصوصا طاق بستان وصف شده است (127). شرحی از عتبات در پی آمده. آنگاه از بغداد به حلب رفته اند. این بخش اطلاعات جالبی در باره حلب دارد. از آنجا به اسکندرون و سپس با کشتی به بیروت. این ماجرا تا حرکت به جده را دارد اما بعد از آن از مکه خبری نیست. یعنی دفتر اول ناقص رها می شود.
دفتر دوم مقدمات رویدادهای مشروطه از صفر 1323 است. (ص 195). از این پس جزء جزء اخبار برخی از تحولات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی که در حساس کردن اوضاع سیاسی نقش دارد، بیان شده است. مدرسه مروی، بستن بازار و مذاکره میرزا یحیی با سفیر عثمانی و وساطت او و جز اینها. این ماجراها ادامه می یابد، از عین الدوله سخن می رود و از همراهی شیخ فضل الله با مردم. (ص 249). از تظاهرات زنها هم یاد شده است (ص 252). مولف ضد شیخ است و همه کارهای او را نادرست می داند. از داستان رفتن متحصنین است. به نظر وی شیخ موافق نبود و گفته بود که این ترتیبات اسباب تخریب اساس اسلامیه و ابطال شریعت و ترویج کفار است (ص 263). بالاخره فرمان مشروطه صادر شد. داستانهای مشروطه، مرگ مظفرالدین شاه و آمدن محمدعلی و مخالفتهای وی با مشروطه در ادامه آمده است. بعد از آن داستان به توپ بسته شدن مجلس و رویدادهای مربوطه و قدم به قدم تاریخ سیاسی این دوره ایران که به صورت روزانه نوشته شده است. این قدر فضا ضد ملی شده بود که کتابخانه ملی را هم که در خانه صدرالسلطنه بود میخواستند حمله کنند (ص 489).
پناه بردن نویسنده به سفارت انگلیس و شرح این که چگونه داخل شده جالب است «از ورود در باغ چه درجه شاکر و مسرور است حد ندارد». (ص 495). کاری که تقی زاده هم کرده بود و حمایتی که سفارت کرده بود تا وی به اروپا برود (ص 518). شروع مبارزه تبریز و تعدادی از اعلامیه های علمای نجف در اینجا آمده است (ص 525 - 527). بخشی از دفتر سوم که از سال 1327 تا 1330 بوده افتاده و فقط از سال 1329 - 1330 مانده که از ص 535 شروع می شود. ماجراهای این دو سال از جمله آمدن روسها و رفتن نمایندگان به کرمانشاه و تشکیل دولت موقت و بسیاری از جزئیات در اینجا آمده است. دفتر پنجم احوال ایرانیان مهاجر است و ورود به تهران از ذی حجه 1336 تا صفر 1339ق. این مربوط به ایرانیان مهاجر در استانبول است. در اینجا اطلاعات فراوانی در باره آن نواحی و ایرانیان مهاجر دارد. بعد هم بازگشت به ایران و رویدادهای دیگر تا جریان وثوق الدوله و جز آن. ماجرای شیخ محمد خیابانی و کشته شدن او (ص 786). این موارد نقل شد تا کیفیت و چگونگی تألیف این کتاب برای کسانی که هنوز آن را ندیده اند روشن شود.
کتاب در 880 و در دو جلد از سوی انتشارات سخن به بازار کتاب عرضه شده است.