شعیبی امسال «دهلیز» را بهعنوان اولین ساخته بلند سینماییاش کارگردانی کرده و با آن در دو بخش مسابقه سینمای ایران و مسابقه فیلمهای اول حاضر است؛ فیلمی که رضا عطاران و هانیه توسلی نقشهای اصلیاش را بازی کردهاند و از آن بهعنوان یکی از پدیدههای احتمالی جشنواره امسال یاد میشود. دهلیز موضوع حساسی دارد و در آن از منظری اخلاقی به آسیبشناسی اجتماعی پرداخته شدهاست. سینمای ایران نیازمند حضور استعدادهای تازه است و نسل جوانی که از راه میرسد باید آتیه این سینما را رقم بزند. شاید یکی از این آیندهسازان بهروز شعیبی کارگردان جوان و خوشقریحه دهلیز باشد.
- با توجه به پیشینه و فعالیتتان در عرصه سینما و تلویزیون، چگونه شد که تصمیم به ساخت فیلم بلند سینمایی گرفتید؟
زمینه و امکان ساخت فیلم سینمایی «دهلیز» واقعا با پیگیری و همکاری محمود رضوی میسر شد. همراه حمید قربانی که یکی از دوستانم هستند، برای ساخت تلهفیلمی به نام «دنیای بهتر» به دفتر محمود رضوی رفتیم. پس از صحبت و مذاکره درباره دنیای بهتر، راجع به طرح اولیه دهلیز نیز با آقای رضوی صحبت کردم. ایشان محتوای داستان را پسندیدند و با قصه ارتباط برقرار کردند و بنا شد بعد از اتمام دنیای بهتر، ساخت دهلیز را آغاز کنیم. آن زمان راجع به اینکه دهلیز تله فیلم باشد یا فیلم سینمایی تصمیمی گرفته نشد. در طول این سالها بارها تلاش کرده بودم فیلم اولم را بسازم ولی شرایط برایم فراهم نشده بود ولی در نهایت با حمایت محمود رضوی توانستم دهلیز را بسازم و برای حضور در بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر تحویل دفتر جشنواره بدهم.
- محمودرضوی بهعنوان تهیهکننده، پیش از این سرمایهگذار و مجری طرح فیلم موفق «درباره الی» نیز بود.
ایشان در تمام مدت مانند یک مشاور همراهم بود. در طول ساخت «دهلیز» خود را درگیر قصه و فیلمنامه میکرد و همچنین اظهار نظر، پیشنهاد و راهنماییهایی میکرد و من نیز از کمک فکری، نظرات و پیشنهادهایشان استفاده کرده و بهره بردم.
- بازیگران فیلمتان را از همان اول انتخاب کرده بودید؟
بله. از همان ابتدا عطاران را به خاطر توانایی ویژهاش انتخاب کردم. تجربه همکاری با هانیه توسلی و عطاران را داشتم. عطاران یک همکار خوب، منضبط و یک انسان متعهد است که آدم از همکاری با او لذت میبرد. هر دو بازیگر فیلمنامه را خواندند و قصه را دوست داشتند که منجر به این همکاری شد.
- گفته میشود که دهلیز فیلمی است با فضای شلوغ شهری، پر بازیگر با لوکیشنهای زیاد. از این اتفاق بهعنوان نخستین تجربه بلند سینمایی راضی هستید؟
این فضا شرایطی را ایجاد کرد تا تجربیات جدیدی به دست بیاورم. طبیعی است که هر طور قصه بخواهد، بر مبنای مقتضیات آن پیش میروم. وقتی با قصه درگیر میشوی باید همانطور که قصه میطلبد حرکت کنی.
- یکی از دغدغهها و نگرانیهای برخی از فیلمسازان فیلم اولی این است که گروه در ابتدا اعتماد کافی به آنان نداشته باشد. آیا شما هم چنین نگرانیای را داشتید؟
تجربه دستیاری، کارگردانی و بازیگری برای ساخت یک فیلم بلند به من کمک زیادی کرد. تنها نگرانیای که گاهی احساس میکردم، روایت درست فیلم بود و تلاش میکردم اتفاق بیفتد. دوست نداشتم فیلم تلاشی برای خودنمایی من باشد، چرا که نحوه روایت داستان برایم اهمیت بیشتری داشت و قصه بود که باید خودنمایی میکرد.
- تجربه دستیاریتان در فیلم «طلا و مس» نیز که بهعنوان بازیگر حضور داشتید به ایفای نقشتان کمک کرد؟
تجربه این سالها باعث شد که به لحاظ تکنیکی پختهتر از گذشته باشم. ارتباطم با آدمهای مختلف و جایگاه هر یک را بیشتر درک کردم. در ضمن من با خیلی از عوامل جلوی دوربین و پشت دوربین این کار سابقه همکاری داشتم، مانند آقای جعفریان که دو ماه سر فیلم «حیران» همکار بودیم و همینطور نگار جواهریان که پیش از این دوفیلم با هم کار کرده بودیم. موقعی که بهعنوان کارگردان پشت دوربین هستم توقعات یک کارگردان را از بازیگرانم دارم و چون از حس و حال کارگردان شناخت دارم در هنگام بازیگری تلاش میکنم خواستههای کارگردان را به شیوه مطلوبی انجام بدهم. در برخی از فیلمهایی که کارگردانی کردهام از بازیگران با تجربهای که در فیلم حضور داشتند نکات زیادی را در حیطه بازیگری آموختم. در بحث بازی نقش آسید رضا برای فیلم «طلا و مس» نیز تلاش کردم از واقعیات موجود در قبال این کاراکتر دور نشوم و جنبههای خلاقانهای ارائه کنم.
- در زمان انتخاب بازیگران دهلیز تمایلی برای بازی در فیلم خودتان نداشتید؟
نه اصلا فکر نکردم. از تجربه همزمان بازیگری و کارگردانی میترسم؛ چرا که دو مقوله جدا هستند و همزمان بودنشان اتفاق خوبی نیست و کار را دشوار میکند. برای من مثل این است که هم فیلمبردار باشم هم بازیگر. در هیچ کدام از تلهفیلمهایی که ساختهام نیز بازی نکردهام.
- در ادامــه مسـیر فیلمسازی به این فکر میکنید که فیلمساز مؤلف باشید و همه شما را بهعنوان مؤلف بشناسند؟
تصمیمگیریهای قبلی همیشه باعث اشتباه میشوند. زمانی میتوانم بگویم مؤلف هستم که در هر قصه و ژانری که کار میکنم درست حرکت کرده باشم. من این انتقاد را به بازیگرانی که یک جور بازی میکنند تا مؤلف باشند هم دارم. بازیگری در هر نقشی بنا به مقتضیات آن نقش باید جلو برود.
- پیش از این حضورتان در جشنواره فیلم فجر بهعنوان بازیگر بود اما امسال در جایگاه کارگردان و با نخستین فیلم سینماییتان چه احساسی دارید؟
امسال که بهعنوان کارگردان در جشنواره فجر حاضرم، قطعا آسودگی سالهای قبل را نخواهم داشت، چرا که مسئولیت سنگینی بر دوشم حس میکنم. مایلم پس از نمایش فیلمم با بازخورد مخاطبان مواجه شوم و نظرات دوستان و منتقدان را درباره فیلمم بدانم.
- معتقدید که بیشتر به دنیای بازیگری تعلق دارید یا کارگردانی؟ کدامیک از این دو برایتان جذابیت بیشتری دارند؟
چند فیلمی که بهعنوان بازیگر در آنها حضور داشتم در ژانرهای مختلف سینمایی بودند و در حیطه بازیگری به تنوع و گوناگونی نقشهازیاد فکر نمیکردم. همیشه تلاش میکنم فیلمهایی را برای بازیکردن انتخاب کنم که به آنها علاقه دارم و ممکن است نقشهایی شبیه به هم را بازی کرده باشم اما نوع قصه و روایت آن متفاوت بوده است.
بازیگری از جمله بخشهایی در سینماست که نمیشود پایان و سطحی را برای آن مشخص کرد و هیچ بازیگری نمیتواند ادعا کند به سطح استاندارد و کامل شدن در بازیگریاش رسیده است. بازیگری هستم که سابقه کارگردانی دارم و بیشتر به فضای کار توجه میکنم.
بازیگری در آغاز راه برایم جذابتر بود اما آهستهآهسته زمینه فعالیت پشت دوربین برایم فراهم شد. فیلمهای کوتاه و مستند ساختم و این حوزه هم برایم جذاب شد. هر وقت کارگردانی بتواند مجالی برای پرداختن به دغدغههایم باشد، در این عرصه کار میکنم و هرگاه بازیگری این فرصت را ایجاد کند، آن را از دست نخواهم داد.
- پیش از طلا و مس در «آژانس شیشهای» بهعنوان بازیگر حضور داشتید و بعد از آن هم در چند نقش فرعی بازی کردید. علت فاصله گرفتنتان از بازیگری چه بود؟
وقتی شما در سمت دستیار و برنامهریز در آثار سینمایی حضور پیدا میکنید به قدری درگیر مسائل تولید میشوید که فرصت رسیدن به کارهای دیگر را ندارید. من نیز از این قاعده مستثنا نبودم. در این سالها نمیتوانم بگویم خیلی علاقهای به حضور در جلوی دوربین نداشتهام اما همیشه فکر میکردم باید با آمادگی بیشتر و شرایط بهتر این اتفاق بیفتد که در طلا و مس این اتفاق بالاخره افتاد و من حدود یک ماه فرصت داشتم تا خودم را برای رسیدن به نقش آماده و به لحاظ فیزیکی و روحی خودم را به نقش نزدیک کنم.