دوشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۱ - ۰۴:۴۸
۰ نفر

آنتوان گسلر*: سازمان مجاهدین [منافقین] اگرچه عنوان «سازمان آزادیبخش» را بر خود نهاده اما مختصات کامل یک سازمان تروریستی را دارد.

آنتوان گسلر - روزنامه نگار سوئدی

کالبدشکافی این سازمان مخوف حقایق حیرت‌آوری را پیش روی ما قرار می‌دهد؛ ازجمله: تقدیس شخصیت رهبر، از بین رفتن نهاد خانواده و طلاق‌های اجباری. سازمان افراد را به بازی می‌گیرد و حق زندگی در یک جامعه عادی را از آنها سلب می‌کند و جامعه‌ای مصنوعی برای آنها می‌سازد؛ جامعه‌ای که در آن افراد فقط حق دیدن تلویزیون سازمان و خواندن نشریات سازمان را داشته و از دنیای عادی و آدم‌های عادی به‌کلی بی‌خبرند. به این ترتیب است که سازمان موفق می‌شود هرمطلبی را به اعضایش بقبولاند. اسم این عمل در واقع شست‌وشوی مغزی است. به‌دلیل وجود همین ویژگی‌هاست که به جرأت می‌توان گفت سازمان مجاهدین فرقه‌ای تروریستی است.

وقتی عملیات فروغ جاویدان را بررسی می‌کنیم، واقعا وحشتناک به‌نظر می‌رسد. در این عملیات یک عده جوان و دانشجو را که هیچ نوع آموزش نظامی ندیده بودند، با یک اسلحه روانه میدان جنگ کرده بودند. بعد هم به آنها گفتند هرکس کشته شود تقصیر خودش است. در واقع باید گفت سازمان و رهبرانش افراد خود را به مسلخ فرستاده بودند و از قبل می‌شد نتیجه این عملیات را پیش‌بینی کرد. در اینجا این سؤال پیش می‌آید که چطور این چندین هزار آدمی که به عضویت سازمان درآمدند، واقعیت را ندیدند؟ این مسئله را چطور می‌شود درک کرد؟ در واقع باید گفت برای اینکه افراد واقعیات را نبینند، مجموعه متدهایی وجود دارد که از زمان جنگ ویتنام مورد استفاده قرار گرفته و شامل تکنیک‌های شست‌وشوی مغزی است؛ به این ترتیب که با کم‌خوابی و گرسنگی و کار زیاد، قدرت مقاومت افراد را کاهش می‌دهند.

در این سازمان رهبر به‌گونه‌ای تمسخرآمیز تقدیس شده است. این رهبر هر چیزی را در جهت تقدیس خودش نباشد محو می‌کند و هر مانعی را از سر راه خود برمی‌دارد. هر کسی باید فقط رهبر را دوست داشته باشد وگرنه دچار مشکل می‌شود. برای اینکه افراد فقط رهبر را دوست داشته باشند، باید ارتباط آنها را با خانواده و خواهر و مادرشان قطع کرد. در منطق آنها، وقتی کسی به برادرش محبت می‌کند در واقع این محبت را از رهبر دریغ و نثار برادرش کرده است. البته، درباره زن وشوهر هم این مسئله صدق می‌کند. کسی که به یک مسلک می‌پیوندد در واقع با رهبر ازدواج می‌کند، خواه زن باشد و خواه مرد. به خاطر همین است که مجاهدین[منافقین]2 رهبر دارند. مردها با رهبر زن و زن‌ها با رهبر مرد ازدواج می‌کنند. مسعود درواقع نماد مردها شده است و مریم، نماد زن‌ها. به این ترتیب امکان تقدیس شخصیت فراهم می‌شود.

اما برای بسط چنین تفکری، نباید اجازه داد افراد نسبت به یکدیگر دلبستگی پیدا کنند. در این سازمان اگر یک نفر بگوید من زنم را بیشتر از مریم رجوی دوست دارم، این خیانت به رهبر محسوب می‌شود و قابل پذیرش نیست. به خاطر همین در اردوگاه اشرف طلاق را اجباری کردند تا ارتباط افراد با شخص رهبر بهتر برقرار شود. این طرز نگرش بسیار غیرعادی است و در تضاد کامل با حقوق بشر قرار دارد. یعنی سران سازمان از یک طرف مدعی حقوق بشر هستند و از سوی دیگر آن را زیر پا می‌گذارند. اگر بیانیه حقوق بشر را مطالعه کنید، متوجه می‌شوید که رفتار این نوع گروه‌ها در تضاد با آن قرار دارد. اما یقینا این گروه با از بین رفتن رهبرانش، از میان می‌رود؛ چرا که بعد از آنها، هیچ کس این مشروعیت را ندارد که بتواند از جانب آنها سخن بگوید.

* روزنامه نگار و محقق سوئدی

کد خبر 170322

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز