چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۱ - ۰۶:۰۰
۰ نفر

گروه ادب وهنر - مرسده بابایی: «شب روی سنگفرش خیس» سیزدهمین نمایشی است که هادی مرزبان بر اساس نوشته‌های مرحوم اکبر رادی می‌سازد.

نمایش شب روی سنگفرش خیس

 این نمایش بعد از 14سال دوباره به فراخور نیاز اجتماعی و متناسب با تغییرات 14ساله جامعه، به روی صحنه تماشاخانه ایرانشهر رفته است. نمایشی با مضمون فقر، عدالت و تاوان باورهای انسانی. هادی مرزبان در این گفت‌وگو از دلایل اجرای دوباره این نمایش، تغییرات آن و بسیاری از دغدغه‌های دیگرش گفته است.

  • با توجه به نمایش‌های زیادی که هنوز اجرا نشده چه لزومی برای اجرای دوباره این کار حس کردید؟

من کار تئاتر نمی‌کنم فقط برای آنکه کار کرده باشم، دیگر بعد از این همه سال شهوت صحنه و اسم هم ندارم، معتقدم هر هنرمندی در هر زمینه‌ای که اثری را خلق می‌کند باید به پشتوانه ذهنی او برگشت. تئاتر بازتاب مسائل جامعه و زبان مردم جامعه است. ضمن اینکه یکی از بزرگ‌ترین دغدغه‌های همیشگی من در طول سال‌هایی که کار کرده‌ام و دلیل نزدیکی من به سلیقه اکبر رادی و خود او، نگاه مشترک ما به مسئله فقر بوده؛ وقتی به دور و اطرافم نگاه می‌کنم، می‌بینم مسائلی که امروز دوستان من با آن درگیر هستند و جزء دغدغه‌های اصلی زندگی‌شان شده، موضوع همین نمایش است. یک دلیل دیگر هم جوان‌تر‌هایی بودند که این کار را در اجرای اول ندیده بودند و این موضوع را به من انتقال می‌دادند که دوست دارند دوباره آن را ببینند. دلیل سومی هم بود و آن هم اینکه من اول نمایشنامه «تانگوی تخم مرغ داغ» را به شورای نظارت دادم که به دلایلی موافقت نشد و مجموع همه این افکار به اضافه دلیل آخر، من را مجاب کرد تا دوباره شب روی سنگفرش خیس را روی صحنه ببرم.

  • قطعا اجرای مجدد کار، بعد از 14 سال باید نسبت به اجرای اول تغییراتی هم داشته باشد؟

خوب تغییرات آن به اندازه همین 14 سال بوده14 سال من پیر‌تر شده‌ام، 14 سال جامعه من تغییر کرده، نیاز آن روز جامعه ما چیز دیگری بود که من آن را کار کردم و نیاز امروز جامعه ما چیز دیگری است.

  • در تیم بازیگران هم تغییری داشته‌اید؟

بله، فقط سه تا از بازیگران از کار قبل باقی مانده‌اند. فرزانه کابلی، فردوس کاویانی و علی رامز، بقیه تغییر کرده‌اند.

  • داستان با دعوت به‌کار یک استاد بازنشسته ادبیات به دانشگاه شروع می‌شود و با ورود مسئله بازپرداخت یک چک صدهزار تومانی داستان با موضوعات مختلفی مثل: تفاوت عقاید، بی‌عدالتی، فقر و مسئله زن‌ها در جامعه ادامه پیدا می‌کند. این تنوع موضوع در یک نمایش، مخاطب را دچار سردرگمی نمی‌کند؟

من مسائلی را در کودکی و نوجوانی درک کردم که بعدها همانها را در نوشته‌های رادی پیدا کردم. ما در جریان زندگی فقط با یک مسئله روبه‌رو نیستیم، با مسائل زیادی درگیر می‌شویم. رادی هم از زندگی می‌نوشت و اصلا یکی از دلایل آشنایی من با اکبر رادی همین نگاه منحصر به‌فرد او در نمایشنامه‌هایش است، این چند بعدی درنظرگرفتن انسان‌ها، جامعه و زندگی از ویژگی‌های کار رادی است، اگر اینطور نبود که دیگر اکبررادی نمی‌شد. اما این را هم درنظر داشته باشید تمام اتفاقات مربوط به این آدم‌ها از یکجا منشأ می‌گیرد و آن هم همان صدهزار تومان است و تمام بدبختی‌ها حول و حوش همان بدهی شکل می‌گیرد که باز مسئله فقر را پیش می‌کشد.

با وجود تعدد شخصیت‌هایی که این نمایش داشت، شخصیت‌پردازی‌ها آنقدر کامل بود که حتی اگر مونولوگ‌های بهزاد فراهانی که با ورود شخصیت‌ها به صحنه، درباره آنها به مخاطب توضیح می‌داد هم حذف می‌شد، کمبودی در کار حس نمی‌شد.

من چندین و چندبار به این فکر افتادم که مونولوگ‌های استاد مجلسی را که آقای فراهانی نقش آن را ایفا می‌کردند از کار حذف کنم اما حقیقتا چون خود رادی دیگر نیست و من هم حساسیت او نسبت به متن‌هایش را می‌دانم، دلم نیامد این کار را بکنم، شاید اگر خودش بود این قسمت را حذف می‌کردم.

  • شب روی سنگفرش خیس یک نمایش کلاسیک دو ساعت ونیمه است. با تجربه طولانی که شما دراین حوزه دارید فکر می‌کنید که مخاطب امروز چقدر ظرفیت تماشای یک کار طولانی را دارد؟

این دقیقا چیزی بود که قبل از اجرا من را از آن ترسانده بودند. نمی‌خواهم از خودم تعریف کنم اما معتقدم کار اگر درست باشد مخاطب خودش را پیدا می‌کند. بودند کسانی که به من می‌گفتند ما نفهمیدیم این دو ساعت را چطور روی لبه صندلی نشستیم، به آنها گفتم دو ساعت نبوده، دو ساعت و چهل و پنج دقیقه بوده. ضمن اینکه اگر ریتم کار رعایت شود تماشاگر خسته نمی‌شود، ریتم کار مثل ضربان قلب است باید در تمام طول کار حفظ شود که خوشبختانه در این کار هم در متن حفظ شده و هم در اجرا. شما می‌بینید که در این کار طنز و مسائل جدی با یک ریتم متناسب رعایت شده‌اند.

  • با توجه به اینکه متن رئال بود و داستان ساده و مستقیمی را تعریف می‌کرد شما هم آن را به شکل رئال نمایش دادید، غیراز صحنه‌های پایانی. چرا این رئال‌بودن شکل نمایش تا پایان کار حفظ نشد؟

من در اکثر نمایش‌هایی که از رادی کار کرده‌ام این مسئله فراتر از رئال رفتن در بخش پایانی را رعایت کرده‌ام. من همیشه در کارهایم مخاطب عام را درنظر می‌گیرم چون می‌بینم خیلی از کسانی که دست زن و بچه هایشان را گرفته‌اند و به سالن نمایش من آمده‌اند آدم‌های معمولی جامعه ما هستند و این برای من قابل احترام است. پس باید کار طوری تعریف شود که هیچ تماشاگری کم نیاورد و سؤالی برایش نماند، از طرفی وقتی از سالن بیرون می‌رود به لحاظ معنایی دو تا سؤال دیگر هم برای او ایجاد شده باشد.

  • بازیگر مهمان هم داشتید؟

اتفاقا ایوب آقاخانی که نقش دانشجوی استاد مجلسی را بازی می‌کرد یکی از کسانی بود که در این نمایش خیلی خوب کار کرد البته در کارهای قبلی هم با ما همکاری داشته و ما باید دیگر این عنوان بازیگر مهمان را از روی اسم او برداریم. شخصیت آرمان در کار نوعی تعدیل‌کننده بود. دانشجویی که به آنچه از استادش آموخته ایمان دارد.

  • دغدغه امروز شما در حوزه تئاتر چیست؟

شاید باورتان نشود که من همیشه یکی از مخالفان افزایش قیمت بلیت تئاتر بوده‌ام، این مخالفت به این معنی نیست که من وضع مالی خوبی دارم اما باور دارم وقتی مخاطب من یک کارمند معمولی است بی‌انصافی است که وقتی با خانواده حداقل سه‌نفری برای تماشای تئاتر می‌آید حداقل 50 تا 60 هزار تومان برای تئاتر بپردازد. البته این مبلغ برای تئاتر اصلا رقمی به‌حساب نمی‌آید و قیمت‌های امروزی برای بلیت تئاتر بسیار ناچیز است اما تاوان آن را مخاطب من نباید بپردازد. الان صحبت از راه‌اندازی تئاتر خصوصی است و این مسئله من را نگران می‌کند چون در نهایت ضربه اصلی به ما وارد می‌شود و امیدوارم به‌زودی سوبسیدی برای تئاتر درنظر گرفته شود.

کد خبر 180376

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز