درباره مسائل جمعیتی مانند میزان باروری، افزایش جمعیت سالمندان و سیاست‌های جمعیتی با علی‌حاتمی، کارشناس ارشد جمعیت‌شناسی و عضو هیات علمی جهاد دانشگاهی و سرپرست مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) گفت‌وگوی کوتاهی انجام داده‌ایم که می‌خوانید.

جمعیت

* وضعیت هرم سنی جمعیت ایران چگونه است؟

بر اساس سرشماری سال1390، جمعیت 15 تا 64 ساله یا جمعیت فعال ایران حدود 71درصد است. هرم سنی جمعیت ایران اکنون در بهترین حالتی است که می‌توان آن را پویا و فعال کرد. ژاپن چند سال پیش در وضعیت کنونی کشور ما بود و هم‌اکنون درست است که هرم سنی‌اش سالخورده شده و تبعاتی هم دارد ولی با استفاده از همین موقعیت به پیشرفت‌های چشمگیر کنونی دست یافته است.

هم اکنون کشور ما بهترین موقعیت را بین کشورهای منطقه دارد؛ نکته‌ای که باید در سال تولید ملی مسئولان توجه جدی به آن داشته باشند. از طرف دیگر جمعیت سالخورده و بالای 65 ساله درصد بالایی نیست، ولی به سمت سالخوردگی پیش می‌رویم. اکنون حدود شش‌درصد جمعیت ایران بالای 65سال سن دارند اما تا زمانی که این میزان به بالای 12درصد نرسد، جمعیت ایران، جمعیت سالخورده محسوب نمی‌شود. از هم‌اکنون باید برای دو یا سه دهه آینده فکر کرده و سیاست‌های سالخوردگی تدوین کنیم تا بتوانیم نیازهای چند سال آینده جمعیت سالخورده کشور را تأمین کنیم. معمولا هزینه‌های نگهداری جمعیت سالخورده به مراتب بیشتر از یک جمعیت جوان است.

ما چه بخواهیم و چه نخواهیم جمعیت کشورمان روزی سالخورده خواهد شد، ولی از هم‌اکنون باید سیاست‌های ما در این باره برای سال‌های آتی تدوین شود؛ اگر می‌خواهیم افزایش جمعیت داشته باشیم، باید سیاست‌های ما کاملا تعریف شده باشد. در برهه‌ای از زمان مدارس کشور سه‌ یا چهار‌شیفته بود و دلیل آن هم پدیده تورم جوانی بود که طی سال‌های 57 تا حدود 70 اتفاق افتاد.

آیا اکنون هم مشکل مدارس چند شیفته وجود دارد، اگر هم باشد به ندرت دوشیفته است. مشکل مدارس چندشیفته به دانشگاه‌ها و مجموعه‌های آموزش عالی کشور منتقل شده است.

چند سال پیش برای حل این مشکل شروع کردیم به ایجاد واحدهای دانشگاهی در شهرهای مختلف کشور، اما هیچ وقت بررسی نکردیم که راه‌اندازی واحدهای دانشگاهی در شهرهای کوچک موجب تغییر فرهنگ، سبک زندگی و نگرش مردم می‌شود.

همه این تبعات فرهنگی و اجتماعی، نتیجه پدیده تورم جوانی‌ طی سال‌های 57 تا70 بود. اینکه حالا چرا می‌خواهیم این ماجرا مجددا رخ دهد جای تأمل دارد؛ آزموده را آزمودن خطاست.

به نظرم باید برای مسائل جمعیتی سیاست‌های کاملا شفاف و کارشناسی داشته باشیم. امروز سیاست‌های دو دهه آینده خود را اعلام کنیم، پیش‌بینی دقیقی از سیاست‌های 20 سال آینده خود داشته باشیم، بدانیم به چه تعداد مهدکودک، پیش‌دبستانی، مدرسه و مرکز آموزش عالی نیاز داریم و بالاتر از همه اینها، چه تعداد مرکز نگهداری سالمندان مورد نیاز است.
حتی اگر بخواهیم جمعیت را جوان‌تر کنیم باز هم بخشی از جمعیت سالخورده‌اند و باید در‌این‌باره سیاست مدون وجود داشته باشد. هم‌اکنون بسیاری از مردم به دنبال ایجاد مدرسه غیردولتی هستند، چون نیاز کنونی جامعه است، پیش‌بینی می‌شود چند سال آینده تقاضا برای راه‌اندازی مراکز غیردولتی سالمندان افزایش قابل توجهی داشته باشد، چون نیاز تغییر می‌کند، امری طبیعی است. نهادها بر اساس عرضه و تقاضا شکل می‌گیرد، اکنون نیاز جمعی به سرای سالمندان شکل نگرفته اما نیاز به مدارس غیردولتی شکل گرفته است.

روزی پیش می‌آید که بسیاری از مردم دنبال تأسیس سرای سالمندان مانند مدارس دولتی، نیمه‌دولتی و غیردولتی باشند.

*از صحبت‌های شما به این نتیجه می‌رسیم که طی حدود دو دهه آینده با بحران سالمندی روبه‌رو خواهیم شد؟

بله، طی دو دهه آینده ما با بحران سالمندی جمعیت روبه‌رو خواهد شد، اما بحران سالمندی که در ژاپن است با کشور ما کاملا متفاوت است، دلیل آن هم اختلافات اجتماعی و به‌ویژه فرهنگی ژاپن یا کشور ماست. ما هنوز هم یک جامعه در حال‌گذار هستیم و مدیران و مادران از فرزندان‌شان انتظار دارند به آنها سرکشی کنند، البته این روابط تا حدودی کمرنگ شده اما وجود دارد. رفتار سالخوردگان را در 20سال آینده نمی‌توان اکنون پیش‌بینی کرد، باید این اتفاق بیفتد و ببینیم رفتار سالخوردگان چگونه است.
ما چند دهه توانستیم نگرش مردم را نسبت به باروری مردم تغییر دهیم که اغلب هم با اعمال سیاست‌های غیرمستقیم بود، از هم‌اکنون باید برای 20تا 30سال آینده سالخوردگان برنامه‌ریزی داشته باشیم.

ما یک‌بار پدیده تورم جوانی را تجربه کرده‌ایم، می‌دانیم چه پیش‌نیازهایی برای عبور از آن نیاز داریم ولی چون سالخوردگی را تجربه نکرده‌ایم، مجبور هستیم الگوبرداری کنیم، مثلا سیاست‌های ژاپن یا روسیه را در این‌باره بومی‌سازی کنیم، زیرا ما نمی‌توانیم نسخه سیاست‌های جمعیتی روسیه یا ژاپن را برای ایران تجویز کنیم.

* برخی کشورها دنبال اجرای سیاست‌های جمعیتی ایران هستند، چرا؟

بسیاری از کشورها دنبال الگوی جمعیتی ایران هستند، الگوی ایران، الگوی بسیار موفقی در دنیا بود. پاکستان هم به‌دنبال اجرای الگوی ایران بود. اما با وجود اختصاص بودجه بیشتر، اتفاقی که در ایران افتاد در آن کشور رخ نداد.

* چند درصد از زوجین ایرانی نابارور هستند؟

براساس مطالعات پژوهشکده باروری و ناباروری ابن‌سینا وابسته به جهاد دانشگاهی 2/20درصد زوجین ایرانی نابارور هستند، یعنی یک‌پنجم افرادی که حالت بالقوه برای تبدیل شدن به بالفعل را دارند و از دست داده‌ایم، این موضوع روی قاعده جمعیتی تأثیر می‌گذارد و آن‌را یک‌پنجم کوچک‌تر می‌کند. میزان ناباروری در ایران بالاتر از استاندارد جهانی است. استاندارد جهانی 12تا 15 درصد است و در انگلستان این میزان هفت درصد است. این درحالی است که بیمه ناباروری در ایران جزو بیمه‌های لوکس محسوب می‌شود مانند اعمال جراحی زیبایی. اگر ما می‌خواهیم افزایش جمعیت داشته باشیم باید برای این 20درصد که نابارور هستند برنامه جدی داشته باشیم.

* درباره سیاست‌های تشویقی جمعیتی نیز توضیح دهید.

درباره جمعیت سه نظر عمده وجود دارد؛ افزایش جمعیت، کاهش جمعیت و حدتناسب جمعیت. در ایران بیشتر حدتناسبی بیشتر جواب می‌دهد، اکنون میانگین بعد خانوار در کشور 55/3 است اما در شش استان میانگین بعد خانوار بالاتر از میانگین کشوری است. از طرفی در استان‌هایی مانند گیلان، تهران و مازندران، بعد خانوار از میانگین کشوری پایین‌تر است.
نکته مهم اینکه تا امروز ما هیچ سیاست جمعیتی روشنی نداشته‌ایم، سیاست جمعیتی ما تنها در قالب تنظیم خانواده بوده است، ‌تنظیم خانواده هم یعنی کاهش باروری، درحالی‌که کل تنظیم خانواده فقط این نیست، آنچه در ایران از تنظیم خانواده اجرا شده کاهش باروری بوده است.

سیاست تنظیم خانواده را نیز نمی‌توان برای همه استان‌های کشور به‌طور یکسان تجویز کرد. اکنون خانه‌های بهداشت می‌توانند برای اجرای سیاست‌های جدید تشویق جمعیتی اقدام کنند و به‌جای اینکه همه‌جا موضوع «دو بچه کافی است» را ترویج می‌کردند، اکنون مروج سیاست‌های جدید باشند تا بعد خانوار افزایش یابد. البته سیاست‌های جمعیتی نباید در همه مناطق کشور یکسان باشد. برای مثال سیاستی که برای مناطقی همچون تهران و گیلان اعمال می‌شود نباید با مناطقی همچون سیستان و بلوچستان و بوشهر مشترک باشد.

پس نمی‌توان سیاست‌های جمعیتی مشترکی برای همه مناطق کشور تجویز کرد، زیرا میزان باروری در این مناطق تفاوت دارد، ما باید برای هر منطقه سیاست جمعیتی خاصی داشته باشیم. در سیاست‌های جمعیتی باید همه شاخص‌ها مانند میزان زمین‌های زیرکشت درنظر گرفته شود.

تاکنون استان‌ها براساس جمعیت دسته‌بندی و بررسی نشده‌اند. درصورت انجام این کار می‌توان برای استان‌هایی که در یک گروه قرار می‌گیرند، یک سیاست جمعیتی تدوین و اعمال شود. ممکن است سیاست‌های جمعیتی در یک منطقه تشویقی و در منطقه دیگری تنبیهی باشد یا در منطقه‌ای دیگر حد متناسب باشد.

* در ایران اجرای سیاست‌های مستقیم جمعیتی تأثیرگذار بوده یا سیاست‌های غیرمستقیم؟

در کشور ما بیشتر از آنکه سیاست‌های مستقیم تنظیم خانواده تأثیرگذار باشد، سیاست‌های غیرمستقیم تأثیرگذار بوده است. طی 30سال اخیر با انبوهی از فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیونی روبه‌رو بوده‌ایم که بُعد خانوار را زیر چهار نفر تبلیغ می‌کردند.
خانواده موفق، خانواده‌ای بود که یک یا نهایتاً دو بچه داشت، حتی سریال «پدرسالار» هم در جهت شکستن خانواده پرجمعیت حرکت می‌کرد.

آمار ارائه شده از سوی مرکز آمار بیانگر آن است که در ایران خانواده به‌سوی تک فرزندی حرکت می‌کند و البته این موضوع فعلاً گمراه‌کننده است و امکان دارد هنوز این خانواده در اوایل زندگی هستند و قابل حرکت کردن به سمت خانواده‌های چهارنفره را دارند. برخی سیاست‌ها هم نانوشته است، مثلا در سال 1355حدود 30درصد جمعیت کشور در شهرها زندگی می‌کردند و 70درصد در روستاها اما اکنون برعکس شده، حدود 72درصد جمعیت شهری و 28درصد هم روستایی شده‌اند. رفتار باروری در شهرها با روستاها تفاوت دارد.پدیده مهاجرت در ایران روی باروری تأثیر زیادی داشته است.

کد خبر 181855

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز