- چرا در ماههای اخیر بهشدت با ریزش مخاطب سینما مواجهیم؟
بهنظر من مشکل اصلی بهخود فیلمها برمیگردد. فیلمها اگر ساختار خوب و مخاطب پسندی داشته باشند و دارای پیام جدید بوده و جذابیت لازم را داشته باشند و از موضوعات و مضامین کلیشهای فاصله بگیرند بهنظرم همچنان مخاطب خواهند داشت. مثلا فیلمی که هماکنون روی اکران است، یک نوآوری و بداعتی در ساختار و مضمون کمدی دارد و مخاطب خودش را هم یافته است. متأسفانه فیلمهایی که الان تولید میشود بیشتر تلویزیونی هستند تا سینمایی. فیلم سینمایی یک ویژگی خاصی باید داشته باشد. بالاخره مخاطب وقتی مسافتی را طی و هزینه میکند و به دیدن فیلم میآید، باید فیلمی که میبیند جذابیت ویژهای هم به لحاظ داستان و ساختار داشته باشد. در واقع استفاده از نوع نگاه زیبایی شناسی سینماست که میتواند مخاطب را جلب و جذب کند وگرنه اگر بنا باشد مخاطب در سینما هم فیلم تلویزیونی را شاهد باشد فکر میکنم این حق را باید به مخاطب داد که قید دیدن فیلم را بزند و از سینما گریزان و فراری شود. لذا من فکر میکنم این اشکال اصلی ماجراست.
- یعنی حواشی بهوجود آمده از ابتدای سال هیچ تاثیری نداشته است؟
اگر منظورتان اختلاف بین مدیران فرهنگی و سینماگران باشد باید بگویم بله. علاوه بر نازل بودن محتوای آثار و عدمجذابیت ساختاری، بخشی از مشکلات به حواشی سینما برمیگردد که نوعی بیاعتمادی مخاطب را بهدنبال داشته است. بههرحال اینکه ادعا شود در سینما فساد ترویج میشود درست نیست. واقعا اینطور نیست که همه فیلمها موضوعات و مضامین آلودهای داشته باشند. بههرحال این فیلمسازانی که در حال حاضر دارند فیلم میسازند همانهایی هستند که قبلا هم فیلم ساختهاند. اینطور نیست که اینها یکدفعه تغییر جهت داده و همه در پی ساختن فیلمهای آلوده واجد بدآموزی باشند. حداقل دو دهه است که همین فیلمسازها فیلم ساختهاند. متأسفانه تاکنون نگرش و جریان جدیدی هم به سینما تزریق نکردهایم که آرام آرام موج جدید و جوان و نوآور و در عین حال همسو و همگرا با ارزشها و اهداف انقلاب وارد حوزه نویسندگی و کارگردانی شده باشند. لذا از این لحاظ هم ما کاهلی و کوتاهی کردهایم و نتوانستهایم این حرکت را ایجاد کنیم و در نهایت با چنین وضعیتی مواجه شدهایم؛ هرچند این وضعیت خواه ناخواه پیش میآمد.
- فروش فیلمهای اکران شده را در مقایسه با سالهای قبل چطور ارزیابی میکنید؟
اگر منظور شما این است که بگوییم مخاطبین سینما خیلی ریزش پیدا کردهاند باید بگویم که در سالهای قبل هم ما شاهد بودیم که نوعا فصولی یا مقاطعی از ایام مخاطب خیلی به سینما گرایش پیدا نمیکرد. آن هم به دلایل مختلف بوده است. یک وجهاش دسترسی آسان بهفیلمهای روز دنیا از طرق مختلف است؛ یعنی وقتی که مخاطبین با تهیه السیدیهای شبیه سینما در منزل میتوانند از این فیلمها استفاده کنند، دیگر خیلی نباید انتظار داشت تمایلی برای حضور در سینما وجود داشته باشد. با این حال من باز تاکید میکنم همه اینها باز بهخود فیلمها برمیگردد. فیلمسازها باید یک مقدار بهخودشان زحمت بدهند و فیلمهای سینمایی را با شاخصههای سینمایی بنویسند و بسازند.
- فکر نمیکنید برخی سیاستهای اشتباه مدیریت سینمایی سینما را به این وضعیت رسانده است؟
بیایید واقع بینانه به موضوع بپردازیم. مدیریت فعلی سینما و تیم همراه ایشان به اعتقاد من از ملتزمترین افراد بعد از انقلاب هستند که در معاونت سینمایی حضور دارند بنابراین اهتمام اینها این نیست که بخواهند سینمای فاسد را در جامعه ترویج کنند. بههرحال سینما یک ظرفیتی است که یا باید درش را بست یا اینکه بهنوعی چراغ آن را روشن نگه داشت. مدیریت سینمایی عمدتا سینما گران را به تولید فیلمهای خوب تشویق و ترغیب کرده است. مدیریت یک مقدار امکانات میدهد، تشویق و ترغیب میکند. فیلمهایی را که همسو و خوب و خوش ساخت است در مناسبتهای مختلف تبلیغ میکند تا فیلمسازان تشویق شوند برای ساختن چنین فیلمهایی، ولی اینطور نیست که بخواهد افکار فیلمسازها را قرنطینه و هدایت بکند. باید بپذیریم فیلمهایی که سال گذشته ساخته شد مثل بقیه سالهایی بود که فیلم ساخته میشد. منتها حالا به هردلیلی با موج رسانهای، دیواری کوتاهتر از سینما پیدا نشد و همه کاسه کوزهها سر مدیریت فعلی سینما شکست. شما ملاحظه کنید برخی فیلمهایی که همزمان تولید شدهاند، بهنظرم از این دو فیلمی که از پرده سینماها پایین کشیده شدند شاید بدتر هم باشند ولی هیچکس درباره آنها صحبت نمیکند چرا، چون بنابر این شده بود که یک آشفته بازاری درست کنند و یک اتاق فکرهایی هم از دور اینها را هدایت کردند و به نتیجه هم رساندند و الان هم بخشی از عواقب این حرکتها که شما هم اشاره کردید به شکل ریزش مخاطب در جامعه سینمایی ما دیده میشود که به همین بخش برمیگردد.
- برخی معتقدند بهدلیل ضعف مدیریت سینمایی تولید و عرضه اثر در سینما راکد شده است؟
البته مطرح نمودن ضعف را قبول ندارم. در واقع مدارا کردن برای فروکش شدن التهابات کاذب دلیلش ضعف نیست. البته من هم قبول دارم با توجه به شرایطی که اشاره کردم اتاق فکرهایی بهوجود آوردند و سینما را به این وضعیت انداختند بهنحوی که تهیه کنندهها ترس این را دارند که آیا فیلمهایشان را اکران بکنند یانه. در حال حاضر خیلی از فیلمها آماده اکران است ولی تهیه کنندهها رغبت اکران فیلمها را ندارند؛ بهدلیل اینکه فردا یکی بلند شود و بگوید این فیلم بد است و بدآموزی دارد و از اینجور حرفها. الان هم که وضعیت بهگونهای شده است که به تعداد افراد کشور متخصص در امور فرهنگی داریم. هرکسی در هرجایگاهی که هست ، فارغ از اینکه تخصصی در این زمینه دارد یا ندارد. راجع به فیلمها، شخصیتها ، تهیه کنندهها و عوامل مختلف سینما اظهارنظر میکند. لذا بهنظر میرسد بحران اصلی سینما از اینجا شروع میشود.